سلام مجدد ! توضيحاتي هست كه بايد ارائه كنم ! اولا كه باعث افتخار منه كه شما نظراتاتون رو بگيد و حتما حتما حتما عيب و ايراداي شعرم رو بگيد دوما ودع ( همون وديعه است كه به ضرورت شعري اينجوري شده ! ) و يكي ديگه هم در يكي از ابيات موقوف المعاني به كاما كه علامتش هست دقت بنماييد سه )سعي كردم اهنگو تقطيع هاي هجايي رو با اينكه چيزي نميدونم ازشون بهتر كنم !
.
.
.
(......)
سنگ صبور من بُدي حال كه را صدا زنم !
عشق وغرورمن بُدي با چه اميد دعا كنم !
هر چه روم ز ياد تو بيش كنم هواي تو!
اه چه سخت ميگذرد روز من و فراق تو!
در گذري درگذرم در گذران زندگي
در سخني سخنورم در سخنان بندگي،
كز پي پايان رهش ميدوم اندر طلبش
يار كند سر ودعه اش ميدهم اندر طلبش
حمد من و ناس مني عطر گل ياس مني
همدم وهمساز مني سوز من و ساز مني
خوارشود با تو عزيز تلخ شود با تو لذيذ
هر كه كني اثر در او سلامت است شود مريض
مي روم از كوي توُ دل كَنَم از بوي توُ
ار دل كند بهانه ات ياد كُنَم روي توُ
ختم كنم اينجا سخنم بند كنم اينجا دهنم
ياد كنم ز ياد تو تا كني اينجا كفنم