ویرایش توسط mehrsa.m : 16 آذر 1394 در ساعت 22:24
آبجی این سوالاییکه میپرسی دقیقا حکایت حال منه.
فکر کنم من و تو خیلی روحیاتمون شبیه هم باشه.آره آبجی من 99 درصد مواقعی که دپرس میشم علتشو نمیفهمم تا جاییکه فکر میکنم مشکل روانی پیدا کردم.
...........سوال یادم نمیاد فعلا فقط میجوابمبا عرض پوزش از استارتر که حریم تاپیک را شکستم.
نمیدونم آبجی.ولی من یه خصوصیت خاصی دارم که نمیدونم بقیه هم اینطوری هستن یا نه؟!من به راحتی میتونم احساسات طرف مقابلو بفهمم افکار و عقایدش و احساساتشو نسبت به خودم به راحتی میتونم بفهمم و متوجه بشم.من دنبال خلوصم.از نظر من خالصانه انجام دادن کارها و از ته دل انجام دادنشون همون صداقت در رفتاره.
به جز خانوادم کمتر بشری بوده که تا حالا باهام 100 در 100 صادق باشه.اغلب فکر میکنن من نمیفهمم که خالص نیست رفتاراشون.ولی بزرگترین دردم اینه که اونا نمیفهمن .بهشون نمیگم و به روم هم نمیارم.همه چی رو به خدا واگذار میکنم.
اوه چه جدی شد
خب سوال من: تا حالا شده دلت بخواد بری بالای یه کوه و داد بزنی و بگی خداااااااااااااا؟؟؟بعد چیکار میکنی که حالت خوب شه؟؟؟![]()
اره خیلی شده دلم بخواد.....اونقدر داد بزنم که صدام بگیره....بلند داد بزنم...به وسعت تمام ناراحتی ها و غم هایی که دارم....
اروم اروم وجود خدا رو که با هر داد زدنم حس کردم...خیلی اروم خودم به حالت اول برمیگردم.....
تا حالا شده از چیزی بترسی؟؟؟؟از اتفاقی بترسی که ممکنه بیوفته؟؟؟؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)