خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 31
    1. Top | #1
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات

      ایده، راهکار، عادت،موفقیت

      سلام دوستان، بچه ها این یه تاپیک جامع هست، که در اون از عادت ها و راهکارهایی درباره ایجاد یا بهتر شدن شرایط یا رسیدن به اهدافمون حرف می زنیم، شما می تونید تجربیات خودتون یا مطالب و کتاب‌هایی که مطالعه کردید رو اینجا قرار بدید، موفق باشید.

    2. Top | #2
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      یادمه دوران کنکورم توی فیزیک پیش خیلیییی ضعیف بودم
      توی ازمون های ازمایشی منفی میزدم گاهی
      از دی ماه شروع کردم به خوندن فیزیک پیش
      و توی ازمون فروردین ماه تونستم بالای 90 بزنم ^_^
      راز موفقیتم هم خلاصه نویسی کردن بود
      به شکل که اول درسنامه های گاج رو خووووب میخوندم
      حتی گاهی توی یه برگه فرمول هارو مینوشتم و مثال هارو بار ها بارها تمرین میکردم
      بعد میرفتم سراغ تست ها
      هر کدوم از تست ها که نکته ی خاصی داشت رو وارد همون برگه ها میکردم
      اینجوری شد که من تا عید نزدیک 1500 تا تست روی برگه هام نوشته بودم
      و تقریبا چکیده ی درسنامه هارو به زبان خودم روی برگه اورده بودم
      با مرور همون برگه ها و مثال های اندک تونستم توی کنکور درصد فیزیک دلخواهم رو کسب کنم
      توصیه میکنم حتما یبارم که شده به معجزه ی خلاصه نویسی ایمان بیارید
      این روش حتی توی دانشگاهم بدردم خورد و همیشه جزو شاگرد های اول بودم

    3. Top | #3
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B1%DB%B0%DB%B5%DB%B3%DB%B1_%DB%B1%DB%B3%DB%B4%DB%B6%DB%B2%DB%B4.jpg

    4. Top | #4
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      هر رویدادی که احساسی نامطبوع در ما ایجاد کند، هرچند ناچیز، اثری در ذهن ما به‌جا خواهد گذاشت که تا وقتی باقی است ما را از اتّخاذ دیدگاهی عینی و واقعی نسبت به امور مانع می‌گردد و افکارمان را بیمار و آلوده می‌گرداند؛ دقیقاً مانند جسم کوچکی که وارد چشم می‌شود و دید انسان را تار می‌سازد.

      #آرتور_شوپنهاور
      #جهان و تأملات فیلسوف

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      علیرغم کارایی عادتها، بعضی افراد هنوز در مورد مزایای آنها شک دارند. استدلال آنها اینگونه است: "آیا عادتها زندگی من را خسته کننده میکنند؟ من نمیخواهم سبک زندگی داشته باشم که از آن لذت نمی برم. آیا این همه عادت باعث دور کردن شور و شوق و خودجوشی زندگی نمیشود؟"
      پاسخ این است خوب، به ندرت. چنین سؤالاتی باعث ایجاد دوگانگی کاذب میشود. این سؤالها باعث میشوند
      فکر کنید که شما باید بین ایجاد عادتها و به دست آوردن آزادی انتخاب کنید. در واقع، این دو مکمل یکدیگر هستند.
      عادت ها آزادی را محدود نمیکنند. آنها آزادی را به وجود می آورند. در واقع، افرادی که عادتهای خودشان را مدیریت نمیکنند، اغلب کسانی هستند که کمترین میزان آزادی را دارند.
      بدون عادتهای خوب مالی، شما همیشه برای کسب درآمد بیشتر دچار مشکل خواهید بود.
      بدون عادت های غذایی خوب، همیشه به نظر میرسد انرژی کمی دارید.
      بدون عادتهای یادگیری خوب، همیشه احساس میکنید که عقب هستید. اگر شما همیشه مجبور به تصمیم گیری در مورد وظایف ساده باشید – کی باید ورزش کنم، برای نوشتن به کجا بروم، چه زمانی صورتحساب هایم را پرداخت کنم- پس زمان کمتری برای آزادی خواهید داشت.
      ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
      مرده دانیم کسی را که نبیند ما را
      ویرایش توسط be_quick : 11 خرداد 1400 در ساعت 16:18

    6. Top | #6
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      شاید اگر حادثه‌ای استثنایی از راه نمی‌رسید که زندگی‌اش را زیر و رو کند، او بی آن که حتی به فکر آزمودن استعدادهایش بیفتد، در آرامشِ عادت‌هایش پیر می‌شد.

      #دیوار گذر
      #مارسل_امه

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      کتاب توصیه‌های جادویی برای موفقیت اثر زیگ زیگلار بر خلاف خیلی از کتاب‌های موفقیت که خیلی کلیشه‌ای حرف زدند با متنی بسیار زیبا و مثال‌های فراوان سعی در توضیح دادن در مورد عوامل موفقیت دارد و کتاب فوق العاده جذابی است.

      در کل کتاب توصیه‌های جادویی برای موفقیت (Success for dummies) زیگلار به ارتباطات تأکید می‌کند. زیگ زیگلار (Zig Ziglar) نویسنده مشهور بین‌المللی با سطح عملکرد بسیار بالاست.تحقیقات نشان می‌دهد که ارتباطات کلید موفقیت در تندرستی، شادی، امید، نیکبختی و همهٔ چیزهای مهم در زندگی است. ناتوانی در برقراری ارتباطات مناسب طی سی سال گذشته به‌طور عجیبی افزایش یافته است. جامعه جدید آمریکایی خشن، بی‌نزاکت و خودخواه و فلسفه آن به این شرح شده است: «هورا به خودم، برای مقابله و قیاس با شما، من با روش خودم پیش خواهم رفت. من با مرعوب کردن برنده خواهم شد. من به‌دنبال «شمارهٔ یک» هستم و اکنون می‌خواهم به آن برسم.» این فلسفه، به‌طور دقیق، یک انسان بدبخت را نشان می‌دهد. من هرگز یک انسان خودخواه و خوشحال ندیده‌ام و مطمئنم شما هم چنین انسانی را هرگز ندیده‌اید.
      ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
      مرده دانیم کسی را که نبیند ما را

    8. Top | #8
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      عزت نفس یعنی من چقدر خودم را قبول دارم و معتقدم برای مواجهه با مسائل زندگی توانمند هستم و این حق را دارم که از زندگی لذت ببرم و از مواهب آن بهرمند شوم.

      #ناتانیل_براندن
      # قدرت خودباوری

    9. Top | #9
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      هر هفته با مردمی روبرو می‌شویم که دوست دارند هنرمند یا نویسنده شوند، امّا مطمئن هستند که نمی‌توانند آرزوی خود را برآورده کنند.

      هنگامی‌که از آن‌ها علت را می‌پرسیم، می‌گویند از استعداد یا معلومات کافی برخوردار نیستند.

      آن‌ها به دلایلی که برای شکست ارائه میدهند ایمان دارند، امّا به رؤیاهایشان نه!

      #دبی_فورد
      # نیمه ی تاریک وجود

    10. Top | #10
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      «انتخاب»

      انسان همواره و همیشه با دو تا رویداد در درونش روبرو است:
      اول) ارزش ها؛ کارهایی که دوست داریم انجام دهیم و انجام آن ها ضروری است.
      دوم) رویدادهای آزار دهنده درونی؛ مانند تنبلی، بی حوصلگی، بی قراری، ولش کن، استرس و هیجانات منفی.

      وقتی می خواهیم به ارزش هایمان برسیم و انجامشان دهیم رویدادهای آزار دهنده ظاهر می شوند و مانع ایجاد می کنند.
      اینجا ما دو مسئله داریم: «تحقق ارزش ها» و «موانع درونی».

      انتخاب اینجا نقش مفیدی می تواند بازی کند. بدین معنی که من انتخاب کنم ارزش را تحقق بخشم یا انتخاب کنم رویداد های آزاردهنده درون را تنظیم کنم.

      انسان موفق به احساسات و رویدادهای درونی خودش اهمیت نمی دهد و به انجام ارزش ها می اندیشد.
      انسان ناموفق همیشه در حل و فصل و کم کردن و کاهش احساسات درونی فعال است و هیچ محصول مفیدی ندارد.
      ما باید انتخاب کنیم حرکت بسوی حل «تعارضات» یا حرکت به سوی «انجام اهداف».

      انسان سالم به رویدادهای آزار دهنده درونش اهمیت نمی دهد. همیشه توجه اش معطوف به بیرون است.
      انسانی که برای انتخاب همسرش به درونش توجه می کند در اقدام ناموفق است. باید از موانع درون بیرون آمد و طرف را دید نه خود را (قابل توجه مجردان گروه)

      تقریبا می شود گفت اگر در بسیاری از امور ناموفقیم، علت توجه به درون است نه بیرون.
      درون ما محل «تعارض»، «تضاد»، «احساسات»، «عقده ها» و «ناکامی ها» است.چیزی با ارزشی در آن نیست. شاید بپرسید چرا؟

      جواب این است که درون را «مردم»، «عرف»، «تاریخ» و «دیگران» می سازند.
      درون ما دست پخت مردم است، مال ما نیست.
      برای تملک بر درون باید آگاه بود و مسلط.
      شاید بدتر و زشت تر از درونی که مال خودمان نباشد چیزی وجود نداشته باشد.

      منبع: م.م

    11. Top | #11
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      موفقیت هایی که نصیب افراد صبور میشه
      همون موفقیت هایی هستند
      که توسط افراد عجول رها شدند . .

    12. Top | #12
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      تا زماني كه كيفيت انديشه‌ها و ذهنيات خود را دگرگون نكرده‌ايد، 
      هرگز نمی‌توانيد كيفيت زندگی‌تان را دگرگون سازيد. 

      #آنتونی_رابینز
      #موج_تحول_زندگی

    13. Top | #13
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      طوفان ريشه‌های درخت را عميق‌ تر و قوى‌تر می‌کند
      در طوفان‌هاى زندگى به برگ‌هايى كه از دست می‌دهى فكر نكن
      به ريشه‌اى فکر کن که قوی‌تر می‌شود!

    14. Top | #14
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      خوشبختی از نگاه آلفرد هیچکاک

      آقای هیچکاک؛ تعریف شما از خوشبختی چیست؟
      _شاید خوشبختی در خودآگاهی باشد. اینکه استعدادها و توانایی‌های خویش را بشناسی و بتوانی خود را در مسیر موفقیت قرار دهی و کاری کنی که زمان به نفعت بگذرد نه به ضررت.

      اینکه اشتباهات خود را بدانی و سعی کنی از آن‌ها درس بگیری و تکرارشان نکنی. اینکه از آدم‌های پوشالی و دروغین زندگی دور شوی و قدر انسان‌های واقعی را بدانی. اینکه درون خود را خالص کنی و به‌فکر چیزهای مثبت باشی. خوداگاهی شاید بزرگترین نعمت زندگی است.

    15. Top | #15
      کاربر نیمه فعال

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      از امروز تصمیم می گیرم که لایک ها و تشکورها را نگاه نکنم
      سوفی آموندسن از مدرسه به خانه می‌رفت. تکه‌یِ اول راه را با یووانا آمده بود.
      به فروشگاه بزرگ که رسیدند راه‌شان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی می‌کرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود.
      بعد از باغِ آن‌ها بنایِ دیگری نبود، خانه‌شان انتهای دنیا می‌نمود.

      کتابِ دنیایِ سوفی
      نوشته‌ی یوستین گردر
      ترجمه‌ی حسن کامشاد

    صفحه 1 از 3 12 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن