آره
نه
چقد بزرگ شدین شماها !!! خخخ ! دم همه بچه های انجمن کنکور گرم
اولا دور از جون همه دوستای انجمنیم
دوس دارم چرت و پرت ننویسن روش
خیلی دوس دارم هیچی روش نباشه حتی اسمم
تو نقش اول این عاشقونه ای
من با تو گیشه ها رو فتح میکنم
حالا روشو که هنوز فکر نکردم احتمالا بعد مرگ میرم توخواب یکی از وراث بهش میگم
ولی وصیت میکنم قبرمو با آب وصابون بشورن تاهرکی رد میشه بخوره زمین من بخندم روحم شاد شه!
تبلیغ کرم حلزون و مایع ظرف شویی پریل و بانک شهر و بانک پاسارگاد و ...........خلاصه تا جاداره بنویسن دیگه(پند اخلاقی:پول حتی موقع مرگ هم خوبه)
برسنگ قبرم بنویسید خسته بود اهل زمین نبود نمازش شكسته بود
بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود تنها از این نظر كه سراپا شكسته بودبر سنگ قبر من بنویسید پاك بود چشمان او كه دائماً از اشك شسته بودبر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بودبر سنگ قبر من بنویسید كل عمر پشت دری كه باز نمی شد نشسته بود
چو رخت خویش بر بستم از این خاک
همه گفتن با ما اشنا بود
ولیکن کس ندانست این مسافر
چه گفت و با که گفت و از کجا بود
ویرایش توسط Ensany : 13 تیر 1393 در ساعت 13:41
خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه
جای سیلی های باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی
قانون جنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره
ژان وال ژان: مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم! این دیگر چه دنیاییست!!!
بینوایان-ویکتور هوگو
تا که بودیم نبودیم کسی/کشت مارا غم بی هم نفسی
تاکه رفتیم همه یار شدند/تا که مردیم همه بیدار شدند
قدر آیینه بدانید که هست/نه در آن موقع که افتاد وشکست
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)