خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23
    نمایش نتایج: از 31 به 37 از 37
    1. Top | #31
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      کی تعیین میکنه من چند ساعت بخونم
      جامعه؟
      یا پست های پرت و پرت مشاورا؟
      یا مافیای کنکور !

    2. Top | #32
      کاربر نیمه فعال

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      گایز تو حالت عادی نمیشه ۱۶ ساعت خوند . یعنی عمرا بشه . من پارسال ریتالین میخوردم . خب دیگه زمان خوابم کم شده بود روزی ۱۵ ساعت حداکثرش بود که میتونستم بخونم که اونم کاذب بود

    3. Top | #33
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mahdi_artur نمایش پست ها
      سلام

      این روزا که کنکوری های 401، 402 و کلا هر کی میخواد هر سالی کنکور بده تصمیم به شروع می گیره چون داریم به دوران جمع بندی کنکور و بعدش هم دورانی که هر روز از هر جا اخبار کنکور شنُفته میشه نزدیک میشیم جو زده میشن و تقریبا همه میخوان از روزی 16 ساعت شروع کنن برای کنکور خوندن. خیلی سوالات این چنینی زیاد شدن و هر کی رو می بینی داره میپرسه از چند ساعت شروع کنم خوبه و یا عده ای هم میپرسن از روزی چقدر شروع کنم تا مسیر فرسایشی نشه و بتونم ادامه بدم و ...

      منم سوال یکی از بچه های 402 رو با جوابی که بهش دادم اینجا کپی می کنم تا دوستانی که میخوان شروع کنن هم بخونن شایستی به دردشون خورد.

      سوال:


      پاسخ:
      سلام
      واسه شروع
      شما میای یه تایم مشخصِ پایه تعیین میکنی
      و دیگه هیچ وقت تکرار میکنم هیچ وقت در طول این یک سال و خورده ای که میخوای واسه کنکور بخونی نباید ساعت مطالعه روزانه ات از این تایم پایه کمتر بشه.
      این قانون کار هست.
      مثلا اگه یه نفر از 5 ساعت شروع کرد
      دیگه در طول سال حتی اگه یه روز خواست هیچی هم درس نخونه از روی اجبار باید حتما اون 5 ساعت پایه که باهاش قبلا استارت زده رو بخونه. چون در غیر این صورت و اگه یه روز مطالعه یه نفر صفر ساعت شد و زنجیر عادت جایی قطع شد دیگه برگشتن به حالت عادی خیلی سخت میشه.
      میدونی میخوام چی بگم؟
      ممکنه بارها این اتفاق برات افتاده باشه
      یا شاهد اون توی افراد دیگه بوده باشی؛
      استارت کنکور در فردی زده میشه
      برنامه‌ی خوب، انگیزه‌ی زیاد برای شروع، همه چی منظم و دقیق و شرایط همگی فراهم
      روز اول پیش برده میشه
      روز دوم ...
      (تا اینجای کار ویژگی هرکسی هستش که برای کنکور میخونه)
      از روزهای بعدی
      (برای یه نفر از نیمه‌ی هفته‌ی اول / برای یکی دیگه از روزهای آتی)
      بهانه جویی ها شروع میشه
      + من خسته میشم حین تست زدن
      + من سرعتم کنده
      + من همش خوابم میاد
      + من به درس‌ x علاقه ای ندارم
      + من توی این درس ضعیفم
      + من وسواس دارم باید یک چیز رو 10 بار بخونم
      و صدها بهانه‌ی دیگه که خودت بهتر از من میدونی.
      - نقطه‌ی عطف یه کنکوری موفق (کسی که قراره نتیجه‌ی خوب بگیره) با کسی که میفته توی لوپ باطل دقیقا همین لحظه ست.
      همون موقع که بهانه ها داره به ذهنت میرسه و بهش 'نه' میگی یا قبولش میکنی.
      میدونی چرا بهانه ها هجوم میارن؟
      ذهن ادم ذاتا اسودگی رو دوست داره
      بدون تنش بودن رو دوست داره
      خواب زیاد / روز آروم بدون دغدغه / بدون خستگی
      کیه که بدش بیاد؟
      اما وقتی که روتین زندگیت عوض میشه
      صبح بیدار شدن / صبح تا شب پشت میز نشستن / تمرکز داشتن / وارد کردن حجم زیادی اطلاعات به ذهن
      خب اینا همش ذهن رو خسته میکنه. نه؟
      بخاطر همینه مقابله میکنه باهات
      بخاطر همینه که ماه اول ممکنه حس کلافگی بهت دست بده.
      دقیقا همون موقع وقت مقابله کردن باهاشه
      همون موقع ست که اگر اراده داشته باشی و ادامه بدی میبینی، ذهن و بدنت به روتین جدید عادت کرده و همه چی حل شده برای ادامه
      اما اگر با اولین علائم خستگی (در روزهای ابتدایی)
      دائم به خودت استراحت بدی!
      دائم اجرای برنامه رو به طور کامل به تعویق بندازی
      علیرغم تموم نکردن برنامه به تفریح بپردازی
      تو دائم داری این پروسه‌ی عادت به شرایط و روتین جدید رو به فردا موکول میکنی.
      و این میشه باعث اینکه وارد دوره‌ی بعدی (تابستون) بشی و هنوز شرایطت به یک کنکوری مبتدی حتی نزدیک نشده باشه.
      اصلا هدف از سبکتر بودن برنامه ی یکی دو ماه اول همینه
      که با حجم سبک برنامه
      وقت کافی داشته باشید برای:
      1- تمرین صبح زودتر بیدار شدن و استارت زودتر
      2- تثبیت ساعت مطالعه به حداقل 6 ساعت (بعدا 8 ساعت، بعدترش 10 و حتی بالاتر)
      3- تمرین استمرار داشتن در برنامه (که به شدت مهم تر از کمیت مطالعه ست.)
      4- کشف شرایط بهینه مختص به خودت و شناخت الگوریتم بدن خودت (این که چه ساعتی از روز مطالعه کنی، چه ساعتی زیست بخونی تا بازده بیشتری داشته باشه، کشف سرعت پیش روی و ...)
      5- کنار گذاشتن وسواس مطالعاتی
      این 5 مورد مهم ترین فاکتورهایی هستن که باید بهشون برسی تا از ماه دوم-سوم دیگه استارت عالی تری داشته باشی و مثل یک کنکوری حرفه ای پیش بری. تا بتونی درسها رو توی یه تاریخ خوب ببندی و نتیجه ی عالی بگیری.

      تو خیلی بهتر میدونی که توی چه بازه هایی از روز سطح انرژی بالاتری داری (یا اگه نمیدونی بالاتر گفتم که خواهی فهمید)
      پس اون بازه رو باید اختصاص بدی به درسی که از همه برات سنگین تره.
      اما به طور کلی برای نگه داشتن تمرکز و انرژی بهتره که با بازه های استاندارد درس بخونی.
      شاید پیش اومده باشه واست که استارت سنگینی برای ابتدای روز بزنی
      مثلا یه بازه ی سه الی چهار ساعته‌ی یک سره
      این ذهنت رو خسته میکنه و باعث میشه خستگی تا شب باهات بمونه.
      بهترین کار اینه که تعادل داشته باشی طی روز.
      بازه ها‌ی درسی برای شروع باید بین 1 الی 1/5 ساعته باشن. (شما که شرایط خاص تری هم داری میتونی روی همون یک ساعت ببندی ولی دیگه کمتر نکن چون عملا
      حفظ تمرکز سخت میشه و ممکنه بازده مطالعه ات پایین بیاد)
      و به ازای اجرا کردن هر بازه، 15 الی 30 دقیقه استراحت داشته باشی
      (بهترینش 20 دقیقه‌ست)
      خواب ظهر
      استراحت بعد از نهار فقط به خواب خلاصه نمیشه.
      حتی اگر نخوابی، 30 الی 45 دقیقه دراز بکش چشمت رو ببند.
      توی اون لحظه غذایی که خوردی داره هضم میشه و درس خوندن بلافاصله بعد از نهار قائدتا کیفیت خوبی نخواهد داشت.
      حتما روزی حداقل 8 لیوان آب بخور، تاثیر زیادی در شادابی و پرانرژی بودن داره.

      حالا ساعت مطالعه پایه استارت شما چقدر باشه؟
      من تایم مشخصی تعیین نمی کنم ولی به نظر خودم دیگه باید حداقل از 5 ساعت استارت داشته باشی. (کمتر باشه ایرادی نداره و بصورت هفتگی رفته رفته بیشتر میشه)

      حالا این که برای بازه های مطالعاتی خودت ساعت مشخص کنی (مثلا بگی از ساعت 9 تا 10/5 ریاضی و ...) به نظرم برای شروع اشتباهه. حتی ممکنه یه کنکوری حرفه ای هم نتونه روی این ساعت ها روند مطالعاتی خودش رو حفظ کنه دیگه شما که حتما نخواهی تونست. پس به هیچ عنوان این کارو نکن.
      اما
      حتما برای ساعت های در دسترس هر هفته خودت یه کنداکتور مطالعاتی و استراحتی مشخص داشته باش
      فرق کنداکتور با ساعت بندی های روتین که انجام میدن چیه؟
      ببین عزیزم
      شما وقتی میای ساعت بندی میکنی بازه ها رو و مثلا از قبل مشخص میکنی که من باید روز شنبه از ساعت 5 تا 7 ریاضی بخونم عملا داری انعطاف برنامه ات رو از بین میبری و اینطوری میشه که اگه اون روز اون ساعت مشکلی برات پیش اومد در بهترین حالت ممکن کیفیت اجرایی یک هفته ات پایین میاد (اکثرا کلا ناامید میشن و ول میکنن)
      اما کنداکتور مطالعاتی چیه؟
      شما میای ساعات در دسترس روزانه خودت رو تقسیم بندی میکنی
      به این صورت که
      مشخص میکنی دقیق که چه ساعتی باید مطالعه داشته باشی و چه ساعتی استراحت
      ولی این بار
      دیگه برای هر ساعت مشخص نمیکنی باید دقیقا چی بخونی و یا چقدر بخونی / تست بزنی و مرور کنی
      مطلقا فقط مشخص میکنی که در اون ساعت باید "مطالعه" داشته باشی یا "استراحت"
      همین!
      یه نمونه:
      فایل پیوست 99827
      می بینی داداش
      کنکور یعنی این
      این کنداکتور یه کنکوری تقریبا حرفه ایه که
      صبح زود بلند میشده تمام تستایی که دیروز از فیزیک/شیمی/ریاضی غلط زده بود رو دوباره از خودش آزمون میگرفت (تایمش مشخص و فیکسه)
      بین آزمون دادنش صبحانه میخوره
      ادامه میده به آزمون زدن + تحلیل آزمون + مرور
      یه استراحت ریز میکنه و تازه خدا بده برکت درس امروز رو شروع میکنه :-)
      9 ساعت درس های مربوط به بودجه اون روز رو مطالعه کرده
      بعدا
      دوباره 1 ساعت داده برای مرور (زیست مطالعه شده همان روز)
      و در آخر 3 تا روتین هر کدوم 10 دقیقه داشته (روتین مثل لغت زبان، آیات دینی، 5 تست مسائل شیمی، 5 تست قرابت و ...)

      + حالا شمام بایستی یه کنداکتور مطالعاتی مشخص داشته باشی
      و داخل همون بازه هایی که برای مطالعه گذاشتی شروع کنی به اجرای بودجه برنامه هر روزت

      و مطلب آخر
      ببین عزیز من
      از 4-5 ساعت شروع کن و هفته ای فقط نیم ساعت به کل تایم مطالعه 7 روزت اضاف کن.
      شما هر موقع که شروع کنی ممکنه وسط راه خسته بشی و نیاز به استراحت پیدا کنی
      این هیچ ربطی به شرایط و ساعت مطالعه و ... نداره
      اما به هیچ عنوان
      دنبال فراهم بودن همه چیز برای شروع کردن برای ادامه دادن نباش خواهشا
      یه روز که ساعت 6 صبح بیدار شی، همه کتابات آماده باشن، اتاقت پر باشه از حس خوب و انرژی های مثبت و خلاصه بگم همه چی گل و بلبل باشه
      در 30 روز ماه نهایت 2-3 روزش اینطوریه که بالا نوشتم (چون اول راهی هنوز و اینا طول میکشه تا یکی یکی درست بشن)
      بقیه روزا به تقریب هیچ وقت اونطور که میخواستی پیش نمیرن
      حالا میخوای چیکار کنی؟
      میخوای اون 2-3 روز فقط درس بخونی؟
      میخوای صبر کنی که اون روز عالی برسه و استارت بزنی؟
      اون وقت بقیه روزا که از دست میرن چی؟ حیف نیست؟
      میخوام اینو بگم
      اگه خواستی شروع کنی
      تحت هر شرایطی باید شروع کنی
      و تحت هر شرایط بد و خوبی باید ادامه بدی
      این قانون کاره
      هیچ وقت تو مسیری که خسته شدن رکن اصلیشه دنبال راهی نباش که کمک کنه خسته نشی (فیلم، حرفای انگیزشی و ...)
      خسته شو
      داغون شو
      نابود شو
      ولی جا نزن
      تحت هر شرایطی ادامه بده.
      به نظرتون برای یک مبحث از هر درسی ، بیایم از اول همه تست ها رو از کتابمون بزنیم یا اول زوج ها رو بزنبم و اگه وقت شد فرد ها ، کدوم بهتره؟

    4. Top | #34
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط tarannomm نمایش پست ها
      به نظرتون برای یک مبحث از هر درسی ، بیایم از اول همه تست ها رو از کتابمون بزنیم یا اول زوج ها رو بزنبم و اگه وقت شد فرد ها ، کدوم بهتره؟
      سلام
      من امشب مهمون دعوت کردم
      به نظرتون برای مهمونی 5 کیلو برنج کافی هست یا بیشتر بردارم؟
      دوست عزیز سوالی که شما پرسیدی دقیقا عین پرسش بالاست
      هزار فاکتور تاثیرگذار وجود داره که برای هر کدوم پاسخ قطعی وجود نداره و تازه هر درس چون مباحث مختلفی داره یک راه ثابت حتی برای یک مبحث وجود نداره. عین بازی شطرنج که چندین احتمال برای حرکت بعدی حریف میشه پیش بینی کرد.
      اما شما دنبال عدد و رقم و نمونه هستید بنابراین مواردی که پایین تر گفتم بعنوان نمونه در نظر داشته باش:
      1) حجم منبع: منبع شما بیش از 400 سوال از یک فصل داره زوج/فرد می کنید و روند آموزش روی تست های زوج و تثبیت روی سوالات فرد انجام میشه. معمولا این اتفاق در دروس ریاضی/فیزیک میفته و کاملا طبیعیه که دانش آموز نرسه تمام تست های یک منبع رو آموزشی بزنه و نیازی هم نیست به انجام این کار. در شیمی هم وقتی دانش آموزان از منابع حجیم بازار استفاده می کنند این اتفاق عادی میفته (مثل مبتکران) که باز نگران کننده نیست اما معمولا برای زیست نباید این اتفاق بیفته و توصیه من این هست که حداقل سوالات منبع اول تون رو کامل آموزشی بزنید تا اون تسلط روی جزئیات شکل ها و متن کامل شکل بگیره.

      2) تایم باقی تا کنکور : 4 ماه تا کنکور بیشتر نمونده و شما خیلی سبز های تک پایه رو تازه برای زیست شروع کردی، یک شب میشینی حساب میکنی متوجه میشی اگر بخوام تمام تست ها رو بزنم 8 ماه زمان نیازه بنابراین فقط سوالات فرد رو انتخابی میزنی. اینجا دیگه توصیه من یا آقای x کارساز نیست بعنوان من بگم تمام سوالات منبع رو هم بزن شدنی نیست.

      3) سطح تسلط قبلی: شما تا الان 5 بار برای کنکور شروع از صفر داشته اید، بنابراین فصل 1 شیمی دهم رو 5 دور مطالعه کردی و این بار ششمی هست که میخواید شروع از صفر انجام بدین، در این صورت بهترین کار این هست که از فصل 1 فقط سوالات علامت دار یا منتخب مولف کار بشه یا دیگه اگر خیلی فاصله افتاده سوالات زوج پاسخ داده بشه تا زودتر برسید باقی فصل های کتاب رو بخونید. (مثلا)

      4) نیازِ کنکور: گاها از مبحثی به زور در کنکور یک سوال اونم هر به 10 سال مطرح میشه. در این موارد شما نیازی نیست تمام تست های منبع رو بزنی و میتونی بپردازی به مباحث مهم تر. چند سال پیش عدد معروفی بود که ضرب میشد در بودجه بندی سوالات هر مبحث در کنکور و توصیه مشاوران بر این بود مثلا شما به ازای هر سوالی که از مبحث x در کنکور مطرح میشه بایستی 200 سوال کار کنید (مثلا) اما گذشت دیگه اون دوران و کنکور نظام جدید پیش بینی پذیر نیست.

      5) کجای کار باشی؟ بعنوان شاید شما در مرحله مرور و جمع بندی باشی، در این صورت نیازی نیست کل تست های یک منبع کار بشه. اما چطور میشه فهمید؟ با آزمون دادن. شما وقتی جامع میزنی متوجه مباحثی میشی که نیاز به ترمیم دارند نیاز به حل سوال بیشتر دارند.

      6) حجم پیشروی و توان مطالعاتی: ممکنه توان بالایی داشته باشی و بتونی روزی 300 سوال حل کنی. در این صورت و با این تعداد سوال در روز شما ممکنه خیلی راحت بتونی کل تست های منبع رو پاسخگو باشی.

      7) نوع منبع
      8) هدف گذاری شما
      9) سطح فعلی و تایمی که در اختیار دارید
      10) استفاده از کلاس یا ...
      11) اخلاق و روحیات شما
      و ...

      پیشنهاد من:
      دنبال راه ثابت و توصیه های کلی نباشید. هیچ کدوم مطمئن باشید به دردتون نمیخورن، الان من این همه توضیح دادم ولی شما هیچ کدوم از حرف ها و توصیه های کلی من به دردت نخورد و صرفا وقتت تلف شد با خوندنش. در صورتیکه میتونستی همین تایم رو بگذاری و 5 تا تست بیشتر حل کنی. اما نتیجه گیری و پیشنهاد آخرم شاید مسیر فکریت رو عوض کنه:
      با خودآگاهی با توجه به نقاط ضعف و قوت و تمام فاکتور هایی که گفتم عین یک شطرنج باز حرفه ای به هر مبحثی که رسیدی خودت برای خودت ادامه مسیر رو تعیین کن اما مواظب باش در دام کمال طلبی نیفتی.

      پایدار باشی
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    5. Top | #35
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      Up

    6. Top | #36
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      Up

      این تاپیک به همراه تاپیک کمال گرایی حتما مطالعه کنید...
      کسی هرگز نمیداند
      چه سازی می زند فردا
      چه میدانی تو از امروز،
      چه میدانم من ازفردا،
      همین یک لحظه رادریاب
      که فردا قصه اش فرداست.

    7. Top | #37
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      میخوام اینو بگم
      اگه خواستی شروع کنی
      تحت هر شرایطی باید شروع کنی
      و تحت هر شرایط بد و خوبی باید ادامه بدی
      این قانون کاره
      هیچ وقت تو مسیری که خسته شدن رکن اصلیشه دنبال راهی نباش که کمک کنه خسته نشی (فیلم، حرفای انگیزشی و ...)
      خسته شو
      داغون شو
      نابود شو
      ولی جا نزن
      تحت هر شرایطی ادامه بده.
      ای فیدروس! خوبی چیست؟
      و چه چیز خوب نیست ...
      آیا لازم است از کسی سوال کنیم که این را به ما بگوید؟

    صفحه 3 از 3 نخستنخست ... 23

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن