آيا عشق پزشكي ارزش اين همه سختي را دارد؟

[pouria98]

من گفتم الگو ؟؟

در ضمن از کجا میدونی زن و بچش راضی نباشن ؟؟؟

كلي عرض كردم دوست عزيز
درضمن برادر اين رو درنظر بگير حتي اگه طرف قبول هم كه بشه بايد 7 سال بخونه
خودت رو بذار جاي زنش ... نه اصلا بذار جاي بچش
شكم اينا رو كي بايد سير كنه؟

اگه واقعا عاشق هدفت باشی ، دیگه سن و سال و پیری و جوونی مطرح نیست، بغیر از هدفت هیچی رو نمیبینی

بدبختب هم دقيقا همين جاس
اين جملات اصلا نشونه ي هدفمند بودن نيستن
برا يه جون 18 تا 20 ساله چرا اما براي كسي با سن 30 و زن و بچه دار نه

[Dayi javad]

كلي عرض كردم دوست عزيز
درضمن برادر اين رو درنظر بگير حتي اگه طرف قبول هم كه بشه بايد 7 سال بخونه
خودت رو بذار جاي زنش ... نه اصلا بذار جاي بچش
شكم اينا رو كي بايد سير كنه؟

بدبختب هم دقيقا همين جاس
اين جملات اصلا نشونه ي هدفمند بودن نيستن
برا يه جون 18 تا 20 ساله چرا اما براي كسي با سن 30 و زن و بچه دار نه

شاید فکر اونجاشم کرده !!
در ضمن من نگفتم ک ایشون میخواد بره پزشکی فقط گفتم ترازش تقریبا خوب بود

[Mr.Hosein]

از اين دسته افراد ديدم...
واقعا قابل تقدير و تحسين و ستايش هستن...

خيليا خيلي مشكلات دارن براي همين سال كنكور نميتونن خوب بخونن...مشكلات خانوادگي،مريضي يا فوت بستگان،شكست عشقي،افسردگي،مشكلات مالي...خيليا نميتونستن سال دوم و سوم بمونن پشت كنكور به دليل حرف اطرافيان و وضعيت مالي و بالا رفتن سن و...براي همين وارد رشته اي ميشن كه حداقل ايندشون تضمين بشه از لحاظ شغلي و بتونن خانواده رو بگردونن اونوقت به فكر كنكور ميوفتن(از اين دسته از افراد كه اغلب هم پسرن كم نيست)خيلي ها هم دلايل ديگه جز علاقه ي قلبي گذشته دارن...يه نفر يك دفعه اين عشق به وجودش ميوفته...شايد با ديدن يك اتفاق ساده...خيليا به خاطر موقعيت اجتماعي و مالي اون واردش ميشن...در واقع اين جايگاه خوب و شرايط مطلوب پزشكي هست كه عشقو واسه خيليا ايجاد ميكنه...بعيد ميدونم تعدادشون از ٣درصد حتي بيشتر باشه كسايي كه به خاطر چيزي جز پزشكي اومدن تجربي!
واقعا ايشونو بايد تشويق و حمايت كرد...

٩٠درصد افراد در سن ٥٠سالگي ارزو ميكنن برگردن به ٢٥سال قبل تا خيلي كارا رو انجام بدن يا ندن!در صورتي كه ٩٠درصدشون اگه باز هم برگردن به اون سن كار خاصي انجام نميدن...بايد به اين باور رسيد كه هميشه براي بهتر كردن اوضاع وقت هست...حتي در سن هاي بالاتر،با مشكلات جديدي كه جاي مشكلات گذشته رو گرفتن،با وجود تاهل و تعهد...

[hamed70t]

بدبختب هم دقيقا همين جاس
اين جملات اصلا نشونه ي هدفمند بودن نيستن
برا يه جون 18 تا 20 ساله چرا اما براي كسي با سن 30 و زن و بچه دار نه

پوریا جان الان من 25 سالمه ؛ یعنی این حق رو ندارم که بخاطر هدفم تلاش کنم؟

[sepanta1990]

اين جور ادما عبرت هستن نه الگو
اين كه يه زن و بچه رو بيچاره كني كجاش يه الگو هست؟

عبرت چی دقیقا؟ چه عبرتی از زندگی این اقا میگیری بگو بدونیم؟

[lily7]

اين جور ادما عبرت هستن نه الگو
اين كه يه زن و بچه رو بيچاره كني كجاش يه الگو هست؟

عبرت ؟
شما مطمئن باش کسی که به این سن و سال رسیده و داره درس میخونه فکر تامین هزینه های خانوادش هم هست .

[amir2121]

كلي عرض كردم دوست عزيز
درضمن برادر اين رو درنظر بگير حتي اگه طرف قبول هم كه بشه بايد 7 سال بخونه
خودت رو بذار جاي زنش ... نه اصلا بذار جاي بچش
شكم اينا رو كي بايد سير كنه؟

بدبختب هم دقيقا همين جاس
اين جملات اصلا نشونه ي هدفمند بودن نيستن
برا يه جون 18 تا 20 ساله چرا اما براي كسي با سن 30 و زن و بچه دار نه

حرف در همینجاست که شما به فکر سیر کردن زن و بچه هستیو و اون به فکر رفاه زن و بچش.

[stephanie]

یه مسائلی هست که واقعا نمیشه توضیح داد و کسایی که تو سن 18-19 سالگی هستن خیلی درکی ازش ندارن ، انشا لا یه 10 سال دیگه که به معنای واقعی خودتون وارد اجتماع شدید ، بخصوص وقتی که مسئولیت یه خانواده رو پذیرفتید ، نوع نگاهتون به دنیا عوض میشه . واقعا الان نمیشه راجع به اون آقا ، دلایلش و چیزای دیگه بحث کرد و بخصوص قضاوت کرد که آیا داره به زن و بچش لطف می کنه یا ظلم. خیلی ها هستن که پول رو برای رفاه خودشون نمی خوان ، برای این می خوان که وقتی بچشون بزرگ شد اون تامین باشه وگرنه هر کسی اون اندازه عقل و شعور داره که تو 50-60 سالگی پولدار شدن فایده زیادی نداره.

در ضمن خیلی ها هستن که روزی 14-15 ساعت برای سیر کردن شکم زن و بچشون کارای سنگین بدنی انجام میدن ، درس خوندن که در مقابلش عددی نیست.

بازهم میگم یه چیزهایی را تا تو خودت تجربش نکنی نمیشه درک کرد.

[aliseydali]

میدونی این یعنی چی ؟
این یعنی این که پزشکی بهترین رشته و کار در ایرانه
الان هفتاد درصد دانش اموزان هجوم اوردن سمت پزشکی


خدا میدونه تا ده سال دیگه همه مردم ایران پزشک میشن
من و شما باید اونقدر تلاش کنیم که خودمونو به عنوان یه رقیب جدی براس همه معرفی کنیم که فردا هر کسی مزشک نشه

الان درمورد این کسی که گفتین من تحسینش نیکنم و افرین میگم که با این همه کار واقعا هنر میکنه
وانشالله خدا موفقش کنه

[Orwell]

اين رو هم بگو كه اون دختر چه بي پولي اي رو كشيده!
البته ممكنه وضع مالي ايشون جور ديگه اي بوده باشه...

وضعشون عالیه
ثانیا این بنده خدا فقط 5-6 ماه درس خوند
تو این 5-6 ماهم فقط و فقط زیست و دینی و ادبیات و شیمی میخوند
خودش فوق لیسانس رشته برق بود نیازی به خوندن فیزیک و ریاضی و زبان نمیدید

[_fatemeh_]

اینکه آدم واسه هدفش بجنگه خیلی خوبه ولی یه آدم متاهل چجوری میتونه هم درس بخونه هم حواسش به زنش باشه ؟؟ به نظر من که تو دوران کنکور حتی اگه خاطرخواه کسی هم باشی بهت ضربه میزنه دیگه تاهل جای خود دارد ولی من مطمئنم زن و بچه اش فداکاری میکنن اگه پشت همچین مردی وایستادن گرچه صدمه میبینن ولی اینم یه جور از خودگذشتگیه !
حالا من این تاپیک رو خوندم یاد سریال "از یاد رفته" افتادم !!

[Orwell]

اینکه آدم واسه هدفش بجنگه خیلی خوبه ولی یه آدم متاهل چجوری میتونه هم درس بخونه هم حواسش به زنش باشه ؟؟ به نظر من که تو دوران کنکور حتی اگه خاطرخواه کسی هم باشی بهت ضربه میزنه دیگه تاهل جای خود دارد ولی من مطمئنم زن و بچه اش فداکاری میکنن اگه پشت همچین مردی وایستادن گرچه صدمه میبینن ولی اینم یه جور از خودگذشتگیه !
حالا من این تاپیک رو خوندم یاد سریال "از یاد رفته" افتادم !!

این دیگه هنر یه انسان رو میرسونه که بین همه چیز زندگیش تعادل ایجاد کنه.

درضمن من نمیدونم این دوستانی که میگن تو اون سن و سال باید به فکر زن و بچت باشی و متعلق به اونا باشی چرا یه دکتری رو مثال نمیزنن که 8 صبح تا 2 ظهر تو بیمارستانه بعدشم از 4 عصر تا 12 شب تو مطبش. الان این شخص خیلی به خانوادش تعلق داره ؟

تو دوران دبیرستان یه دوستی داشتم پدرش یکی از مطرح ترین جراحای پلاستیک ایران و مادرشم متخصص معروف اطفال بود. قسم میخورد میگفت خداوکیلی من فقط صبح قبل از مدرسه اومدن و ظهر بعد از مدرسه پدر و مادرم رو میبینم.

واقعا این زندگیه ؟

pp بچه تو همچین زندگی مزخرفی...

[Shayan.m]

سلام بچه ها
يه چيز رو اخيرا مشاهده كردم كه ذهنمو واقا خيلي درگير كرده و از خودم نا اميد شدم كه چجوري اينجوري ممكنه...
داستان از اين قراره كه يه آقاي تقريبا 30 ساله مياد تو كلاس ما تو حوزه مون قلمچي امتحان ميده
هفته پيش كه قبل آزمون بحث ساعت مطالعه و اين حرفا شد پشتيبان ما اون آقا رو بلند كرد و پرسيد كه شغلش چيه و زن و بچه داره و چجوري ميخوني و جواب ايشون اينا بود:
ميگفت: من زن دارم ولي بچه ندارم و دفتر دار محضر هستم
ميگفت : من ساعت پنج و ربع صبح پا ميشم و از ساعت پنج و نيم شروع ميكنم مطالعه كردن تا ساعت هفت و نيم بعد صبحونه ميخورم و راه ميفتم سر كار
ساعت دو و نيم ظهر كه تعطيل ميشم تا ساعت سه ظهر ميرسم خونه و بعد يه استراحت از ساعت چهار ظهر شروع ميكنم خوندن تا ساعت شيش بعد از ظهر و بعد يه نيم ساعت استراحت دوباره شروع ميكن از شيش و نيم تاهشت و نيم شب و باز نيم ساعت استراحت ميكنم و از ساعت نه شروع ميكنم تا 11و نيم شب و البته بينش هم نيم ساعت واسه شام و استراحت و بعد چون اون نيم ساعت رو استراحت كردم از خود يازده و نيم شروع ميكنم تا يك و نيم صبح.

يعني والا من دهنم باز مونده بود يعني 10 ساعت مطالعه ... يعني اين اقا وقت واسه زندگي زناشوييش هم نميزاره...
بعد پرسيد ترازت چنده؟
گفت 7200
اينجا بود كه دهنم بيشتر باز شد
تاز شروعش 7200 بوده شما فكر كنين تا كجا ميخواد كشيده بشه

آره ديگه قضيه اين بود و اونوقت من به زور روزي شيش ساعت ميخونم تاز اين يارو كار ميكنه ولي ما تو مدرسه راحت نشستيم واسه خودمون اونوقت يارو 10 ساعت ميخونه
والا من كه از خودم نا اميد شدم

نظر شما چيه دوستان؟

امضاتو بخون جوابتو میگیری

[MeysAM1999]

مهم اراده هستش که ایشون دارن و با وجود همسر و کار با تمام قدرت به سمت هدفشون حرکت می کنن

[Faghat Pezeshki]

(عشق) ...ارزش کشیدن هر جور سختی رو داره