حکایت ما جاودانه شود
حیف دیر رسیدم به تاپیک.خواستم بدونم اولین جواب این پست های ارزشمند رو کی و چجوری میده..متاسفم برای طرز فکر شما.امثال شماها هنوز به بلوغ فکری نرسیدن.جامعه ای که زبان و فرهنگ خودشو از دست بده ، نفت که سهله کل جامعه از دست میره...یکم با مطالعه کردن سطح فکری خودتونو بالا ببرین...
از آغاز کننده این تاپیک هم ممنونم ایده بسیار خوبیست
تو ی لکه نور نشونم بده ، تا من دنیا بسازم از انفجار و تابشش...
حکایت ما جاودانه شود
حکایت ما جاودانه شود
اداره=سازمان
موضوع=جستار
قیمت=ارزش ،بها ،نرخ
مهم= با ارزش
منتشر کردن=پخش کردن
در مورد=درباره
یکسان=برابر
یک لحظه=یک آن
قبلا=گذشته، پیشین
صبر ، تحمل=بردباری ، شکیبایی
نصف=نیم
هجری شمسی= سال خورشیدی
تقویم=روزشمار ، گاهشمار
بعضی اوقات=گاهی
تمیز=پاکیزه ، پاک
دائم =همیشگی
حکایت ما جاودانه شود
سلام...تاپیک فرهنگی خوب و جالبیه....دوست دارم بعضی از معادل های زبان پارسی رو یاد بگیرم....با این که ترکم...
ولی یه حرفتو بسیار دوس داشتم....گفتی دوست داشتن مادر خود نباید نشانه ی بیزاری از دیگر مادران باشد....ما هم وقتی میگیم میخوایم زبان مادری خود را بیاموزیم انگ نژاد پرست میزنند...حرفت قشنگ بود..دوست داشتم....ممنون
ویرایش شده توسط مدیریت
خلاف قوانین.
کار بیهوده ای است..از یه طرف شما درست میکنی از اون ورش داره خراب میشه....شما اول جلوی خراب شدن کلمات رو بگیر بعد بیا بیگانه ها رو بزدا...منظورم از خراب شدن همین کلمات جدید مثل حرفیدن...بحرف....بزنگ.....بگوش.. ..اس بده....
انصافا بعضی این معادل ها واقعا چرتن ها...مثلا همین چاقو پزشک واسه جراح....کش لقمه.....
۸۰٪فارسی عربیه
اصلا کلمات عربی رو بزدایید ببینیم چیزی میمونه برا فارسی؟؟؟
البته من اصلا با کارتون مخالف نیستم...چه بسا اگه خودم فارسی زبان بودم همین کارای شما رو شاید میکردم....
در کل نظرم اینه این کار وظیفه شما نیست...این کارتون خییییییییلییییییی زمان بره.....حالا شما کلمات رو بزدا...تا بیاد این کلمه تو صحبت ها استفاده بشه و بعدش رایج بشه تا ملت عادت کنن بهش اوووووووووه....یه قرن وقت میبره.....بروید بچسبید به درس و کنکورتان...
هنر نزد ایرانیان است و بس! از جمله هنر سخن گفتن! شاعر هم گفته است: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد! بنابراین،
چون ما ایرانیان در زبان پارسی واژهی گرمابه نداریم به آن میگوئیم: حمام!
چون در پارسی واژههای خجسته، فرخ و شادباش نداریم به جای «زاد روزت خجسته باد» میگوئیم: «تولدت مبارک».
به خجسته می گوئیم میمون
اگر دانش و «فضل» بیشتری بکار بندیم میگوییم: تولدت میمون و مبارک!
چون نمیتوانیم بگوییم: «دوستانه» می گوئیم با حسن نیت!
چون نمیتوانیم بگوییم «دشمنانه» می گوییم خصمانه یا با سوء نیت
چون نمیتوانیم بگوئیم امیدوارم، میگوئیم انشاءالله
چون نمیتوانیم بگوئیم آفرین، میگوئیم بارکالله
چون نمیتوانیم بگوئیم به نام ویاری ایزد، میگوییم: ماشاءالله
و چون نمیتوانیم بگوئیم نادارها، بیچیزان، تنُکمایهگان، میگوئیم: مستضعفان، فقرا، مساکین!
من نمیدانم چرا باید به جای بهره گیری از واژگان آریایی که در ادا آرام,سنگین,خاطر جمع و بادوام هستند از واژگان عربی استفاده!کرد که خشونت,تندی و زمختی اش آشکارا به چشم میآید
برای نمونه :
پارسی:برگ,ماه,فراز,سوگند,تب �� �ر,کردار......
و هم ارزشان در عربی
عربی:ورق,قمر,فوق,قسم,نسب,عمل .....
خدا پدر آن کسی را که طیاره را هوا پیما کرد و مریض خانه را بیمارستان بیامرزد.باز جای بسی خشنودیست.....
حکایت ما جاودانه شود
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)