درخواست کمک درباره ی ادامه ی راه(نیاز شدید! به نظر شما)

[bs756]

سلام
لطفا بخونید خوندنش 1دقیقه زمان میبره!به شدت درمانده ام و نیاز به راهنماییتون دارم...
دوستان من یک مشکلی دارم!

سال گذشته بنا به دلایلی کنکورموخراب کردم!مجبور شدم 1سال بمونم پشت کنکور.
اما مشکلم اینه که علیرغم اینکه رشتم تجربیه ولی به پزشکی هیچ علاقه ای ندارمدرواقع تو این رشته هیچ هدفی ندارم!همینجور الکی دارم درس میخونمو میرم جلو

علاقه من به رشته های موجود در نظام و همچنین مطالعه در دین اسلام(نه روحانیت!) هستش+اینکه خیلی شغل معلمیو دوست دارم!

از طرفی میدونم تواناییم درحد شغل های خیلی خیلی بالاتر ازاینم هست وبخاطر همین یه جورایی از همون اول تو کل خانواده پدری ومادریم ازم انتظار پزشک شدن میرفت!

همچنین چون تک فرزندم پدر مادرم مخالفن با رشته های موجود در نظام

اگه هم برم دنبال علاقه های دیگه ام یعنی معلمیو محقق شدن در اسلام,ی جورایی مورد سرزنش وتمسخر اطرافیان(نه پدرمادرم)قرار میگیرم...

الآنم واقعا نمیدونم چرا پشت کنکور موندم چون با رتبه ی پارسالم بجز پزشکیو دندونو دارو,یه چیزایی میشد قبول بشمحالا واقعا پشیمونم از پشت کنکورموندم و اصلا حوصله خوندن درساییو که بهش علاقه ندارم رو ندارم!

مسائل مادی شغل آیندم برام اهمیت نداره فقط میخوام یه چیزی باشه که بهش علاقه داشته باشم و تاآخر عمری که خدا بهم میده باهاش حال کنم و درآمدشم طوری باشه که بتونم بقول معروف شکم خانواده آیندمو سیر کنمو نیازاشونو رفع کنم.اخلاقمم طوری نیست که دنبال تجمل گرایی باشم و خداشاهده!حتی همون پزشکیشم واسه خدمت به خلق الله میرم نه خرپول شدن!

ولی اگه برم دنبال علاقم, عذاب وجدان میگیرم چون پدرمادرم همیشه دوست داشتن پزشک بشم...

همین عذاب وجدانه همه چیو خراب کرده وگرنه الآن من در اولویت اولم تو دانشگاه افسری بودم!

نمیخوام به چیزی که علاقه ندارم برم و کارمو درست انجام ندمو حق دیگران به گردنم بیفته...
میخوام تو زمینه ای که علاقه دارم بهترین باشمو بدون هیچ کم کاریی کار کنم...طوری که هم خدا ازم و از کارم راضی باشه هم خلق خدا!

حالا من چکارکنم بنظرتون؟
ای کاش این مطلبو موقع انتخاب رشته میذاشتم!

[alilovegham]

دوست من منم اولش مث تو هدف نداشتم اما برا خودم هدف و آرمان ساختم . . . تو باید اون روزنه ای ک تو وجودت تورو به سمتت میکشه انتخاب کنی

[bs756]

دوست من منم اولش مث تو هدف نداشتم اما برا خودم هدف و آرمان ساختم . . . تو باید اون روزنه ای ک تو وجودت تورو به سمتت میکشه انتخاب کنی

داداش عذاب وجدان نمیذاره
فکرشم رنجم میده که به عنوان تنها فرزند پدرمادرم,اونارو حداقل به چیزی که دوست دارن نرسونم...
میگم به قول گفتنی جهنمو ضرر حاضرم خودم رنج بکشم ولی اونا راضی باشن

البته میدونم اگه برم دنبال علاقم اونا چیزی نمیگن و کمکم هم میکنن ولی اینم میدونم که ته دلشون ناراحتن...

ازاینور فکرشو میکنم میبینم نمیتونم یه عمر با کاری که دوست ندارمش کنار بیام!
همین مسائل گیجم کرده و باعث شده یه سال از عمرمم هدر بره و الکی پشت کنکوربمونم!(البته درسمو الآن میخونم ولی بابدبختیو بی علاقگی!)

[Amirreza_SY]

دوست عزیز شما یک بار خانواده رو جمع کن دور هم و بشینید به یه راه حل خوب و جامع برسید
اما پیشنهاد من اینه که
1-بچسب به درست و برای خودت علاقه ایجاد کن
2-تا آخر برو دنبال چیزی که دوست داری و مطمئن باش خانوادت هم پا به پات میاد

[Mariyana]

دوست عزيز
نظام و افسري كلا اگه تو خونواده نزديك نداشتي فقط با تصوراتي كه رسانه ها ايجاد كردن علاقه مندي سخت در اشتباهي
چون با توجه به حرفات بري ميدونم پشيمون ميشي
اما راجع به علائق ديگه ات ميتوني دندون بخوني كه زياد طول مدت نداره مث پزشكي و تخصص هاش
و ميتوني تدريسم داشته باشي تو دانشگاه
ولي در كل قبل هركاري خوب تحقيق كن اينده رو در نظر بگير به موقعيت و خيلي چيزاي ديگه فكر كن و بعد عمل كن
فقط تو زندگيت جوري رفتار كن اي كاش نداشته باشي

[INFERNAL]

از دست این خونواده ها و اطرافیان که همیشه واسه آدم تصمیم میگیرن
شما یه ذره دیر تصمیم گرفتی به سمت هدفت بری،به نظرم دنباله کاری که میخوای برو حداقلش اینه که اگه فردا موفق نشدی میگی آقا این راهی بود که خودم انتخاب کردم ولی اگه با این راهی که داری میری موفق نشی افسوس میخوری که چرا دنباله علایقم نرفتم
خودم رو مثال میزنم،من سال اول دبیرستان نمره زیستم شده بود 15 و ریاضی وفیزیک شده بودن 18 همه بهم میگفتن برو ریاضی ، تجربی نمیتونی بخونی ولی من چغر وایستادم و رفتم تجربی،چقدر اون مدیری که میخواست دوم ثبت نامم کنه گفت تجربی نمیتونی چقدر همین الآن خونوادم میگن ای کاش میرفتی ریاضی و چقدرها ام گفتن ای کاش امسال یه چیزی میزدی میرفتی دانشگاه و دیگه پشت کنکور نمیموندی،ولی یه چیزی که واسم مشخصه مسیرمه،من راهم رو انتخاب کردم تا تهش ام رو انتخابم هستم هر جا حرفی ام زده بشه میگم خودم خواستم
داستان گفتم....!خلاصه که برو دنباله عشقت....!
و یه چیز که خیلی ازش عصبانی میشم و شما ام اونو گفتی رابطه ی پزشکی وپولدار شدنه،آقا من میخوام بدونم کمک به خلق فقط با عمل کردن در راه خداست،آقا من شخصا اومدم دنباله پزشکی که پولدار بشم و با پولم به این و اون کمک کنم،نمیشه؟!
میخوام 100 تا یتیم رو سرپرستی کنم نمیشه؟!
میخوام واسه بیچاره ها خونه بسازم مدرسه بسازم نمیشه؟!
خواهشا یه ذره عقایدتون رو نسبت به اینجور چیزا عوض کنید

[bs756]

دوست عزيز
نظام و افسري كلا اگه تو خونواده نزديك نداشتي فقط با تصوراتي كه رسانه ها ايجاد كردن علاقه مندي سخت در اشتباهي
چون با توجه به حرفات بري ميدونم پشيمون ميشي
اما راجع به علائق ديگه ات ميتوني دندون بخوني كه زياد طول مدت نداره مث پزشكي و تخصص هاش
و ميتوني تدريسم داشته باشي تو دانشگاه
ولي در كل قبل هركاري خوب تحقيق كن اينده رو در نظر بگير به موقعيت و خيلي چيزاي ديگه فكر كن و بعد عمل كن
فقط تو زندگيت جوري رفتار كن اي كاش نداشته باشي

از بدی ها و سختی کشیدنای نظام آگاهم...
توخانواده نظامی هم داریم.
تصور من از نظام جایگاهی نیست که الآن سردار سلیمانی یا فرماندهان نظامیمون در اون جایگاه ایستادن!
حتی من اگه برم نظام واسه سختی کشیدنای نگهبانیای لب مرز هم آماده ام چون حداقل میدونم به نظام علاقه دارم!

[0M0HamMad0]

سلام
لطفا بخونید خوندنش 1دقیقه زمان میبره!به شدت درمانده ام و نیاز به راهنماییتون دارم...
دوستان من یک مشکلی دارم!

سال گذشته بنا به دلایلی کنکورموخراب کردم!مجبور شدم 1سال بمونم پشت کنکور.
اما مشکلم اینه که علیرغم اینکه رشتم تجربیه ولی به پزشکی هیچ علاقه ای ندارمدرواقع تو این رشته هیچ هدفی ندارم!همینجور الکی دارم درس میخونمو میرم جلو

علاقه من به رشته های موجود در نظام و همچنین مطالعه در دین اسلام(نه روحانیت!) هستش+اینکه خیلی شغل معلمیو دوست دارم!

از طرفی میدونم تواناییم درحد شغل های خیلی خیلی بالاتر ازاینم هست وبخاطر همین یه جورایی از همون اول تو کل خانواده پدری ومادریم ازم انتظار پزشک شدن میرفت!

همچنین چون تک فرزندم پدر مادرم مخالفن با رشته های موجود در نظام

اگه هم برم دنبال علاقه های دیگه ام یعنی معلمیو محقق شدن در اسلام,ی جورایی مورد سرزنش وتمسخر اطرافیان(نه پدرمادرم)قرار میگیرم...

الآنم واقعا نمیدونم چرا پشت کنکور موندم چون با رتبه ی پارسالم بجز پزشکیو دندونو دارو,یه چیزایی میشد قبول بشمحالا واقعا پشیمونم از پشت کنکورموندم و اصلا حوصله خوندن درساییو که بهش علاقه ندارم رو ندارم!

مسائل مادی شغل آیندم برام اهمیت نداره فقط میخوام یه چیزی باشه که بهش علاقه داشته باشم و تاآخر عمری که خدا بهم میده باهاش حال کنم و درآمدشم طوری باشه که بتونم بقول معروف شکم خانواده آیندمو سیر کنمو نیازاشونو رفع کنم.اخلاقمم طوری نیست که دنبال تجمل گرایی باشم و خداشاهده!حتی همون پزشکیشم واسه خدمت به خلق الله میرم نه خرپول شدن!

ولی اگه برم دنبال علاقم, عذاب وجدان میگیرم چون پدرمادرم همیشه دوست داشتن پزشک بشم...

همین عذاب وجدانه همه چیو خراب کرده وگرنه الآن من در اولویت اولم تو دانشگاه افسری بودم!

نمیخوام به چیزی که علاقه ندارم برم و کارمو درست انجام ندمو حق دیگران به گردنم بیفته...
میخوام تو زمینه ای که علاقه دارم بهترین باشمو بدون هیچ کم کاریی کار کنم...طوری که هم خدا ازم و از کارم راضی باشه هم خلق خدا!

حالا من چکارکنم بنظرتون؟
ای کاش این مطلبو موقع انتخاب رشته میذاشتم!

سلام داداش
خب خیلی سادست ، بگرد دنبال رشته هایی که هم بهشون علاقه داری و هم نیاز مادیت رو رفع میکنه ! البته من متوجه نشدم منظورت از رشته های نظام چیه ! رشته های نظامی یا امنیتی یا وابسطه به نظام ؟؟؟
در هر صورت یه پیشنهاد دارم .برو تو سایت دانشگاه امام حسین که وابسطه به سپاه هست . رشته هایی که داره رو ببین و رشته مورد نظرت رو انتخاب کن:
معرفی دانشگاه | دانشگاه جامع امام حسین (ع)

بعد اگه به نتیجه رسیدی که اون رشته به دردت میخوره امسال کنکور ریاضی بده و بعد از گذروندن کارشناسی برای ارشد این دانشگاه رو انتخاب کن !
البته این رو هم بگم که فارغ از تحصیلای دانشگاه امام حسین توی پایگاه های سپاه میتونن کار کنن و حقوق خوبی هم میدن (فک کنم هزینه تحصیل هم با خودشونه)
و اینکه رشته هاشون اینطور که به نظر میرسه نیست ! مثلا توی مهندسی شیمی از یه طرف یه سری کتابهای ساخت مواد منفجره و پیشرانه درس میدن ازون طرف هم شیمی دارویی ! پس گرایش های خیلی خوب و گسترده ای داره.

[bs756]

از دست این خونواده ها و اطرافیان که همیشه واسه آدم تصمیم میگیرن
شما یه ذره دیر تصمیم گرفتی به سمت هدفت بری،به نظرم دنباله کاری که میخوای برو حداقلش اینه که اگه فردا موفق نشدی میگی آقا این راهی بود که خودم انتخاب کردم ولی اگه با این راهی که داری میری موفق نشی افسوس میخوری که چرا دنباله علایقم نرفتم
خودم رو مثال میزنم،من سال اول دبیرستان نمره زیستم شده بود 15 و ریاضی وفیزیک شده بودن 18 همه بهم میگفتن برو ریاضی ، تجربی نمیتونی بخونی ولی من چغر وایستادم و رفتم تجربی،چقدر اون مدیری که میخواست دوم ثبت نامم کنه گفت تجربی نمیتونی چقدر همین الآن خونوادم میگن ای کاش میرفتی ریاضی و چقدرها ام گفتن ای کاش امسال یه چیزی میزدی میرفتی دانشگاه و دیگه پشت کنکور نمیموندی،ولی یه چیزی که واسم مشخصه مسیرمه،من راهم رو انتخاب کردم تا تهش ام رو انتخابم هستم هر جا حرفی ام زده بشه میگم خودم خواستم
داستان گفتم....!خلاصه که برو دنباله عشقت....!
و یه چیز که خیلی ازش عصبانی میشم و شما ام اونو گفتی رابطه ی پزشکی وپولدار شدنه،آقا من میخوام بدونم کمک به خلق فقط با عمل کردن در راه خداست،آقا من شخصا اومدم دنباله پزشکی که پولدار بشم و با پولم به این و اون کمک کنم،نمیشه؟!
میخوام 100 تا یتیم رو سرپرستی کنم نمیشه؟!
میخوام واسه بیچاره ها خونه بسازم مدرسه بسازم نمیشه؟!
خواهشا یه ذره عقایدتون رو نسبت به اینجور چیزا عوض کنید

نه داداشم منظورمو اشتباه متوجه شدی.من نمیگم که هرکی میاد پزشکی واسه پولدار شدنه!
میگم که بخاطر تجمل گرایی نیومدم برای پزشکی!یعنی اگرم خدا سرنوشتمو تو این رشته رقم بزنه قطعا طرز فکرم مثل شماست

خب درسته یه عده هستن میان به این رشته که 4روز دیگه یه قصر بخرنو شاسی بلندو ماشین کوپه و خونه تو آلمانو ترکیه و آمریکاو...!!!
ولی هستن هنوز آدمایی که میرن پزشکی که پولدار شن اما نه برای این آتو آشغالا!بلکه واسه هدفی که خود شما گفتی داداش

[yaghma]

سلام
توی پست اول تون اشاره کردین که دوست دارین وارد نظام بشین
میتونم بپرسم چه ذهنیتی دارین از این کار ؟

[bs756]

سلام
توی پست اول تون اشاره کردین که دوست دارین وارد نظام بشین
میتونم بپرسم چه ذهنیتی دارین از این کار ؟

دوست دارم ولی شرایط طوریه که دور این موردو کلا باید خط بکشم گویا...

شاید به اشتباه خیلیا فکر کنن چون عکس سردار رو پروفایلمه بخاطر این چیزا و بخصوص سردار شدنو فرمانده شدنو اینا نظامو دوست دارم و هیچی از نظامو سختیاش نمیدونم!
ولی بالا هم در جواب یکی از دوستان گفتم.واقعا وارد شدن به نظامو با این دید نمیبینم
یعنی از جو کنونی موجود در نظام و سختیاومشکلاتش به خصوص برای تازه واردا و خیلی چیزای دیگه خلاصه یه آشنایی نسبی دارم.
شاید هنوز خیلی چیزارو درمورد نظام ندونم.ولی خیلی چیزاشم چه درمورد خوبیاش چ درمورد سختیاش میدونم.
ولی وقتی آدم به یه کاری علاقه داشته باشه سختیشم براش شیرینه!تااینکه به یه کاری علاقه نداشته باشه و بخواد توش سختی بکشه...مثل راه پر پیچو خم پزشکی که حتی اگه قبولم بشم ممکنه وسط راه انصراف بدم بخاطر بی انگیزگی دراین رشته!البته بازم بین این 3 رشته تجربی , دندون و دارورو ترجیح میدم.چون مدتشم کمتره و راحت تر میشه کنار اومد باهاش.بعد اتمام تحصیلم تو یکی ازاین دورشته(اگه قبول بشم),اگه پس از6-7سال مطالعه زوری رو درسی که دوست ندارم,داغون نشم,شاید بشه گفت که فرصت برام محیا میشه که برم دنبال علایق دیگم!ولی اگه بشه ازهمین اول برم دنبال علاقم طوری که نه سیخ بسوزه نه کباب خیلی بهتره...

[yaghma]

دوست دارم ولی شرایط طوریه که دور این موردو کلا باید خط بکشم گویا...

شاید به اشتباه خیلیا فکر کنن چون عکس سردار رو پروفایلمه بخاطر این چیزا و بخصوص سردار شدنو فرمانده شدنو اینا نظامو دوست دارم و هیچی از نظامو سختیاش نمیدونم!
ولی بالا هم در جواب یکی از دوستان گفتم.واقعا وارد شدن به نظامو با این دید نمیبینم
یعنی از جو کنونی موجود در نظام و سختیاومشکلاتش به خصوص برای تازه واردا و خیلی چیزای دیگه خلاصه یه آشنایی نسبی دارم.
شاید هنوز خیلی چیزارو درمورد نظام ندونم.ولی خیلی چیزاشم چه درمورد خوبیاش چ درمورد سختیاش میدونم.
ولی وقتی آدم به یه کاری علاقه داشته باشه سختیشم براش شیرینه!تااینکه به یه کاری علاقه نداشته باشه و بخواد توش سختی بکشه...مثل راه پر پیچو خم پزشکی که حتی اگه قبولم بشم ممکنه وسط راه انصراف بدم بخاطر بی انگیزگی دراین رشته!البته بازم بین این 3 رشته تجربی , دندون و دارورو ترجیح میدم.چون مدتشم کمتره و راحت تر میشه کنار اومد باهاش.بعد اتمام تحصیلم تو یکی ازاین دورشته(اگه قبول بشم),اگه پس از6-7سال مطالعه زوری رو درسی که دوست ندارم,داغون نشم,شاید بشه گفت که فرصت برام محیا میشه که برم دنبال علایق دیگم!ولی اگه بشه ازهمین اول برم دنبال علاقم طوری که نه سیخ بسوزه نه کباب خیلی بهتره...

من هیچ استنباطی از پروفیل شما نکردم و همه هم کم و بیش این رو میدونیم که سردار شدن به این اسونی ها نیست....
عرض بنده این بود , بنده در دوران خدمتم , دوستی داشتم که وقتی با هم برای شروع خدمت سربازی وارد یگان شدیم چون لباس هامون هم لجنی بود این دوست ما هم خیلی عشق نظامی بودن داشت خیلی به سر و وضع خودش میرسید جوری که چندین بار تشویقی گرفت و از همون شروع خدمت ,دنبال این موضوع بود که یه جورایی خودش رو موندگار کنه , که حالا خیلی عوامل من جمله ناراضی بودن خانوادش و....میسر نشد , اخرای خدمت همین دوست بنده خدارو شکر میکرد که شرایط جور نشده تا جذب بشه و میگفت چون ندیده بودم و تصور انچنانی نداشتم میخواستم جذب بشم الان میبینم که با روحیاتم سازگار نیست....
حرفم اینه , به قول خودتون خیلیا تصورات شون از همین نظامی گری , همون پوشش و درجه و ....ایناست ولی وقتی توی شرایط قرار بگیرین می بینن خیلی متفاوت تر از اونی بود که تصورش میشد.
اما در مورد قسمت بعدی حرفاتون :
من خودم , الان بعد مدت ها برگشتم , تا یکی از دو رشته تاپ تجربی قبول بشم خودتون هم یه نگاه کنین اکثر کسایی که ارشد یا کارشناسی دارن اومدن برای یکی از 3 رشته , اون وقت شما از همین شروع کار داریین دنبال هدف دیگه ای میگردین؟
روحیاتمون شبیه به هم هست , من هم علاقه ای به پزشکی ندارم , ولی میتونیم که دندون یا دارو بخونیم , شما هم که به تدریس علاقه داری , در کنار رشته خودت کار تدریس رو هم انجام بدین.
ببخشید برای اولین بار توی انجمن , این همه حرف زدم.
عذر میخوام

[bs756]

من هیچ استنباطی از پروفیل شما نکردم و همه هم کم و بیش این رو میدونیم که سردار شدن به این اسونی ها نیست....
عرض بنده این بود , بنده در دوران خدمتم , دوستی داشتم که وقتی با هم برای شروع خدمت سربازی وارد یگان شدیم چون لباس هامون هم لجنی بود این دوست ما هم خیلی عشق نظامی بودن داشت خیلی به سر و وضع خودش میرسید جوری که چندین بار تشویقی گرفت و از همون شروع خدمت ,دنبال این موضوع بود که یه جورایی خودش رو موندگار کنه , که حالا خیلی عوامل من جمله ناراضی بودن خانوادش و....میسر نشد , اخرای خدمت همین دوست بنده خدارو شکر میکرد که شرایط جور نشده تا جذب بشه و میگفت چون ندیده بودم و تصور انچنانی نداشتم میخواستم جذب بشم الان میبینم که با روحیاتم سازگار نیست....
حرفم اینه , به قول خودتون خیلیا تصورات شون از همین نظامی گری , همون پوشش و درجه و ....ایناست ولی وقتی توی شرایط قرار بگیرین می بینن خیلی متفاوت تر از اونی بود که تصورش میشد.
اما در مورد قسمت بعدی حرفاتون :
من خودم , الان بعد مدت ها برگشتم , تا یکی از دو رشته تاپ تجربی قبول بشم خودتون هم یه نگاه کنین اکثر کسایی که ارشد یا کارشناسی دارن اومدن برای یکی از 3 رشته , اون وقت شما از همین شروع کار داریین دنبال هدف دیگه ای میگردین؟
روحیاتمون شبیه به هم هست , من هم علاقه ای به پزشکی ندارم , ولی میتونیم که دندون یا دارو بخونیم , شما هم که به تدریس علاقه داری , در کنار رشته خودت کار تدریس رو هم انجام بدین.
ببخشید برای اولین بار توی انجمن , این همه حرف زدم.
عذر میخوام

بنظرم حرفاتون کاملا منطقیه

نه اتفاقا خیلیم خوب صحبت کردین و واقعا روم تاثیر گذاشت...

[yaghma]

بنظرم حرفاتون کاملا منطقیه

نه اتفاقا خیلیم خوب صحبت کردین و واقعا روم تاثیر گذاشت...

خواهش میکنم....
سخت نیست , توی همین اوقاتی که میفرمایین بی انگیزه دارین زمان رو از دست میدیین , بشینین یه کاغذ و قلم بذارین جلوتون , اهداف تون رو مشحص کنین و همه جوانب رو هم در نظر بگیرین حتی مالی , مطمینم به نتیجه خوبی میرسین .
گاهی لحظه ها رو میگذرونیم تا به خوشبختی برسیم , ولی افسوس که خوشبختی همین لحظه هاست که داریم میگذرونیم.....تا دیر نشده بسم ا....
امیدوارم راه تون رو پیدا کنین.

[bs756]

خواهش میکنم....
سخت نیست , توی همین اوقاتی که میفرمایین بی انگیزه دارین زمان رو از دست میدیین , بشینین یه کاغذ و قلم بذارین جلوتون , اهداف تون رو مشحص کنین و همه جوانب رو هم در نظر بگیرین حتی مالی , مطمینم به نتیجه خوبی میرسین .
گاهی لحظه ها رو میگذرونیم تا به خوشبختی برسیم , ولی افسوس که خوشبختی همین لحظه هاست که داریم میگذرونیم.....تا دیر نشده بسم ا....
امیدوارم راه تون رو پیدا کنین.

ان شاالله
ممنون از راهنمایی و حرفاتون و وقتی که گذاشتین