این متنو حتما بخونید و دوش انگیزه بگیرید:وقتی رویایی داری همیشه با صدای بلند شما رو صدا نمیزنه.رویاها همیشه از پشت سر بهتون نزدیک میشن و غافلگیرتون می کنن.بعضی وقتا یه رویا پچ پچ میکنه نه فریاد.شنیدنش خیلی سخته پس هر روز زندگی باید آماده ی شنیدن پچ پچ در گوشت باشی و کم پیش میاد که فریاد بزنه.
باید اون کسی باشید که لایقش هستی،اجا زه نده کسی جلوت رو بگیره،اجازه نده کسی تورو قانع کنه،اجازه نده کسی بهت بگه راهی نیست،اجازه نده کسی بهت بگه که شانسی نداری،باید اون کسی باشی که لایقش هستی چون اون موقع٬٬ابرانسان٬٬هستی.حالا خوب گوش کن
ترس و سرنوشت رو داری،باید انتخاب کنی که به سمت سرنوشت بری نه ترس.درون تو بزرگی وجود داره.میشنوی!(با فریاد)درون تو بزرگی وجود داره ،پس بهم نگو که نمیتونی به بالا ترین حد خودت برسی،بهم نگو که نمیتونی اون کسی باشی که ارزشش رو داری،نگو که نمیتونی کاری که براش ساخته شدی رو انجام بدی چون که میترسی!به بعضی چیزا نمیرسی چون به اندازه نفش کشیدن اونا رو نمیخوای.باید تمام تلاشتو بکنی و حاضر باشی با ترست بجنگی.موقیت رو به ما ندادن اما میشه بدستش آورد،میتونی بدستش بیاری یعنی باید بدستش بیاری .اجازه نده حواسپرتی ها تمرکزت رو بهم بزنه.
پس هر کاری می کنی رفیق تسلیم نشو و جا نزن.حالا گوش کندارم اینارو داد میزنم)
اگه باختی این باعث نمیشه که خودت هم بازنده باشی،اگه زندگی زمینت می زنه باید به حرکت ادامه بدی فقط جا نزن.
(حالا آروم.خخ)برای رسیدن به عظمت باید کلی درد رو تجربه کنی قطعا موانعی هست اما برای رسیدن به اون عظمت باید ادامه بدی.
اگه هزار بار در هزار نقطه ی مختلف به یه درخت بلوط ضربه بزنی چی میشه؟هییچی.حتی ککش هم نمی گزه.خخ
اما اگه هزار بار در یه نقطه بهش ضربه بزنی چی؟میاریش پایین،غیر ممکنو انجام میدی ،تو فقط یه انسان خاص نیستی بلکه چیزی خاص در درونت وجود داره.
باید باور کنی که میتونی کاری رو بکی(دراین وقت باقی تا کنکور)که دیگران نتونستن بکنن و این مفهوم باید تبدیل به واقعیت بشه.حالا دوباره فریاد:
درونتون بزرگی داری اما مشکل اینه که از نتونستن می ترسی و هر موقع که کار سخت میشه جا می زنی و بیخیال میشی.دارم بهت می گم اگه حاضر باشی این سختی رو به جون بخری و از این میدون سربلند بیرون بیای و از سختی های تحصیل و زندگی بگذری،بااید تمام تلاشت رو بکنی و با ترست بجنگی چون تو از ترست بزرگ ترییییی(آخ گلوم جر خورد)اگه اسون بود همه انجامش میدادن.اگه می خوای تو نبرد زندگیت پیروز شی نباید از نبرد بترسی.
اینجا یه داستان باهال بگم(داستان یه اسکیت باز که می خواد جلو خیلی ادم یه حرکت اکروباتیک رو تو هوا بزنه ولی سه بار خورد زمین و نعشش موند رو زمین ولی...)
گزارشگر:دقیقا کجات درد می کنه؟
یارو:فک می کنم پام شکسته.پشتم هم همینطور.دکتر میگه ادامه ندم ولی باید ادامه بدم.
گزارشگر :آیا دور چهارم و پنجم هم میزنی؟
ورزشکار:همه دورا رو میزنم(صدای فریاد و تشویق بلند میشه)
گزارشگر:چطوری میتونی تواناییت رو جمع کنب و بیای و یه دور دیگه بزنی؟؟؟!!!
ورزشکار:*((نمیدونم چیه.یه چیزی درونمه یه عظم محکم و آتشی که درونم داره میسوزه))* و تو دور ۴ موفق میشه.
دوباره با فریاد میگم اینو:ترس نمیدونه جلوت رو بگیره اونقدر راه اومدی که نمی تونمی جا بزنی.باید خودتو باور داشته باشی باید به رویات باور داشته باشی.باید باور داشته باشی که یه روز اون لحظه(موفقیت)لحظه ی توئه و تو صاحب اون لحظه ای.
گوش کن رفیق((غیر ممکن فقط یه کلمه بزرگه که آدمای کوچیک اونو ساختن))
اگه زندگی خیلی بهتون سخت گرفته حالا نمیتونی میدونو خالی کنی اگه راحتبود همه انجام میدادن.تا اینجا که اومدید نباید تسلییم شییی.اگهه می خواستییی تسلیم شی خیلی وقت پیش باید اینکارو می کردی.این همه راه اومدی(منظور این همه سال درس خوندی)که حالا تسلیم شی!!نهههههه
نشـــونـــم بـــده کـــه هـــیـــچ چـــیـــزی غــــیــــر مـــمـــکن نــــیــــســــت.
امید وارم حالو برده باشی.