خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 11 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 151
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      پول ، بهره و بانکداری: نظریه پولی کلاسیکها بر پول طلا و نقره و اسکناس‌های بانکی، متمرکز شده و سپرده‌های بانکی را به عنوان ابزارهای افزایش سرعت گردش پول تلقی می‌کردند. هیوم، در تحلیل مکانیزم قیمت- جریان فلزات، می گوید: سطح قیمت در یک کشور، تابعی از عرضه پول آن کشور است. سطح قیمت تعادلی به تعادل موازنه پرداخت های آن کشور بستگی دارد. اگر سطح قیمت، خیلی بالا باشد، خروج فلزات، عرضه پول (و سطح قیمت) را به وضع تعادلی کاهش خواهد داد و برعکس. در سراسر جهان، ارزش طلا و نقره به هزینه تولید آنها بستگی دارد. اما ارزش نسبی طلا و نقره از یک طرف و ارزش کالاها از طرف دیگر در یک کشور به وسیله تعادل موازنه پرداختها تعیین می شود.
      حکایت ما جاودانه شود



    2. Top | #17
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      قضیه خنثایی پول[۲۶] کلاسیکها این است که در هر اقتصادی افزایش معینی در عرضه پول،تنها باعث افزایش بالنسبه مساوی در سطح قیمتهای پولی می شود و بر سطح محصول واقعی موثر نیست. اصطلاح خنثایی پول اولین بار توسط دیوید هیوم در سال ۱۷۲۵ در مخالفت با مرکانتی لیستها مطرح شد. خنثایی پول در نظریه مقداری پول کلاسیکها متبلور گردید.
      حکایت ما جاودانه شود



    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      در سال ۱۷۹۷ بانک( مرکزی) انگلستان تبدیل‌پذیری اسکناس‌های آن بانک به طلا را معلق کرد که منجر به اولین مناقشه بزرگ میان کسانی شد که معتقد بودند که عرضه پول، علت افزایش سطح قیمت است و آنانکه معتقد بودند که عرضه پول به طور منفعل به سطح قیمت، واکنش نشان می‌دهد. شمش گرایان، بانک (مرکزی) انگلستان را به دلیل انتشار بیش از حد اسکناس، در ایجاد تورم، مقصر می‌دانستند. از نظر شمش‌گرایان، علیت از عرضه پول به سطح قیمت است. هرگاه دو نشانه عرضه پول اضافی (کاغذی) وجود داشته باشد ـ یعنی ارزش بالای شمش طلا (یا ارزش پایین اسکناسهای بانکی) و کاهش نرخ ارز ـ در اینصورت بنابه تعریف، عرضه پول در گردش (اسکناس‌های بانک انگلستان) بیش از حد است و بانک انگلستان باید انتشار پول را منقبض نماید. در مقابل، ضد شمش‌گرایان استدلال می‌کردند انتشار اسکناس بانکی، واکنش به “نیازهای تجارت” است که با “برات‌های واقعی”[۲۷] ارایه شده به بانک برای تنزیل، نشان داده شده است. حواله‌های مبادله ، ناشی از معاملات واقعی کالاها و خدمات هستند. در نهایت ، نظر شمش‌گرایان پیروز شد.مناقشه شمش گرایان و مخالفان آنها که در دهه ۱۸۱۰ صورت گرفت، سپس در دهه ۱۸۴۰ و ۱۸۵۰ به مناقشه مکتب پول در گردش(شمش گرایان سابق) و مکتب بانکداری(ضد شمش گرایان سابق) درآمد و همان مباحث به صورت گسترده تر مطرح گردید.از نظر کلاسیکها، پس انداز، تابعی از نرخ بهره است. هر قدر نرخ بهره بالاتر باشد، پس انداز کنندگان تمایل بیشتری به جایگزینی مصرف کنونی با مصرف آینده دارند. از اینرو اقتصاددانان کلاسیک نرخ بهره را پاداش امساک[۲۸] یا خست می دانند و جریان پس انداز نشان دهنده عرضه وجوه وام دادنی[۲۹] در بازار سرمایه است. پس انداز خانوار رابطه مثبت و مصرف خانوار رابطه منفی با نرخ بهره دارد. در الگوی کلاسیک، مخارج سرمایه گذاری برای کالاهای سرمایه ای (و تقاضای وجوه وام دادنی) رابطه منفی با نرخ بهره دارد.
      حکایت ما جاودانه شود



    4. Top | #19
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      مخارج سرمایه گذاری توسط بنگاهها تنها در صورتی می تواند توجیه شود که نرخ موردانتظار بازدهی حاصل از مخارج، بزرگتر یا دست کم مساوی، هزینه بدست آوردن وجوه(نرخ بهره) مورد استفاده برای خرید کالاهای سرمایه ای باشد. هر قدر نرخ بهره بالاتر باشد، هزینه صریح (و ضمنی) وجوه مورد استفاده برای خرید کالاهای سرمایه ای، بالاتر است. بنابراین مخارج کسب و کار، تابع نزولی نرخ بهره است. دو نیروی بهره وری سرمایه و خست، نرخ واقعی بهره را تعیین می کند و تغییرات در نرخ بهره به عنوان نیروی متعادل کننده عمل می کند که برابری میان تقاضا و عرضه وجوه وام دادنی را حفظ می کند.[۳۰]
      حکایت ما جاودانه شود



    5. Top | #20
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      تجارت: شاید بارزترین‌ ویژگی‌ اقتصاد کلاسیک‌ ، اهمیت‌ مرکزی‌ قایل‌شده‌ برای‌ تجارت آزاد است. مکتب منچستر نیز در جنبش لغو قانون غلات، بدنبال تجارت آزاد بود. آدام‌ اسمیت‌‌ ‌ سیاست‌ تجاری‌ محدود کننده را نقد کرد و توضیح داد که تخصصی‌ شدن‌ و تقسیم‌ کار، محصول‌ سرانه‌ را افزایش‌ می‌دهد، ولی‌ اندازه‌ بازار، محدود است. آزادی‌ تجارت، اندازه‌ بازار را افزایش‌ می‌دهد و ‌ تقسیم‌ کار بیشتر، امکان پذیر می گردد. از نظر اسمیت، تجارت‌ بین‌المللی‌‌ مبتنی‌ بر منشأ عرضه‌ است‌ که‌ تولید کننده‌ با “مزیت‌ مطلق‌”، مفر‌ بین‌المللی‌ برای‌ افزایش‌ محصول‌ به‌وسیله‌ تجارت، پیدا می کند که‌‌ بعداً‌ دکترین‌ “روزنه ای‌ برای‌ مازاد”[۳۱] نامیده‌ شد. با این استدلال، اسمیت دلیل وقوع تجارت را ” مزیت مطلق[۳۲]” می داند. از نظر ریکاردو اگر منابع‌ به‌ طور کامل‌ در سطح‌ بین‌المللی‌ قابل‌ انتقال نباشد، هنوز ممکن‌ است‌ که‌ تجارت‌ مزایایی‌ برای‌ تمام‌ طرف‌ها به‌ بار آورد، حتی‌ اگر برخی‌ از آنها در‌ استفاده‌ از منابع، کاراترین نباشند. این‌ ایده‌ به‌ عنوان‌ اصل‌” مزیت‌ نسبی” ‌ معروف شد که در کتاب‌ «اصول» ریکاردو بدان اشاره شده است. کشور کاراتر،‌ کالاهایی‌ وارد خواهد کرد که‌ مزیت‌‌‌ کمتری‌ دارد و کالاهایی صادر می‌کند‌ که‌ ‌ مزیت بیشتری دارد.
      حکایت ما جاودانه شود



    6. Top | #21
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      رشد و توسعه اقتصادی: از نظر کلاسیک ها انباشت سرمایه عامل کلیدی رشد اقتصادی است. برای انباشت سرمایه نیاز به پس انداز بیشتر وجود دارد. تنها زمینداران و سرمایه داران اند که توان پس انداز کردن دارند. طبقه کارگر توان پس انداز کردن ندارد، چون سطح دستمزدهای کارگران برابر با سطح حداقل معاش است. در نتیجه درآمد اضافی برای پس انداز کردن باقی نخواهد ماند.
      حکایت ما جاودانه شود



    7. Top | #22
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر کلاسیک ها، کسب سود، انگیزه سرمایه گذاری است. هر چه نرخ سود بالاتر باشد میزان تمرکز سرمایه و در نتیجه سود نیز بیشتر خواهد بود. اما سود به طور مداوم افزایش نمی یابد، بلکه همگام با افزایش انباشت سرمایه، به دلیل رقابت میان سرمایه داران، سود کاهش می یابد. تمام اقتصاددانان کلاسیک نگران وضعیت راکد[۳۳] بودند. زمانی که سود روند نزولی خود را شروع کند، این روند تا زمانی که سود برابر با صفر شود ادامه خواهد داشت. در این حالت، رشد جمعیت و انباشت سرمایه متوقف شده و سطح دستمزدها به سطح حداقل معاش خواهد رسید. از نظر آدام اسمیت، این پدیده به دلیل کمیابی منابع پدید می آید و رشد اقتصادی را به طرف وضعیت سکون سوق می دهد.
      حکایت ما جاودانه شود



    8. Top | #23
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      از نظر مالتوس اگر رشد جمعیت کنترل نشود- به نحوی که رشد آن از رشد انباشت سرمایه پیشی گیرد- سطح دستمزدها کاهش یافته و اقتصاد به طرف وضعیت سکون حرکت می کند. ریکاردو و مالتوس هر دو معتقد بودند که رشد جمعیت و انباشت سرمایه از طریق قانون بازدهی نزولی ، رشد اقتصادی را کند خواهند کرد. از نظر استوارت میل، در صورت فقدان پیشرفت فنی در کشاورزی و رشد جمعیت، به دلیل فزونی رشد جمعیت بر نرخ رشد انباشت سرمایه، سود شروع به کاهش می کند و در نهایت اقتصاد در شرایط عدم امکان افزایش تولید قرار خواهد گرفت، یعنی وضعیت سکون و یا درجازدن اقتصاد. در الگوی کلاسیک ها، نقطه پایانی رشد اقتصادی سرمایه داری، رکود اقتصادی است . . . این رکود اقتصادی از تمایل ذاتی سود به نزولی بودن نشأت می گیرد که روند انباشت سرمایه را دچار اختلال می کند”. وقتی رکود فعالیتهای اقتصادی سراسر اقتصاد ملی را فرا گیرد، انباشت سرمایه متوقف می شود. رشد جمعیت ثابت می ماند و وضعیت سکون بر اقتصاد حاکم خواهد شد.
      حکایت ما جاودانه شود



    9. Top | #24
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      اما الگوی رشد و توسعه کلاسیک ها مورد نقد قرار گرفته است از این نظرکه طبقه متوسط را نادیده می گیرد. تحلیل کلاسیک ها بر اساس شرایط سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی در قرن نوزدهم استوار است. در اغلب تحلیل های کلاسیک ها، اصل طبقه بندی اجتماعی، انعطاف ناپذیر بوده و افراد جامعه به دو گروه سرمایه داران (از جمله زمینداران) و کارگران تقسیم شده و در نتیجه به نقش مهم طبقه متوسط در توسعه اقتصادی توجه نگردیده و به اهمیت این مسأله که در جامعه مدرن، مهمترین پس انداز کنندگان، صاحبان درآمد هستند، نه صاحبان دارایی، توجه نشده است. از سوی دیگر از نظر کلاسیک ها رقابت و مالکیت خصوصی پیش شرط رشد و توسعه اقتصادی است. در حالی که در کشورهای در حال توسعه تک محصولی، دولت نقش فعالی در روند توسعه اقتصادی کشور دارد و مکانیسم قیمتها،از کارایی کافی برخوردار نیست. از این رو کلاسیک ها از اهمیت بخش دولتی غفلت کرده اند. یکی از مشکلات نظریه رشد اقتصادی کلاسیک ها، عدم توجه لازم به پیشرفت فنی و علوم است. اغلب کلاسیک ها در بررسی های خود در زمینه روند رشد اقتصادی، عامل پیشرفت فنی را یا ثابت فرض می کردند و یا به عنوان عامل از پیش تعیین شده در نظر می گرفتند. هر چند در مباحث رشد اقتصادی ریکاردو، مالتوس و استوارت میل، از پیشرفت فنی به عنوان عاملی در جهت رشد اقتصادی یاد شده است، ولی در تحلیل آنها نقش تعیین کننده ای ندارد. دیدگاههای بدبینانه کلاسیکهایی مانند ریکاردو و مالتوس در این زمینه که “نقطه پایانی رشد اقتصادی در جامعه سرمایه داری سکون اقتصادی است” بر اساس این دو پیش فرض استوار است که اولاً‌: قانون بازدهی نزولی زمین، همواره صادق است و ثانیاً نظریه رشد جمعیت مالتوس در هر شرایطی صدق می کند. رشد سریع تولید کشاورزی در کشورهای پیشرفته نشان داد که کلاسیک ها به امکانات بالقوه رشدتکنولوژی برای افزایش تولید کشاورزی و برداشت از زمین توجه نداشتند. به همین ترتیب نظریه مالتوس در زمینه رشد جمعیت با توجه به رشد متعادل جمعیت در کشورهای توسعه یافته و افزایش تولید کشاورزی در کشورهای صنعتی، نادرست به نظر می رسد. در واقع تجربه نشان داد که رشد بهره وری کشاورزی به مراتب بیشتر از نرخ رشد جمعیت، به ویژه در کشورهای پیشرفته، بوده است. از سوی دیگر کلاسیک ها درک صحیحی از دستمزد و سود نداشتند. تجربه نشان داد که هیچگاه دستمزدها برابر با سطح حداقل معاش نبوده است و دستمزد پولی بدون کاهش نرخ سود، همیشه روندی افزایشی داشته است. کلاسیک ها معتقد به وضعیت رکودی بودند که در حدود نقطه تعادل وجود دارد. پیشرفت نیز در وضعیت رکودی وجود دارد،‌ اما بسیار کند و آرام و مانند رشد یک درخت است. اما رشد اقتصادی در موارد متعددی نه بصورت آرام و مداوم،‌ بلکه به ویژه در مورد کشورهای در حال توسعه، ناگهانی و یکباره بوده است. [۳۴]
      حکایت ما جاودانه شود



    10. Top | #25
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      مالیه‌ عمومی: اسمیت‌ آخرین‌ بخش‌ ثروت‌ ملل‌ را به‌ مالیه‌ عمومی‌ اختصاص‌ داد و بعد از اسمیت، ادبیات‌ گسترده‌ای‌ در مورد وضع‌ مالیات‌ پدید آمد. نقطه‌ آغاز برای‌ تحلیل‌ کلاسیک‌ مالیات،‌ چهار شعار مالیات‌ ستانی‌ اسمیت‌ یعنی: برابری، اطمینان، راحتی‌ و اقتصادی‌ بودن بود. مقصود از برابری‌‌ توانایی‌ مساوی‌ برای‌ پرداخت‌ است. مک‌ کلاچ‌ و جان‌ استوارت‌ میل‌ هر دو طرفدار رویکرد توانایی‌ پرداخت بودند. از نظر‌ مک‌ کلاچ‌‌ برابری به‌ معنای‌ برابری‌ بار مالیات روی‌ بخش‌های‌ مختلف‌ اقتصاد بود، به‌ گونه‌ای‌ که‌ فرایند رشد اقتصادی،‌ مختل‌ نشود. از نظر میل‌ برابری به‌ معنای‌ آن‌ است‌ که‌ پرداخت‌ کنندگان‌ مالیات‌ باید اندازه مساوی‌ از مطلوبیت‌ را فدا کنند. اغلب‌ کلاسیک ها، طرفدار مالیات‌ غیرمستقیم‌ بودند نه مالیات‌ مستقیم‌. مک‌ کلاچ‌ به‌ مالیات‌های‌ غیرمستقیم‌ معتدل‌ فکر می‌کرد و معتقد بود که‌ مالیاتهای‌ غیرمستقیمی‌ که‌ مصرف‌ را کاهش‌ دهد، پس‌انداز را افزایش می دهد. اما ریکاردو معتقد بود که‌ مالیات‌ بردستمزدها همراه‌ با مالیات‌ بر رانت‌ و مالیات‌ بر بهره‌ اوراق‌ بهادار دولت، سیستم‌ مالیات‌ ایده‌آل‌ است. جان‌ استوارت‌ میل‌ تنها طرفدار کاربرد محدود مالیات‌های‌ مستقیم‌ بر مسکن، زمین‌ و اجاره‌ بود.
      حکایت ما جاودانه شود



    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      کلاسیک ها موافق‌ وضع‌ مالیات‌ بر سود نبودند، زیرا فکر می کردند مالیات‌ بر سود می‌تواند بر تخصیص‌ منابع‌ اثر گذارد. عموماً‌ پذیرفته‌ شده‌ بود که‌ مالیات‌ بر سود کشاورزی با افزایش‌ دادن‌ هزینه‌ نهایی‌ کشاورزی،‌ اجاره‌ زمین را افزایش‌ خواهد داد.
      حکایت ما جاودانه شود



    12. Top | #27
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      مالیات‌ بر درآمد موضوع‌ مورد مناقشه‌ جدی‌ طی‌ عصر کلاسیک‌ بود. مالیات‌ بر درآمد در سال‌۱۷۹۹ در بریتانیا وضع‌ شد و در۱۸۱۶ کنار گذاشته‌ شد و سپس‌ در۱۸۴۲ مجدداً‌ وضع‌ شد و سرانجام‌ بخش‌ عمده‌ درآمد عمومی‌ شد که‌ ویژگی‌ آن، تقلب‌ گسترده‌ و فرار مالیاتی‌ بود و در میان‌ اقتصاددانان‌ کلاسیک‌ از حمایت‌ اندکی‌ برخوردار شد. علاقه‌ اندکی‌ برای‌ تصاعدی‌ بودن‌ چنین‌ مالیاتی‌ وجود داشت،‌ مگراینکه‌ با معافیت‌ حداقل‌ معیشت‌ همراه‌ باشد. کلاسیک ها مالیات‌ بر کالاها را ‌ منبع‌ اصلی‌ درآمد دولت می دانستند و عموماً‌ می گفتند که‌ نرخ این‌ مالیاتها باید پایین‌ باشد (تا از عدم‌ مزیت‌های‌ روشن‌ مالیات‌ نزولی‌ و خطر قاچاق اجتناب‌ کند). برخی‌ نویسندگان‌ خصوصاً‌ مک‌کلاچ‌ گفته‌اند که‌ چنین‌ مالیاتهایی‌ باید هم‌ بر منابع‌ داخلی‌ و هم‌ وارداتی‌ کالاها وضع شود تا از اثر حمایتی‌ اجتناب‌ گردد. در مورد مالیات‌ بر کالاهای‌ تولید شده‌ در داخل‌ عموماً‌ معتقد بودند که‌ قیمت‌ را به‌ اندازه مالیات،‌ افزایش‌ می‌دهد. مک‌ کلاچ‌ معتقد بود که‌ عوارض‌ وارداتی‌ تماماً‌ توسط‌ مصرف‌کنندگان‌ داخلی‌ پرداخت‌ می‌شود. عموماً‌ این‌ توافق‌ وجود داشت‌ که‌ چنین‌ مالیاتهایی‌ باید بر کالاهای‌ لوکس وضع‌ شود نه‌ بر کالاهای‌ ضروری (مواد غذایی‌ اساسی) که‌ مالیات‌ آنها می‌تواند دستمزدها را افزایش‌ دهد.
      حکایت ما جاودانه شود



    13. Top | #28
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      نقش دولت در اقتصاد: اقتصاددانان‌ کلاسیک‌ نخستین اقتصاددانانی‌ بودند که‌ به‌ نقش‌ تخصیصی‌ بازار پی‌ بردند. از اسمیت‌ به‌ بعد، نقش‌ حداقل‌ برای‌ دولت‌ به‌ رسمیت‌ شناخته‌ شد. بنتام‌ و استوارت‌ میل‌ میان‌ آنچه‌ دولت‌ باید انجام‌ دهد و آنچه‌ دولت‌ باید در آن دخالت نکند، تمایز قایل‌ شدند ، محتوای‌ هر فهرستی‌ به‌ مرحله‌ توسعه‌ سیاسی‌ و اقتصادی‌ بستگی‌ دارد.از نظر اقتصاددانان‌ کلاسیک‌ لزوم مداخله‌ دولت‌ در اقتصاد باید توجیه‌ ‌شود. علاوه‌ بر آن‌ خطر سوءاستفاده‌ مقامات‌ دولتی‌ برای‌ رنت‌ جویی را متذکر می شدند. اسمیت‌ بر نقش‌ دولت‌ در تأمین‌ دفاع، ‌ دادگاه و نظام حقوقی، زیرساخت‌ و ضرب‌ سکه‌ تأکید کرد و حتی‌ از نظارت‌ بر ارث‌ و نظارت‌ بر اجاره‌ها، طرفداری‌ می‌کرد. اسمیت از محدودیت‌های‌ ‌ قانونی‌ نرخ‌ بهره، دفاع‌ می‌کرد. در این‌ زمینه‌ نویسندگان‌ بعدی‌ کلاسیک،‌از او پیروی نکردند. از تنظیم‌ سلامت‌ عمومی‌ و تنظیم‌ بانکداری،‌ طرفداری‌ می کرد. مک‌ کلاچ‌ از مسئولیت‌ کارفرما در حوادث‌ برای‌ کارگر ، طرفداری‌ کرد. حتی‌ کنترل‌ قیمت‌ مطالبه‌ شده‌ مطلوبیت‌ عمومی(آب،برق،گاز و تلفن)‌ توسط‌ مک‌ کلاچ‌ و جان‌ استوارت‌ میل،‌ پذیرفته‌ شد.
      حکایت ما جاودانه شود



    14. Top | #29
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      برخی‌ کلاسیک ها‌ – به‌ویژه‌ ریکاردو و مالتوس‌- با اعطای‌ مستمری‌ به فقرا مخالفت‌ می کردند. زیرا آن را باعث رشد جمعیت‌ می دانستند. اما سنیور، از اعطای مستمری‌ به فقرا حمایت‌ می کرد. دیدگاهی‌ که‌ در قانون‌ فقر سال‌۱۸۳۴ پیروز شد.
      حکایت ما جاودانه شود



    15. Top | #30
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      تمام‌ اقتصاددانان‌ کلاسیک،‌ طرفدار تدارک‌ ‌ آموزش‌ توسط بخش عمومی بودند. سنیور و‌ استوارت‌ میل‌ معتقد بودند که‌ آموزش‌ ‌ از موارد شکست‌ بازار است‌ و لذا طرفدار آموزش‌ تأمین‌ مالی‌ شده‌ توسط‌ دولت، بودند. این‌ مضمون‌ دیدگاه‌ اسمیت، مک‌ کلاچ‌ و همچنین‌ استوارت‌ میل‌ بود که‌ آموزش‌ را به‌ عنوان‌ عرضه‌کننده‌ مدیران‌ بالقوه‌ و همچنین‌ افزایش‌ کیفیت‌ درآمد می دانستند. کلاسیکها مخالف محدودیت ساعتهای کار کارخانه بودند،به این دلیل که باعث افزایش هزینه ها و کاهش سودآوری می شود و صادرات را کاهش خواهد داد که آن هم سبب کسری موازنه پرداختها می شود. [۳۵]
      حکایت ما جاودانه شود



    صفحه 2 از 11 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن