....
یه هدف خوب توی ذهنت بذار
تا بهت انگیزه بده
حالا یکی واسه خوشحالی پدر و مادر میشینه برای چندمین بار پای کنکور
یکی بخاطر شغل بهتر و درآمد مالی بیشتر و امنیت مالی
یکی بخاطر جایگاه اجتماعی ( اثرات هویت اجتماعیه)
من خودم بعد از ۶ سال اومدم دوباره پای کنکور چون اولا علاقه به دامپزشکی نداشتم
و دوم واسه بستن دهن بعضیا ( قضیه حیثیتی )
هیچوقت هم دیر نیست
یه هدف و انگیزه خوب برای خودت تعیین کن
پشت کنکوری هستی؟
من یه زمانی اینا بشدت بهم کمک کرد ولی موقتی ه
ورزش سنگین دویدنی که واقعا عرق کنی یا تو خونه یا باشگاه ولی زیاد
برو سر کار یا یه چیزی یاد بگیر به نظرم پولی که آدم خودش در میاره خیلی درمانگر خوبیه
سعی کن بنویسی یا نقاشی بکشی
ولی چیزی که من فهمیدم و شایدم درست اینکه نظم دادن شاید خیلی کمک کننده باشه ولی گاهی همه چی برمی گرده سر جای اولش
ما بهترین دوره زندگی مونو تو بدترین زمان ممکن اینجا داریم می گذرانیم
ولی سعی بفهمی چی بیشتر از همه اذیتت می کنه مشاور به نظر منم به عیچدردی نمی خوره کلا درست حسابی شون کمه ولی صبحت گاهی حال آدم رو خوب می کنه
من وقتی بی انگیزه میشم و حال درس ندارم یا خونه رو جم نیکنم یا ظرف میشورم.دامنه حرکاتم تهش اینه.یه زمانی باشگاهم میرفتم.واقعا بعدش حس خوبی سراغ ادم میاد و اون بی انگیزه بودنه رو کمرنگ میکنه
مگه کسی هست با عشق و علاقه بخواد بخونه اصن؟ کی دوست داره تو این همه فشار بشینه درس بخونه اخه؟
اول از همه گوشی و هرچیزی که مانع از درس خوندنت میشه رو حذف کن
تو وقتی که از اول صبح وقتی هدر ندی خود به خود این انگیزع ایجاد میشه که تا شب قوی بخونی ولی وقتی وقتت رو هدر بدی از همون اول صبح دیگه تا اخر شبت خراب میشه پس هرچیزی که وقتت رو هدر میده حذف کن این واقعا مهم ترین بخشه
افکار منفی برای همه هست. هیچکس الان خوشحال نیست حتی کسی که امتحاناش رو همه خوب داده بازم قطعا استرس داره بازم کلی فکر منفی داره . اون افکار منفی رو نمیشه کاریش کرد سختی کنکور هم به همین خاطره. نمیتونی اول از لحاظ روحی اوکی بشی بعد بخوای درس بخونی. تا وقتی درست حسابی نخونی از لحاظ روحی هم اوکی نمیشی حالا هرچی بری پیش مشاور یا قرص بخوری یا تکنیک بزنی . این مشکلات فقط با درس خوندن درست میشه چون تو واقعا مشکلی نداری تو واقعا افسردگی نداری صرفا استرس کنکور و اهمال کاری خودته که نمیذاره حالت خوب باشه
بعدم من باور نمیکنم انگیزه ای نداشته باشی. تو اتفاقا انگیزع ات از همه ی ما سال اولی ها ییشتره. ادمی که میمونه پشت کنکور واقعا ادم قوی ایه واقعا مصممه برای اهدافش پس حالا که موندی عمرتو هدر نده خدایی یه ماه مونده همین یه ماه رو جدی بخونی واقعا حله
الان هرکار دیگه ای بکنی بیشتر استرس میارع. منم بعضی وقتا به بهانه اینکه حالم خوب بشه میرم سمت کارای مورد علاقم ولی باور کن به جز اینکه حالت رو بدتر میکنه هیچ تاثیر دیگه ای نداره. الان وقت برای انجام کارای مورد علاقه نیست. اگرم میخوای کاری کنی فقط یه تایم کوتاه در حد نیم ساعت باید بذاری. خیلی جدی بشین تصمیم بگیر واقعا می ارزه دوباره بمونی برای سال بعد؟ اگر نه همین امسال هرجوری شده باید تمومش کنی. افسردگی رو بذار برای بعد کنکور وقت زیاد هست
سلام
من خودمم تو برهه ای اینجوری شده بودم، این راهکارها کمکم کرد:
اول اینکه معمولا خیلی موقع ها این افکار بخاطر ترس از شکست یا اضطراب و..است.
بعد چون درس ها برات تکراری شده و مدام تو خونه ای و ارتباط با کسی نداری، معمولا از درس زده میشی ، چون واقعا درس های دبیرستان جذابیتی ندارند.
حالا به این فکر کن که اگه قبول نشی و اگه قبول بشی چه اتفاقی میفته و اینا رو توی کاغذ برای خودت جداگانه بنویس و بدترین و بهترین حالت رو در نظر بگیر
و بعدش مدام تو ذهنت باشه اگه قبول نشم فلان میشه پس پاشم درس بخونم
اگه درس بخونم راحت میشم از این شرایط و..
برای درس خوندن نمیدونم چه روشی رو دوست داری ، مثلا من حوصله نداشته باشم، میشینم فیلم تدریس یکی از دبیرها رو می بینم، کلا با فیلم دیدن بهتر میتونم یادبگیرم تا اینکه کتاب رو بزارم جلوم و چندساعتم میرم تو فکر و خیال و خوبم یادنمی گیرم
حتی واسه تمرینات ریاضی به جای اینکه از روی گام به گام جواب ها رو چک کنم، فیلم حل تمرینات کتاب رو دیدم.
یا مثلا عشق خودکار رنگی دارم، بخاطر اون ها میشینم یه جزوه خوشگل و رنگی و تمیز و مرتب مینویسم، اینجوری موقع درس خوندن فکر مزاحم نمیاد سراغم و تمرکزم بیشتره
بعد نوشتن باعث میشه مطلب بیشتر تو ذهنم بمونه
میتونی با پومودورو درس بخونی
موقع درس خوندن آهنگی که دوست داری بزاری
در کل اینو بدون همه به این درس ها علاقه ندارند و انگیزه شون رو با چیزهای دیگه بدست میارن تا پای درس بمونن
بعد حتما بین پارت های درسیت به خودت استراحت وجایزه بده
مثلا من هر روز یک قسمت از سریال مورد علاقه ام رو می بینم ( مثلا سریال آناتومی گری اگه عشق پزشکی ای) ولی میدونم ۴۵ دقیقه از روزم رو کلا میگیره نه بیشتر
یا بین پارت ها تمرینات کششی انجام بده
یا تو خونه دوی درجا برو
یا طناب بزن
من خیلی خسته بشم میرم یوتیوب ویدیو انگیزشی می بینم یا فیلم عمل جراحی می بینم
یا خیلی درس ها کلافه ام کنه، میرم برای خودم سیب زمینی سرخ کرده درست میکنم
و واقعا حالمو خوب میکنه
ولی این روش ها برای من جوابه...مطمئنن تو هم برای خودت چیزهایی داری که بهت انگیزه میده ، اونارو پیدا کن و قاطی درس خوندن کن و باهاش درس رو شده به زور پیش ببر
بعد فکر نکن هر کسی رتبه تک رقمی میشه عشق درس خوندن داره و هر روز انگیزه داشته، نه اون ها هم با گریه و سختی میشستن این درس های مزخرف رو می خوندند...از نزدیک چندتاشون رو دیدم
اصلا ممکن نیست یک نفر هم عاشق ریاضی و هم ادبیات و هم زیست و...باشه...
هر کسی به یه درس بیشتر علاقه داره و بقیه درس ها رو به زور و سختی میخونه
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ🍀
راه حل فیزیکی ندارم
ولی به این فکر کن که همین روزات ۵۰ سال آیندت رو میسازه
موقعیت اجتماعی خودت و بچه هات رو میسازه
شاید با خودت بگی چیزی نمیشه که ۵ مین میرم گوشی رو چک میکنم وسط درس خوندن یا صبح امتحان با خودت میگی بسه دیگه خسته شدم حالم از کتاب بهم میخوره و دیگه مرورت رو انجام نمیدی
همین ۵ مین ۵مین میشن یه عمر و نتیجه ی حال ۵۰ سال آیندت
بشین فکر کن ببین ارزششو داره یا نه
اینم اضافه کنم، تو این چند سال عمرم هیچ وقت با سیستم تک بعدی بودن کنار نیومدم
یعنی هر وقت اومدم همه چی رو بزارم کنار فقط درس بخونم، بدتر شکست خوردم
ولی وقتی تعادل رو نگه داشتم و کنار درس خوندن به اندازه گردش و ورزش و فیلم و گوشی و..رو داشتم، بازخورد بهتری گرفتم و خودمم حس خوبی داشتم
کلا با این مشاورها که میگن وای امروز ۱ ساعت رو هدر دادی، کنار نمیام
من تو اون یک ساعت انرژی گرفتم تا ۸ ساعت درس بخونم
وقتی به امید ۱۲ ساعت مطالعه همه چی رو تعطیل میکردم، فقط چند روز اولش خوب بود و بعدش نهایتا ۶ ساعت یا کمتر می خوندم
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ🍀
نه من نه مشاورم نه هیچ ادم خاص دیگه ای. شاید حتی ضعیف تر از خیلیای دیگه. راستش منم adhd دارم و خوب میدونم چه حسی داره اینکه بقیه با کفش سالم و حرفه ای بدوون و تو با کفش پاره و پر از سنگ. نمیدونم حالا استارتر هم این مشکل رو داره یا نه ولی خب تشخیصش اونقدرا هم سخت نیست
منم نزدیک دو سال این حس و حال و افسردگی رو داشتم و برای زندگی کردن میجنگیدم و در اخر فهمیدم راه رو اشتباه میرفتم. دلم نمیخواد کسی این احساسات رو تجربه کنه و خب احتمالا لحن تندی داشتم که شما هم این حرف رو زدی…
متوجه ام شاید حرفام برای این حال الان استارتر ایده ی خوبی نبود… درک میکنم واقعا . ولی نمیخواستم کسی رو سرزنش کنم یا برنجونم فقط بعد از این مدت متوجه شدم توی دنیای کنکور فقط بایید قوی باشیم. باید ادامه بدیم تا اخرین لحظه. با وجود همه ی مشکلات روحی و حتی جسمی. سازمان سنجش براش اهمیتی نداره حالمون خوبه یا نه . درنهایت چیزی که تعیین میکنه موفق شدیم یا نه نتیجه کنکوره . البته قطعا موفقیت توی کنکور موفقیت توی همه ی امور زندگی نیست و قبول نشدن هم به معنای شکست نیست. ولی میدونم هیچکس توی این دنیا به دردای ما توجهی نمیکنه. هیچکس براش مهم نیست ما چه راهی رو اومدیم تا به اینجا رسیدیم. میخواستم حرفام یه تلنگری باشه تا حال استارتر بدتر از این نشه چون تمام این مراحل رو طی کردم شاید سنم کمتر باشه ولی خب…
درکل توی همین پیام هم از استارتر و همه ی افرادی که توی تاپیک هاشون با نیت کمک تند صحبت کردم و دلشون رو شکستم عذرخواهی میکنم…
امیدوارم درکم کنید که واقعا قصد سرزنش و ناراخت کردن کسی رو ندارم این حرفام صرفا از روی تجربیات خودمه. چند بار توی تاپیک های دوستان اینطوری صحبت کردم ولی واقعا قصدم این بود که کسی این احساسات رو تجربه نکنه.
ببخشید نقل قول پیام شما رو میزنم چون حس کردم این پیام شما باید برای من درسی باشه که دیگه با این لحن صحبت نکنم تا قبل از اینکه برای بقیه هم دلخوری ایجاد بشه…
درکل ارزوی موفقیت میکنم برای همه ی دوستان عزیزم و فقط ازتون میخوام تا اخر این یک ماه از جون و دل بجنگید. برای خودتون، رویاهاتون و نجات دادن خودتون از این حال.
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ🍀
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)