باز هم میگم خداحافظ تا بتونم با سلامی دیگر با تو روبرو شوم ... می خواهم این با صبوری کنم
صبوری تا بارور شدن واژه های ناب دوست داشتن
حتی در صفر ترین مدار احساست
می خواهم این بار صبوری کنم
تا زمان زمان بودن باشد
و تو دیگر برای حتی لحظه های کوچک نبودن بهانه تراشی های بزرگ نکنی
صبوری تا من تو و ، تو من و ما شویم
تا دیگر دست های سرد تنهایی برای ربودن دست هایمان لحظه شماری نکنند
اما همه این ها تنها تا زمانی است که تو بخواهی
وگر نه قول می دهم هرگز نبودنت را بودن و بودنت را نبودن ننویسم
قول می دهم صبوری کنم تا شاید لبریز شدن جام صبوری هایم
تا شاید اولین سلام دوست داشتن
تا شاید
نمی دانم
خداحافظ ..........................................