خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 6 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 86
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات

      رتبه بندی زبان های دنیا

      دوستان این مطلب نوشته زبان شناس معروف جناب آقای وئی ژان کالوه هستش که در این مجله چاپ شده 2008le français dans le monde no355 janvier...
      مطلبی که میخونین توسط آقای علی بلخکانلو دانشجوی ارشد مترجمی فرانسه ترجمه شده.:
      وئی ژان کالوه در مخالفت بااصل سیاسی - زبانی مبنی بر اینکه همه زبان ها برابرند تلاش می کند تا مجموعه بسیار پراکنده ای را ساماندهی کند که زبان های جهان تشکیل می دهند . او با بررسی افراد دوزبانه و قرار دادن معیارهای معتبر در برابر همدیگر تلاش می کند تا نمایه ای تطبیقی از زبان های دنیا را ارائه کند ...

      حدود هفت هزار زبان بر روی کره زمین شمرده شده است و اگر ملاحظه کنیم که تقریبا دویست کشور وجود دارد به صورت میانگین برای هر کشور تعداد سی و پنج زبان هست . البته این میانگین ها میانگینی بیش نیستند . بعضی کشورها مانند هند، کامرون،کنگو یا مکزیک دارای تکثر زبانی فراوانی هستند .دیگر کشورها مانند ایسلند بروندی از تکثر کمتری برخوردارند . از طرفی این پراکندگی نابرابر زبان ها در مقیاس قاره ای نیز وجود دارد . بعضی قاره ها مانند آفریقا ( که 30 درصد زبان ها در آن تکلم می شود) یا آسیا ( 33 درصد )از نظر زبانی غنی هستند در حالی که اروپاازاین حیث به طرزی خاص فقیر است ( 3 درصد زبان های دنیا در آن تکلم می شود ) . اما تکثر زبانی در همه جا هست ما همیشه با زبان ها مواجه هستیم و می توانیم دو نگاه متفاوت به آن بکنیم . نگاه اول به توصیف تک تک آن ها بسنده می کند . نگاه دیگر که جامعه را از نظر زبانی مورد بررسی قرار می دهد که همان نگاه جامعه شناختی زبانی می باشد .

      مدل دوزبانگونگی:
      جامعه شناسی زبان در دهه شصت تلاش کرده است تا این وضعیت های تکثر زبانی را با قرار دادن آن ها در بررسی های خود مورد توجه قرار دهد. امروزه چیز مهمی از آن باقی نمانده است بجز مدل پیشنهادی چارلز فرگوسون "مدل دوواژگانی" یعنی زندگی مسالمت آمیز دو شکل یک زبان که تحت عنوان گونه " فرادست " و گونه " فرودست " در آمده اند. بدین ترتیب وضعیت دوواژگانی کشورهای عربی ( عربی کلاسیک/ عربی" لهجه ای" ) هائیتی ( زبان فرانسه / زبان کرئول ) یونان ( کاتارووسا / یونانی عامی ) یا سوئیس آلمانی زبان ( آلماني سوئیس ) را از نظر پراکندگی اجتماعی کاربرد ها توصیف می کرد. بر این نظر بود که فرد با والدین و دوستانش به گونه " پایینی " ( عربی لهجه ای، کرئول ... ) صحبت می کند اما در سر کار یا برای نوشتار از گونه " بالایی " ( عربی کلاسیک، فرانسه ... ) استفاده می کند .
      بدین ترتیب حالت دوزبانگونگی مدت مدیدی به عنوان یک مدل موثر و کارا تلقی شده است سپس از سوی آندسته از زبانشناسان مورد بحث قرار گرفته است که در جنبش های آزادی خواهانه یا مطالبات زبانی مشغول هستند . بر خلاف آنچه که فرگوسون نوشته بود آن ها خاطر نشان می کردند که دوواژگانی یک وضعیت یکنواخت میان دو صورت زبانی نیست بلکه بیشتر یک وضعیت کشمکش یا سرکوب می باشد . آنان در باره وضعیت زبان کرئول زبانان یا کاتالان زبان ها این چنین نشان می دادند که از یک طرف زبان قدرت نخبگان دنیای سیاست و فرهنگی و از طرف دیگر زبان عامی وجود دارد و این باعث شد ه بعضی ها از میان آنان پیشنهاد کنند که نظام سلطه بر چیده شود . به عنوان مثال در مورد زبان کاتالان کاری شود که به این زبان همان نقشی داده شود که تاکنون زبان اسپانیولی ایفا کرد ه است این همان چیزی است که روابط تنگاتنگ میان جامعه شناسی زبان و سیاست های زبانی را تبیین می کند .هرچه که باشد ما در اینجا فقط توصیف وضعیت های محدود و جزئی را داریم چون دو گونه ای که " بالایی " و " پایینی " تلقی شده اند فقط دو صورت از میان تعداد زیاد دیگری بوده اند . به عنوان مثال شاید میان دو صورت زبان آلمانی بخشی از سوئیس حالت دوواژگانی وجود دارد اما در آنجا زبان فرانسه نیز تکلم می شود همچنین زبان های مختلف مهاجران مانند پرتغالی، کردی، ایتالیایی، ترکی...وجود دارد و این یعنی وضعیت خیلی پیچیده است.


      مدل
      جاذبه ای :
      برای توصیف این پیچیدگی ( زبانی ) بابلی است که که در سال 1999 مدل " جاذبه ای " را پیشنهاد کردم (1) که از این نظر ناشی می گردد که می توان با در نظر گرفتن این که زبا ن ها در میان خود به واسطه افراد زبانی به هم مرتبط هستند می توان در میان این بی نظمی نظمی را حاکم نمود . بنابراین نظام دو زبانی طبقه بندی آن ها به ما امکان می دهد روابط میان این زبان ها را از نظر جاذبه ارائه کنیم .حول یک زبان کاملا محوری ( مانند انگلیسی ) که سخنورانش گرایش شدیدی به تک زبانی بودن دارند در این صورت حدود ده زبان فرامحوری ( مانند فرانسه اسپانیولی عربی چینی هندی مالایی ... ) جذب می شوند که سخنورانش به هنگام دوزبانی بودن یا زبان کاملا محوری یا یک زبان فرامحوری هم سطح آن را یاد می گیرند . حول این زبان های فرامحوری حدود صد الی دویست زبان مرکزی جذب می شوند که آن ها نیز به نوبه خود محور جذب چهار الی پنج هزار زبان محیطی هستند ( به طرح مدل جاذبه ای مراجعه شود ) .
      بنابراین در هر یک از سطوح این نظام دو گرایش ظهور می یابند یکی در جهت دوزبانی گری " افقی " ( یادگیری یک زبان همسطح زبان خود ) و دیگری در جهت دوزبانی گری عمودی ( یادگیری یک زبان دارای سطح برتر ) در حالیکه این دو گرایش پایه مدل بنده هستند . این سازماندهی از نظر نوعی آمار زبان های دنيای یک سلسله مراتب نیست بلکه شکل ظاهری ناشی از یک اصل سازمان دهنده می باشد. یعنی یک زبان فرامحوری به هیچ وجه نسبت به یک زبان فرامحیطی " برتر " نیست بلکه صرفا جایگاهی متفاوت را در دامنه زبانی جهانی شدن طبق توصیف بنده به خود اختصاص داده است و این صورت ظاهری عملا هر روز تایید می شود .
      به عنوان مثال یک فرد دوزبانی بامبارا / فرانسوی در کشور مالی در 99 درصد موارد زبان اولش بامبارا می باشد و یک فرد یک زبانی آلزاسی / فرانسوی همیشه زبان اولش آلزاسی است . یک فرد دوزبانی کابیلی / عربی در الجزایر تقریبا همیشه زبان اولش کابیلی می باشد و... مطمئنا می توان مثال ها را بی نهایت افزایش داداما این ها کافی است تا به ما نشان دهد که پایه این سازماندهی جاذبه ای شاهدی است بر روابط زور . سازماندهی جهانی روابط میان زبان هایی که می خواهیم این مدل جاذبه ای را درباره شان بکار ببریم به نوعی تصویری است از یک روند ناپایدار روابط زور . امروز زبان انگلیسي نقطه اوج آن می باشد که زبانی کاملا محوری است اما واضح می باشد که این وضعیت می تواند متحول شود و یک زبان دیگر در آینده می تواند این جایگاه را بگیرد . کدام زبان ؟ پیش بینی آن آسان نیست همان قدر که شاید زبان محوری آتی هنوز وجود ندارد یا متوجه آن نیستیم .


      طبقه بندی 88 زبان اول دنیا بر اساس مجموع ارزشها:
      1- انگلیسی 2- فرانسه 3- اسپانیولی 4- آلمانی 5- ژاپنی 6- هلندی 7- عربی 8- سوئدی 9- ایتالیایی 10- دانمارکی 11- ایسلندی 12- فنلاندی 13- رومی 14- روسی 15- لهستانی 16-پرتغالی 17- نروژی 18- ( چینی ) ماندرین 19- عبری 20- چک 21- اسلوونی 22- مجاری 23- کره ای 24- ارمنی 25- استونی
      26- ترکی 27- یونانی 28- کاتالانی 29- اسلوواکی 30- کروواتی۳۱- کردی 32- بلاروسی 33- آلبانیایی 34- رومانیایی 35- کیروندی / رواندایی36- تاگالوگ 37- هندی 38- باهاسا 39- بلغاری 40- فارسی 41- صربی 42- قزاقی 43- هاائوسائی 44- پئول 45- پنجابی 46- سواحیلی 47- آذری 48- بنگالی 49- مینی 50- هاکا 51- ویسایان / سبوئانو 52- اردو 53- سیندی 54- ویتنامی 55- بامبارا 56- ازبکی 57- یوروبا 58- پشتو 59- تامول 60- نپالی 61- گوارانی 62- ایگبو 63- تایلندی 64- جاوانایی 65- یوئه 66- ووئی 67- اکراینی 68- خمری 69- آفریقایی 70- سودانی 71- گرجی 72- بوجپوری / بیهاری 73- خیانگ 74- مادوری 75- گانی 76- ژوانگی 77- گوجاراتی 78- تلوگو 79- ماراتی 80- مالایی 81- سینگالی 82- راجاستانی 83- کاننادا 84-اوریایی 85- آمهاریک 86- آسامایی 87- شونا 88- بیرمانی

      اهمیت زبانها:
      این موضوع سولات دیگری را مطرح می‌کند. چگونه می توان اهمیت نسبی زبان ها را اندازه گرفت؟ چگونه عناصری را بشناسیم که شاید در وضعیت کنونی عناصر تحول را بیان دارند؟

      در کل هنگامی که درباره اهمیت یک زبان سوال می‌کنیم به تعداد سخنوران آن اشاره می‌کنیم یعنی هر چه تعداد سخنوران یک زبان بیشتر باشد به همان میزان " اهمیت " آن زیاد می باشد . نگرانی این است که به عنوان مثال زبان چینی تعداد سخنورانش بیشتر از انگلیسی می باشد در تعداد کشورهای خیلی محدودتری وجود دارد به واسطه ترانه و آواز و سینما كمتر گسترش یافته و در اینترنت کمتر به کار رفته است و ...

      به عنوان مثال زبان های که بیشترین تعدادسخنوران را در جهان دارند عبارتند از :
      1- ( چینی ) ماندرین 2- انگلیسی 3- هندی 4- اسپانیولی 5- روسی 6- باهاسا 7- پرتغالی 8- بنگالی 9- عربی10- اردو 11-ژاپنی 12-فرانسه
      این تنها طبقه بندی ممکن نیست .
      اگر تعداد کشورهایی رادر نظر بگیریم که این زبان ها در آن رسمی یا در کنار زبانی دیگر رسمی هستنددر این صورت ترتیبی متفاوت بدست می آوریم.
      1- انگلیسی 2- فرانسه 3- عربی 4- اسپانیولی 5- پرتغالی 6- آلمانی 7- مالایی 8- چینی و ...

      اگر اکنون جایگاه زبان ها را در اینترنت در نظر بگیریم یک سلسله مراتب دیگر مطرح می شود :
      1- انگلیسی 20/35 درصد 2- چینی 70/13 درصد 3- اسپانیولی 9درصد 4- ژاپنی 40/8 درصد 5- آلمانی 90/6 درصد 6- فرانسوی 20/4 درصد 7 – کره ای 90/3 درصد 8- ایتالیایی30/3 درصد 9- پرتغالی 10/3 درصد 10- مالایی 80/1 درصد 11- هلندی 70/1 درصد12- عربی 70/1 درصد.

      همچنین می توانیم تعداد جوایز ادبی نوبل را در نظر بگیریم که به نویسندگان این زبان‌ها اهدا شده است که به این صورت می شود:
      1- انگلیسی 2- فرانسه 3- آلمانی 4- اسپانیولی 5 – روسی 6- ایتالیایی 7- سوئدی 8- دانمارکی 9- چک 10- هلندی11- لهستانی 12- ژاپنی و...

      می بینیم که بعضی زبان ها تقریبا همیشه در صدر قرار دارند حالا عامل آن هر چه که باشد و دیگر زبان ها فقط در بعضی فهرست ها ظاهر می شوند ( مثلا زبان پرووانسالی بنگالی یا ییدیش ( عبری اروپای مرکزی و شرقی ) برای جایزه نوبل ) .
      با توجه به این ملاحظات می باشد که فهرستی از زبان های دنیا را ارائه داده‌ايم که عبارتند از مجموعه ای از عوامل ( تعداد سخنور، حضور در اینترنت، تعداد کشورهایی که زبان در آن رسمی است، جریان ترجمه به و از آن زبان، تولید و صدور فیلم کتاب موسیقی، جایزه ادبی نوبل، میزان رشد جمعیت کشورهایی که آن زبان در آنجا تکلم می شود، وجود نرم افزار پردازش متن اصلاح کننده املا و ... ) که طبقه بندی زبان های دنیا را از نظر " اهمیت " شان به این صورت ارزیابی شده بدست آورده ایم. این فهرست پس از اتمام در اینترنت در دسترس قرار خواهد گرفت و به به صورت منظم از نظر تغییر و تنوع عوامل مورد نظر به روز خواهد شد (2). در مرحله اول تعداد زبان های مورد نظر را محدود خواهیم کرد( زبان هایی که بیش از ده میلیون نفر به آن سخن می گویند ) تا به تدریج این فهرست را گسترش دهیم که تمام زبان ها را در بر گیرد . بنابراین فهرست مقایسه ای ربان های جهان یک ابزار مرجع ایجاد خواهد کرد یعنی محلی برای حقایق جامعه شناسی زبان که حرکت های زبانی وتغییرات روابط میان زبان ها را همزمان با جهانی شدن قابل درک خواهد نمود. این خود به تصمیم گیری از نظر سیاست زبانی ( سیاست تدریس زبانها، ارتقا بعضی زبان ها و ... ) که بر پایه عوامل هد ف هستند کمک خواه نمود .
      ما در یک کنفرانس در اکسان پرووانس ( سپتامبر 2007 ) پیش نمایی از آن را ارائه کرده ایم و به طبقه بندی موقت هشتاد زبان اول بر اساس ده عامل مذکور در اینجا دست یافتیم . بدین ترتیب با فهرست زبان ها از طرفی و صورت ظاهری ( مدل ) جاذبه ای از طرف دیگر نمای خوبی از وضعیت جهانی کنونی و گرایشات تحولی (زبان ها) را در اختیار داریم.

      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ



      ویرایش توسط Joker72 : 28 بهمن 1393 در ساعت 06:14

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      بنظرم گوجاراتی زبان جالبی باید باشه

      به زبان شناسی علاقمندی دارم .وقت کنم مطالعه میکنم

    3. Top | #3
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      بهتره عرض کنم ایرانیان اذربایجان تورک هستند نه اذری
      البته قصدم تصحیح افکار بود ومنطق

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ببخشید دوستان کسی هست بگه فرق آذری با ترکی چیه؟؟؟
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط :کمدین: نمایش پست ها
      ببخشید دوستان کسی هست بگه فرق آذری با ترکی چیه؟؟؟

      بله من هستم ولی نمیدونم فرقشون چیه !! :yahoo (4):
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم


      این پرخوسور چقدر سواد داره؟همه ی زبانها رو دستی توشون داره که نظریه صادر کرده.این حرفها خیلی الکی و بی منطق هستن.از تهی سرشار جویبار حرف ها جاریست(البته با اجازه شاعرش ).

      اولا زبان آذری و زبان ترکی چه جوریاست؟بعد اینکه این پورخوسور هیچ نمیدونه که لهجه با زبان فرق داره؟آخه بعضی لهجه ها رو نوشتین اساسا زبان نیستن.حتی رسم الخط هم ندارن.در حالیکه رسم الخط جزو لاینفک یک زبان با تعریف معیارش هست.از اینکه شما خیلی دوس دارین لهجه ی کردی خودتون رو ارج بگذارید قابل تقدیره.ولی همین اطلاعات غلطه که باعث میشه یه همچین شائبه هایی شاهکارهای ادبی و ملی ما رو زیر سوال ببره.لطفا به ما بگین اگه از زبان فارسی فردوسی و نظامی گنجوی و مولانا و شهریار وحافظ و پروین و...رو بگیرن ازش چی می مونه.حتما کردی چیزهایی داره که دنیا خبر نداره.(با احترام به همه کردها)وقتی حس پان کردی تون گل میکنه حواستون باشه دارین چی میگین.اصلا این جوری نمیتونین جایی برای کردی باز کنین.بایستی زمان های مدیدی بگذره تا یک فرهیخته بیاد شاهکاری خلق کنه و به این ترتیب مایه ی مباهات خود و ملتش بشه.همچون حافظ .نگاه کنین به گوته اندیشمند و شاعر آلمانی که اصلا آرزو میکنه که او هم بتواند مثل حافظ اندیشه هایش را در زیور کلمات موزون و رقص دلنشین سخن و آرایه وصناعات ادبی بیاراید.
      وقتی که روح یک انسان متعالی با نیروی جسمانی خارقالعاده به همراه تمناها و نیایش های خالص اش به درگاه معبود وخلق و خوی یک انسان آزاده و رها از ستم پیشگی و ستم پذیری در هیئت پهلوانی چون رستم (هرچند با اغراق) با کلک فردوسی در قاب سخنی موزون تجلی می یابد , نه من نه ایران که همه ی دنیا به احترام چنین اندیشه ای کلاه از سر بر میدارد.اینجا نه طوس و نه فقط ایرانی بلکه هر فارسی زبانی به داشتن چنین پشتوانه شکوه و بزرگی خواهد بالید.نمیخواهم از عاشقانه های نظامی از شور سخن سعدی از تغزلات شهریار شعر فارسی از جادوی سخن حافظ بگویم که این مجالی فراخ میخواهد.اما بیایید به خاطر خودمان نه, این نسل حی وحاظر فعلی هم نه,به خاطر آنها که این میراث بی بدیل را برایمان گذاشتند و رفتند, گلهای طناز و معطر این فرهنگ و تمدن را زیر چکمه های جهل ونا آگاهی و بعضا پان کردی و پان ترکی و پان فارسی ,لگدمال نکنیم.که اینجا این خاک هر دم شور عاشقانه ی دگری خواهد آفرید.چه آن بخیل و حسود به اصطلاح پرفسور غربی و شرقی افاضه بکند یا نکند.هزار سال هم بگذرد ما وقتی تفالی بخواهیم بزنیم از دیوان حافظ به فارسی خواهیم زد.چه آن پرفسور خوشش بیاید چه خوشش نیاید.هزار سال هم بگذرد ما باز هم شاهنامه(خدای نامه) خواهیم خواند.مگر لیلی و مجنون به جز فارسی برای ما ها لطفی هم خواهد داشت.مگر آن لذتی که ما از حیدربابای شهریار میبریم با زبان اسپانیایی هم همان لطف را خواهد داشت.بچه های عزیز این حرف های فصلی وادعاهای بی سر وته و بی منطق همیشه جنبه سیاسی داشته و خواهد داشت.شک نکنید.این پرفسور مثل اینکه در عهد بوق زندگی میکند اصلا حساب و کتاب تو کارش نیست.میگین چرا؟خوب عزیزان الان بالای یک میلیارد نفر به زبان چینی صحبت میکنن نه انگلیسی.بالای یک میلیارد نفر تو هند به زبان خودشون فرهنگ تولید میکنن.نزدیک یک میلیارد مسلمان با عربی زندگی میکنند.آخه نمیدونم کی ما از دست اجیرها و مزدبگیرهای امثال این پرخوسور ها رها میشیم؟عزیزان بحث رقابت زبان همیشه یک چالش امنیتی و اقتصادی و سیاسی و... بوده.تا کی اینها میخوان تفاله نشخوارهای خودشون رو تحویل ما بدن؟
      به خود بیاییم!!!انصاف هم چیز خوبی است.

      مولا علی (ع) یاورتان باد.

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط bahar94 نمایش پست ها
      تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم


      این پرخوسور چقدر سواد داره؟همه ی زبانها رو دستی توشون داره که نظریه صادر کرده.این حرفها خیلی الکی و بی منطق هستن.از تهی سرشار جویبار حرف ها جاریست(البته با اجازه شاعرش ).

      اولا زبان آذری و زبان ترکی چه جوریاست؟بعد اینکه این پورخوسور هیچ نمیدونه که لهجه با زبان فرق داره؟آخه بعضی لهجه ها رو نوشتین اساسا زبان نیستن.حتی رسم الخط هم ندارن.در حالیکه رسم الخط جزو لاینفک یک زبان با تعریف معیارش هست.از اینکه شما خیلی دوس دارین لهجه ی کردی خودتون رو ارج بگذارید قابل تقدیره.ولی همین اطلاعات غلطه که باعث میشه یه همچین شائبه هایی شاهکارهای ادبی و ملی ما رو زیر سوال ببره.لطفا به ما بگین اگه از زبان فارسی فردوسی و نظامی گنجوی و مولانا و شهریار وحافظ و پروین و...رو بگیرن ازش چی می مونه.حتما کردی چیزهایی داره که دنیا خبر نداره.(با احترام به همه کردها)وقتی حس پان کردی تون گل میکنه حواستون باشه دارین چی میگین.اصلا این جوری نمیتونین جایی برای کردی باز کنین.بایستی زمان های مدیدی بگذره تا یک فرهیخته بیاد شاهکاری خلق کنه و به این ترتیب مایه ی مباهات خود و ملتش بشه.همچون حافظ .نگاه کنین به گوته اندیشمند و شاعر آلمانی که اصلا آرزو میکنه که او هم بتواند مثل حافظ اندیشه هایش را در زیور کلمات موزون و رقص دلنشین سخن و آرایه وصناعات ادبی بیاراید.
      وقتی که روح یک انسان متعالی با نیروی جسمانی خارقالعاده به همراه تمناها و نیایش های خالص اش به درگاه معبود وخلق و خوی یک انسان آزاده و رها از ستم پیشگی و ستم پذیری در هیئت پهلوانی چون رستم (هرچند با اغراق) با کلک فردوسی در قاب سخنی موزون تجلی می یابد , نه من نه ایران که همه ی دنیا به احترام چنین اندیشه ای کلاه از سر بر میدارد.اینجا نه طوس و نه فقط ایرانی بلکه هر فارسی زبانی به داشتن چنین پشتوانه شکوه و بزرگی خواهد بالید.نمیخواهم از عاشقانه های نظامی از شور سخن سعدی از تغزلات شهریار شعر فارسی از جادوی سخن حافظ بگویم که این مجالی فراخ میخواهد.اما بیایید به خاطر خودمان نه, این نسل حی وحاظر فعلی هم نه,به خاطر آنها که این میراث بی بدیل را برایمان گذاشتند و رفتند, گلهای طناز و معطر این فرهنگ و تمدن را زیر چکمه های جهل ونا آگاهی و بعضا پان کردی و پان ترکی و پان فارسی ,لگدمال نکنیم.که اینجا این خاک هر دم شور عاشقانه ی دگری خواهد آفرید.چه آن بخیل و حسود به اصطلاح پرفسور غربی و شرقی افاضه بکند یا نکند.هزار سال هم بگذرد ما وقتی تفالی بخواهیم بزنیم از دیوان حافظ به فارسی خواهیم زد.چه آن پرفسور خوشش بیاید چه خوشش نیاید.هزار سال هم بگذرد ما باز هم شاهنامه(خدای نامه) خواهیم خواند.مگر لیلی و مجنون به جز فارسی برای ما ها لطفی هم خواهد داشت.مگر آن لذتی که ما از حیدربابای شهریار میبریم با زبان اسپانیایی هم همان لطف را خواهد داشت.بچه های عزیز این حرف های فصلی وادعاهای بی سر وته و بی منطق همیشه جنبه سیاسی داشته و خواهد داشت.شک نکنید.این پرفسور مثل اینکه در عهد بوق زندگی میکند اصلا حساب و کتاب تو کارش نیست.میگین چرا؟خوب عزیزان الان بالای یک میلیارد نفر به زبان چینی صحبت میکنن نه انگلیسی.بالای یک میلیارد نفر تو هند به زبان خودشون فرهنگ تولید میکنن.نزدیک یک میلیارد مسلمان با عربی زندگی میکنند.آخه نمیدونم کی ما از دست اجیرها و مزدبگیرهای امثال این پرخوسور ها رها میشیم؟عزیزان بحث رقابت زبان همیشه یک چالش امنیتی و اقتصادی و سیاسی و... بوده.تا کی اینها میخوان تفاله نشخوارهای خودشون رو تحویل ما بدن؟
      به خود بیاییم!!!انصاف هم چیز خوبی است.

      مولا علی (ع) یاورتان باد.


      والا این جور که معلومه شما خودتونم فرق زبان و لهجه رو نمی دونید ! من کرد نیستم ک بگید پان کوردی ! ولی کوردی یک زبانه نه لهجه
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      در مور آذرآبادگان و زبان آنها مقاله مفصلی در معرض عموم قرار خواهد گرفت.وقتی میگم مفصل ,یه نگاه به سبک نوشته های من بندازین.اونها در حد اجمال و ایجازه.پس مفصل یعنی جامع و مانع.هیچ نگران نباشین.آذرآبادگانی ها و زبانشون و فرهنگشون خیلی قدیمی تر از آن چیزی است که فکرش را میکنید.یک ملت با سابقه ی تاریخی درخشان.آقای کومودین برای شما در آن پیام های خصوصی چند مورد را عرض کرده بودم.اینبار یه خورده حدود 7 هزار سال به عقب برخواهیم گشت.اینقدر خوبه یا باز هم بریم عقبتر؟

    9. Top | #9
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط bahar94 نمایش پست ها
      تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم


      این پرخوسور چقدر سواد داره؟همه ی زبانها رو دستی توشون داره که نظریه صادر کرده.این حرفها خیلی الکی و بی منطق هستن.از تهی سرشار جویبار حرف ها جاریست(البته با اجازه شاعرش ).

      اولا زبان آذری و زبان ترکی چه جوریاست؟بعد اینکه این پورخوسور هیچ نمیدونه که لهجه با زبان فرق داره؟آخه بعضی لهجه ها رو نوشتین اساسا زبان نیستن.حتی رسم الخط هم ندارن.در حالیکه رسم الخط جزو لاینفک یک زبان با تعریف معیارش هست.از اینکه شما خیلی دوس دارین لهجه ی کردی خودتون رو ارج بگذارید قابل تقدیره.ولی همین اطلاعات غلطه که باعث میشه یه همچین شائبه هایی شاهکارهای ادبی و ملی ما رو زیر سوال ببره.لطفا به ما بگین اگه از زبان فارسی فردوسی و نظامی گنجوی و مولانا و شهریار وحافظ و پروین و...رو بگیرن ازش چی می مونه.حتما کردی چیزهایی داره که دنیا خبر نداره.(با احترام به همه کردها)وقتی حس پان کردی تون گل میکنه حواستون باشه دارین چی میگین.اصلا این جوری نمیتونین جایی برای کردی باز کنین.بایستی زمان های مدیدی بگذره تا یک فرهیخته بیاد شاهکاری خلق کنه و به این ترتیب مایه ی مباهات خود و ملتش بشه.همچون حافظ .نگاه کنین به گوته اندیشمند و شاعر آلمانی که اصلا آرزو میکنه که او هم بتواند مثل حافظ اندیشه هایش را در زیور کلمات موزون و رقص دلنشین سخن و آرایه وصناعات ادبی بیاراید.
      وقتی که روح یک انسان متعالی با نیروی جسمانی خارقالعاده به همراه تمناها و نیایش های خالص اش به درگاه معبود وخلق و خوی یک انسان آزاده و رها از ستم پیشگی و ستم پذیری در هیئت پهلوانی چون رستم (هرچند با اغراق) با کلک فردوسی در قاب سخنی موزون تجلی می یابد , نه من نه ایران که همه ی دنیا به احترام چنین اندیشه ای کلاه از سر بر میدارد.اینجا نه طوس و نه فقط ایرانی بلکه هر فارسی زبانی به داشتن چنین پشتوانه شکوه و بزرگی خواهد بالید.نمیخواهم از عاشقانه های نظامی از شور سخن سعدی از تغزلات شهریار شعر فارسی از جادوی سخن حافظ بگویم که این مجالی فراخ میخواهد.اما بیایید به خاطر خودمان نه, این نسل حی وحاظر فعلی هم نه,به خاطر آنها که این میراث بی بدیل را برایمان گذاشتند و رفتند, گلهای طناز و معطر این فرهنگ و تمدن را زیر چکمه های جهل ونا آگاهی و بعضا پان کردی و پان ترکی و پان فارسی ,لگدمال نکنیم.که اینجا این خاک هر دم شور عاشقانه ی دگری خواهد آفرید.چه آن بخیل و حسود به اصطلاح پرفسور غربی و شرقی افاضه بکند یا نکند.هزار سال هم بگذرد ما وقتی تفالی بخواهیم بزنیم از دیوان حافظ به فارسی خواهیم زد.چه آن پرفسور خوشش بیاید چه خوشش نیاید.هزار سال هم بگذرد ما باز هم شاهنامه(خدای نامه) خواهیم خواند.مگر لیلی و مجنون به جز فارسی برای ما ها لطفی هم خواهد داشت.مگر آن لذتی که ما از حیدربابای شهریار میبریم با زبان اسپانیایی هم همان لطف را خواهد داشت.بچه های عزیز این حرف های فصلی وادعاهای بی سر وته و بی منطق همیشه جنبه سیاسی داشته و خواهد داشت.شک نکنید.این پرفسور مثل اینکه در عهد بوق زندگی میکند اصلا حساب و کتاب تو کارش نیست.میگین چرا؟خوب عزیزان الان بالای یک میلیارد نفر به زبان چینی صحبت میکنن نه انگلیسی.بالای یک میلیارد نفر تو هند به زبان خودشون فرهنگ تولید میکنن.نزدیک یک میلیارد مسلمان با عربی زندگی میکنند.آخه نمیدونم کی ما از دست اجیرها و مزدبگیرهای امثال این پرخوسور ها رها میشیم؟عزیزان بحث رقابت زبان همیشه یک چالش امنیتی و اقتصادی و سیاسی و... بوده.تا کی اینها میخوان تفاله نشخوارهای خودشون رو تحویل ما بدن؟
      به خود بیاییم!!!انصاف هم چیز خوبی است.

      مولا علی (ع) یاورتان باد.
      .....................................
      دلیلی برای بحث با شوما نیست فقط اینکه ایجا پست گذاشتی شاید و فقط شاید برای برخی سوال پیش بیاد پس جواب چندتا از حرفاتون رو میدم.
      که البته فک نکنم لازم باشه چون تمام دنیا زبان کوردی رو زبان میدونن و افرادی مثل شوما هم که الکی و بدون دلیل داری حرف زبان شناسان بزرگ دنیا رو رد میکنید اگه تا صبح براش دلیل ارائه بشه آخر سر همون حرف خودتون میزنید چون این بهتون دیکته شده.
      حالا اینو برای بقیه دوستان میزارم:

      پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و اسلام شناس روسی، بر این باور است که زبان کوردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است. چنانکه که وی در این رابطه می‌گوید:
      اگر کوردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌ است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کورد که به زبانی جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳)
      این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادیِ زبان کوردی مطرح کرد.
      جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کوردها می‌باشند.
      در این حال گویش هورامی از زبان کوردی بیشترین نزدیکی را با زبان اوستایی دارد و بسیاری از زبانشناسان پر آوازه بر این باورند که زبان کوردی هورامی همان زبان اوستای زرتشت بوده است.
      پروفسور لرخ زبان شناس بزرگ روس می گوید: کوردها در زمانهای بسیار قدیم از سایر قبایل بصورت جداگانه جدا زندگی می کردەاند. لرخ این موضوع را به موجب ویژگی فونتیک و دستور زبان کوردی اثبات می کند (قناتی کردو: ص 101)
      دياكونوف مي گويد: زبان اوستايی، مهمترين زبان در "ماد باستان" بوده است، زبانی بسيار قوی و وابسته به زبانهای هند و اروپايي است و اين زبان را نمی توان زبان پارسی ناميد كه امروزە زبان رسمی ايرانيان است.
      پروفسور مينورسكی بر اين عقيده است كه تمام لهجەهای بازمانده در زبان كوردی از زبان پايه قديم و نيرومندی نشأت گرفتەاند و آن زبان "مادی" است.
      "مکنزی" خاورشناس برجسته اروپایی کتابی را به عنوان (دیاکلتیک اورامان لهون) چندین سال پیش در زمینه گویش اورامی/هورامی نوشته و تدوین کرده است. وی معتقد است این گویش نزدیکترین گویش به زبان اوستایی است.
      باید به خاطر سپرد که این گویش از زبان کوردی( گویش هورامی) به علت وجود کلمات زیاد آن که در کتاب اوستا جدا از سایر زبانها استفاده شده و همچنین ساختار خود زبان اوستا که به شیوەای نزدیک به این گویش از زبان کوردی نگاشته شده است این نظریه را قوت می بخشد که گویش هورامی همان زبان اوستای زرتشت بوده باشد .(از سری علل هایی که این گویش را دست نخورده باقی گذاشته است این بوده که اولا این منطقه به علت صعب العبور بودن و عدم وجود اقتصاد غنی مردمانش مورد تجاوز قرار نگرفته است و همان شکل کهن خود را حفظ کرده است که واژه گان نیز از این مهم استثنا نبودەاند. ثانیا سابقه یکجانشینی آنان به سدەهای پیش از میلاد می رسد که این قضیه باعث شده تا زبان و گویششان با زبان سایر ملل قاطی نشود.(ایوب رستم : ص 118)
      عدەای گویش هورامی را به عنوان کهنترین گویشهای زبان کوردی می دانند.(ایوب رستم : 2008 ص 117)
      و عدەای دیگر از زبان شناسان شیوه گویش هورامی را مادر زبانهای آریایی هندوستان, ایران, و میراث دین زرتشت و میترایی میدانند.(ایوب رستم : ص 11)
      برخی دیگر از زبان شناسان معتقدند که گویش هورامی از زبان کوردی مادر زبانهای ایرانی می باشد.(ولد بیگی : ص48 )
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ



      ویرایش توسط Joker72 : 28 بهمن 1393 در ساعت 06:17

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      دوستان اگه مایل بودید برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره میتونید تو ویکی پدیا (دانشنامه آزاد)زبان کوردی رو سرچ کنید.
      اونجا کامل و به تفصیل توضیح داده شده.
      واگه حرف تمام زبانشناسای مطرح دنیا براتون قابل باور و فهم نیست.
      واگه اعتقاد دارید که همه زبان شناسان از تمام کشورهای دنیا همه دارن از یه منبع مشخص (مثل آمریکا) تغذیه میشن تا زبان کوردی رو زبان اعلام کنن و همشون دروغگو ومکار هستن ولی حرفای بعضی نون به نرخ روز خوران و جیره خواران داخلی که تعدادشون از انگشتای دستم کمتره آیات خدا هستن و قابل باور، که من هیچی واسه گفتن ندارم و حرف همونا رو باور بکنید.
      ولی اگه به اونا باشه ترکی هم یه لهجه از زبان فاسیه.
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط :کمدین: نمایش پست ها
      دوستان اگه مایل بودید برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره میتونید تو ویکی پدیا (دانشنامه آزاد)زبان کوردی رو سرچ کنید.
      اونجا کامل و به تفصیل توضیح داده شده.
      واگه حرف تمام زبانشناسای مطرح دنیا براتون قابل باور و فهم نیست.
      واگه اعتقاد دارید که همه زبان شناسان از تمام کشورهای دنیا همه دارن از یه منبع مشخص (مثل آمریکا) تغذیه میشن تا زبان کوردی رو زبان اعلام کنن و همشون دروغگو ومکار هستن ولی حرفای بعضی نون به نرخ روز خوران و جیره خواران داخلی که تعدادشون از انگشتای دستم کمتره آیات خدا هستن و قابل باور، که من هیچی واسه گفتن ندارم و حرف همونا رو باور بکنید.
      ولی اگه به اونا باشه ترکی هم یه لهجه از زبان فاسیه.
      و همچنین میتونید با شماره تلفن 2966 مدرسان شریف تماس حاصل فرمایید
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    12. Top | #12
      کاربر باسابقه

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      حالا دوستان لطفا اگه کسی میدونه جواب این سوال منو بده:
      فرق آذری با ترکی چیه؟؟؟؟
      چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
      اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
      ومرد گاریچی در حسرت مرگ




    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط nitah نمایش پست ها
      و همچنین میتونید با شماره تلفن 2966 مدرسان شریف تماس حاصل فرمایید
      موافقم

      - - - - - - پست ادغام شده - - - - - -

      نقل قول نوشته اصلی توسط nitah نمایش پست ها
      و همچنین میتونید با شماره تلفن 2966 مدرسان شریف تماس حاصل فرمایید
      موافقم

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Sarkhosh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط :کمدین: نمایش پست ها
      حالا دوستان لطفا اگه کسی میدونه جواب این سوال منو بده:
      فرق آذری با ترکی چیه؟؟؟؟
      میشه فرق ترکی با آذری هم بپرسی پلیز ؟! :yahoo (4):
      تو همه چیت تکمیله !

      منم میکنم فقط به آدمای "تک" پیله !




    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط :کمدین: نمایش پست ها
      حالا دوستان لطفا اگه کسی میدونه جواب این سوال منو بده:
      فرق آذری با ترکی چیه؟؟؟؟
      زبان اذری مختص مردم باکو هستش و اذری اصیله (اذری ما ها یعنی مردم اذربایجان غربی و شرقی تحریف شده اونه ) , ترکی هم که مال مردم ترکیه ست که اونم با توجه به شناختی که من دارم متشکل از لغات ترکی , فرانسه , انگلیسی و حتی فارسیه.:yahoo (21):

      ویرایش توسط yaghma : 28 بهمن 1393 در ساعت 04:34

    صفحه 1 از 6 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 83
      آخرين نوشته: 12 خرداد 1399, 02:22
    2. نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی؟؟خودت برنامعه بریزی بهتره یا بری پیش مشاور؟؟
      توسط Dj.ALI در انجمن پاتوق سال دوازدهمی ها و کنکوریها
      پاسخ: 76
      آخرين نوشته: 18 آذر 1398, 10:00
    3. پاسخ: 215
      آخرين نوشته: 09 فروردین 1396, 09:01
    4. پاسخ: 14
      آخرين نوشته: 22 دی 1393, 10:23
    5. پاسخ: 11
      آخرين نوشته: 13 مهر 1393, 14:07

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن