نوشته اصلی توسط
asra.d
ایشون شرایط خیلی بدی داشت شرایط مالی بدی داشتن ،مادر نداشت با خانواده پدرش که خیلی تحت فشارشون بود زندگی میکرد یه برادر کوچیک داشت ک مسئولش بود ی برادر بزرگتر داشت که از همدیگه متنفر بودن عین ی زن خانه دار هر روز خونه داری میکرد بچه کوچیک میفرستاد مدرسه ،پدرش بیمار بود و بدلیل ورشکستگی مالی رفته بود زندان ،یه رابطه عاطفی پر از تنش داشت که کلی بابتش کتک میخورد هر روز
ولی هر روز روزی دوازده ساعت درس میخوند و همون سال دوازدهم پزشکی قبول شد همیشه برام سواله که چجوری میتونست درس بخونه من اگه کوچیک ترین اتفاقی برای خودم یا خانواده م بیوفته تمرکزم رو از دست میدم و نمیتونم برم سمت کتابا 😞