بی تردید همه انسان ها در برخی لحظات زندگی ممکن است چنان دچار افسردگی مقطعی شوند که اصطلاحاً دل و دماغ کار کردن را از دست بدهند،یا این که ذهن و روان آنها برای پذیرش مسایلی در این حالت یاری شان نکند. افسردگی خاطر، معمولاً توام با ناهنجاری های رفتاری و فکری است که در بیشتر مواقع برای شخص افسرده ناشناخته است. در مورد ناراحتی های جسمی و دماغی، اطبا مساله ای به نام تغییر رژیم پیشنهاد می کنند، بد نیست که ما هم برای درمان افسردگی به یک نوع تغییر رژیم متوسل شویم.
زمانی که به افسردگی خاطر دچار می شوید، بلافاصله درصدد یافتن دلیل آن نباشید و به آن فکر نکنید. سعی کنید فکرتان را به مساله دیگر، سوای آن چه باعث افسردگی شما شده، مشغول کنید و خود را به کاری سرگرم سازید که برایتان دلچسب است. هر چه این کار و فکر نشاط آورتر باشد نتیجه آن در مبارزه با آن حالت، سودمندتر است.
در زمان ابتلا به افسردگی، بی تامل از محلی که نشسته اید خارج شوید و بعد از تغییر محل، سعی کنید به کارهای مفرح جسمی، نظیر ورزش های سبک بپردازید. چنانچه این مساله را امتجان کنید، خواهید دید که پس از چند لحظه چنان در بازی و ورزش غرق شده اید که نگرانی و افسردگی خود را از یاد برده اید و هیجان ناشی از بازی و ورزش مجالی برای ادامه افسردگی تان باقی نگذاشته است.
باید توجه داشته باشیم که مغز نیز، چون سایر اندام بدن دچار خستگی می شود و بیشتر بر اثر همین خستگی است که افسردگی به انسان عارض می گردد. برای علاج ذهن خسته: هیچ چیز بهتر از قدم زدن در هوای آزاد نیست. عوامل دیگری نظیر استفاده از نور خورشید، طبیعت زیبا و معاشرت با دوستان همدل نیز در برطرف کردن خستگی مغزی موثر است.
وقتی با ایجاد تغییر در شرایط موجودتان، افسردگی خود را رفع کردید، متوجه خواهید شد که دیگر آن آدم سابق که نگران و ناامید بود نیستند، و به علت تغییر وضع، نیرویی را در خود احساس خواهید کرد که شما را به انجام بسیاری از کارها قادر خواهد ساخت.
چون با تو سخن گویند، اول بشنو، بعد بیندیش و سپس تصمیم بگیر.سقراط