قدرت جادویی کلمات
کلمات بسیار قدرتمند هستند. با کلمات می توانیم جنگ به راه اندازیم، از کسی که دوستش داریم خواستگاری کنیم و یا از صمیم قلب کسی را هدایت و نصیحت کنیم. کلمات ملت ها را به حرکت می اندازد. تمامی متون مقدس دنیا کلماتی هستند که به صورت مکتوب در آمده اند. تمامی کتاب هایی که تا کنون خوانده اید، کلمات مکتوب بوده اند. مانیتور کامپیوتر شما آنچه نشان می دهد چیزی جز کلمات نیست. کلمات همه جا هستند. کلمات تمام زندگی ما را گرفته اند.
ما از کلمات استفاده می کنیم تا با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم. کلمات می تواند ما را به عرش برساند... یا ما را به زیر فرش آورد.
از آنجایی که لغات و کلمات بخش اعظمی از زندگی ما را تشکیل می دهند و تاثیر عمیقی بر ما دارند، بسیار مهم است که خود را غرق در کلمات مثبت کنیم. این امر کیفیت زندگی ما را افزایش می دهد و به ما کمک می کند تا بهترین وجهه ی خود را به نمایش بگذاریم.
کلمات منفی، چه به صورت شفاهی یا مکتوب، بسیار خطرناک هستند. وقتی که با خود یا درباره ی خود صحبت می کنیم، باید مطمئن شویم که آنچه می گوییم مثبت است. مثلا افراد بسیاری را دیده ام که می گویند: " به جایی نمی رسم... بد شانسم... پول ندارم و ... " آنها در نظر خودشان دارند حقایقی را بیان می کنند، و یا آنچه در زندگی شان می بینند می گویند، اما متاسفانه با این سخنان فقط به خود لطمه می زنند.
وقتی ما چیزی راجع به خود می گوییم، ضمیر ناخود آگاه تمامی آنچه که گفته ایم را به صورت حقاقی پذیرفته شده در خود ثبت و ذخیره می کند، چه حقیقت داشته باشند یا نداشته باشند. ضمیر ناخود آگاه هیچ فرقی بین حقیقت و تخیل، صحیح یا غلط و یا خوب و بد قائل نیست. ضمیر ناخود آگاه درست مثل یک کامپیوتر، تنها اطلاعاتی که به آن داده می شود را ذخیره می کند.
بنابراین، هر زمانی که درباره ی خود منفی بافی می کنیم و منفی صحبت می کنیم، ضمیر ناخود آگاه سعی می کند تا این داده ها را به واقعیت زندگی ما تبدیل کند. و دقیقا اینگونه است که ما خود را برای شکست برنامه ریزی می کنیم. اما به محض اینکه شروع به گفتن جملات و کلمات مثبت می کنیم، تاثیر مثبت آنها را می بینیم و اینجاست که ذهن خود را برای موفقیت در تمامی جنبه ها پروگرم می کنیم.
بنابراین، یکی از راه ها بسیار ساده رسیدن به انواع موفقیت ها در زندگی این است که مراقب آنچه به خود یا درباره ی خود می گوییم باشیم و تنها از کلمات و جملات مثبت و سازنده استفاده کنیم.
باید به زندگی تان خوشبین باشید. ما گاها به صورت کاملا تصادفی جملات منفی و مخرب درباره خود می گوییم، به همین دلیل لازم است که این آگاهی را به خود داشته باشیم و در چنین مواقعی فورا جمله ی منفی خود را با جمله ای مثبت و انرژی بخش جایگزین کنیم.
نکته ی دیگری که بسیار باید به آن توجه کرد این است که در محیطی که در آن قرار داریم چه کسانی هستند؟ آیا افرادی هستند که مدام به شما انرژی و سیگنال منفی می دهند و شما را پایین می کشند؟ افرادی هستند که به توانایی ها و استعداد های شما ایمان ندارند؟ افرادی هستند که مدام می خواهند جلوی پیشرفت و ترقی شما را بگیرند، چون فکر می کنند این بیشتر به نفع شماست؟ معاشرت با این افراد باید یا حذف شود یا به حد اقل برسد. از افراد منفی، و از گفت و گو های منفی به شدت اجتناب کنید تا فورا ذهن تان به سمت ایده های مثبت و سازنده متمایل شود.
حال اگر واقعا می خواهید این نگرش مثبت را در زندگی تان پیاده کنید، لازم است به آنچه در تلویزیون می بینید، آنچه در رادیو می شنوید و هر آنچه که می خوانید نیز توجه کنید.
باید به شدت مراقب اطلاعاتی باشید که اجازه ی ورودشان را به ضمیر ناخود آگاهتان می دهید. افراد و موقعیت های مثبت را پیدا کنید و زندگی تان را به آنها محدود کنید.
این نکته را به خاطر داشته باشید که بسیاری از این برنامه ریزی های ذهنی منفی از طریق رسانه ها وارد ضمیر ناخود آگاه ما می شود و بدون اطلاع ما، ناخود آگاه ما را برای فقر، مشکلات، ناکامی و ناراحتی پروگرم می کند. ما از این پروسه چندان آگاهی نداریم ولی ضمیر ناخود آگاهمان تک تک این اطلاعات را دریافت و در خود ذخیره می کند و سپس زندگی مان را دقیقا بر همین اساسی که پروگرم شده رقم می زند.
واقعا جالب است ... که چگونه یک جعبه می تواند روز ما را خراب کند، باعث شود منفی بافی کنیم و چشم به روی توانایی ها و امکانات و استعداد های نامحدودی که داریم ببندیم. صمیمانه به شما پیشنهاد می کنم که مراقب این جعبه باشید. مسلما قدرت ما از یک جعبه بیشتر است، پس اجازه ندهید که زندگی تان تحت کنترل یک جعبه باشد!
روزنامه ها هم دقیقا همین هدف را دنبال می کنند. با نشان دادن تیترهای تراژدیکی که دارند می خواهند میزان استرس و خشم ما را افزایش دهند. چرا در روزنامه ها خبری از زندگی افراد موفق و ثروتمندی که زندگی شاد و مرفهی دارند نیست؟ چرا جای چنین خبرهایی در صفحه اول روزنامه نیست؟ چرا یک عکس زیبا، یا یک اتفاق خوشایند تیتر اول روزنامه ها نیست؟ به نظر مسخره می رسد، درست است؟ که عکس یک گل زیبا مهمترین خبر و تیتر اول روزنامه باشد؟ چه کسی برای این چیزها پول می دهد؟ شاید افراد بسیار اندکی!
متاسفانه ما اینگونه پروگرم شده ایم که ضمیر ناخود آگاهمان را با موارد منفی ای که از رسانه ها دریافت می کنیم تغذیه کنیم. فلان کس کشته شد... فلان چیز دزدیده شد... گروهی از مردم به گروهی دیگر صدمات جبران ناپذیری وارد کردند... و این داستان ادامه دارد! مراقب اطلاعات و ورودی هایی که به ضمیر ناخود آگاهتان وارد می شود باشید.
اصلا منظورم این نیست که مشکلات و مسایل موجود را نادیده بگیرید. مسائل و مشکلات واقعی ای در جامعه وجود دارد، که واقعا نیازمند توجه ماست تا راهکاری برایش پیدا کنیم. منظور من محافظت کردن از خودمان در برابر انبوه انرژی های منفی است که ما و زندگی مان را هدف گرفته اند. وقتی که مسئولیت آنچه در ذهنمان می گذرد و نیز کنترل ورودی های ذهنی مان را بر عهده بگیریم، می توانیم زندگی قدرتمندانه ای را تجربه کنیم. زندگی ای با قدرت نا محدود و سرشار از زیبایی ها و آنچه که خواهان به دست آوردنش هستیم.
در هواپیما، مهماندار به شما می گوید در صورت بروز هرگونه حادثه ابتدا، قبل از اینکه بخواهید به دیگران کمک کنید، ماسک خود را بر صورت تان قرار دهید. من همین همین پیشنهاد را به شما می کنم.
ابتدا مراقب ذهن خود و ورودی های آن باشید. ذهن خود را از افکار منفی پاک کنید. سپس نه تنها زندگی بسیار بهتری خواهید داشت، بلکه می توانید به دیگران نیز کمک کنید.