سلام و احترام خدمت دوستان عزیزم
خب با کسب اجازه از دوستان ، تصمیم گرفتم در این تاپیک منحصراً خاص یک مقاله ارزشمند با عنوان اینکه کدام دانشگاه بروم که ارزش داشته باشد و الکی وقتم رو هدر نداده باشم و یا از این دست سوالات و اینا به قلم استاد گرام حمیدرضا نیرومند که امیدوارم کمکی کوچک بوده باشه در جهت انتخاب دانشگاه شما عزیزان پس خواهشمندم تا آخرش مطالعه کنید و نظرات خودتون رو هم مطرح کنید.
ـ مقدمه :
یکی از سوالاتی که دانش آموزان کنکوری که میخوان انتخاب رشته کنند و یا دوستان پشت کنکوری
می پرسند این است که:
کدام دانشگاه بروم؟ سراسری دولتی؟ دانشگاه آزاد اسلامی؟ سما؟ علمی ـ کاربردی؟ غیر انتفاعی؟
خب انصافاً تصمیم سختی است و من احساس میکنم اگر کسی دو یا سه سال برای دست یابی به تصمیم درست وقت بگذارد ، باز هم ارزش دارد.
آنقدر مهم است که بنده(حمیدرضا نیرومند) که در دانشگاه آزاد درس خوانده ام ، بارها وسوسه شده ام که تصور کنم الان پیش دانشگاهی هستم و بروم دوباره از اول ، برای کنکور سراسری ورود به دانشگاه ها درس بخوانم و در دانشگاه دولتی قبول شوم.
این تصمیم زمانی مهم تر میشود که شما بخواهید ادامه تحصیل دهید!
گاهی اوقات یکی به مدرک یک رشته نیاز دارد ( که البته مدرک بدون تخصص بالاخره یک روز بی فایده میشود!) برای این شخص شاید فرقی نداشته باشد که در کدام دانشگاه درس بخواند ، چه بسا در دانشگاه های رده پایین راحت تر باشد.
اما اگر شما بخواهید برای کارشناسی ارشد و بعد از آن به امید خدا دکترا درس بخوانید ، بلاشک به این نتیجه خواهید رسید که کار باید از پایه درست باشد. یعنی از پیش دانشگاهی میخواندید که در دانشگاه سراسری دولتی قبول شوید و بعد از آن برای قبولی در ارشد و دکترا کارتان راحت تر میشد...
به هر حال ، بد نیست بنده(حمیدرضا نیرومند) نظر شخصی ام را به عنوان کسی که در دانشگاه آزاد اسلامی درس خوانده و فعلاً در دانشگاه علمی ـ کاربردی تدریس میکنم ، بیان کنم.
حرف آخر را همین اول می زنم :
همه چیز به اساتید دانشگاه بستگی دارد! این مهم نیست که شما در چه دانشگاهی درس میخوانید ، مهم این است که آن دانشگاه چه اساتیدی با چه سطحی دارد.
ـ دانشگاه سراسری (دولتی) :
طبیعی است که در دانشگاه های سراسری (دولتی) نظارت بر روی اساتید و دانشجویان بیشتر و بیشتر است و اساتیدی که انتخاب میشوند از علمی و تجربی برتراند.
بنابراین چه بخواهید و چه نخواهید کیفیت دانشگاه دولتی را هیچ کجا ندارد.
دقت کنید که به این خاطر نیست که مثلاً آنها سیستم آموزشی یا سرفصل بهتری دارند ، خیر ، همه چیز دست به دست هم داده است تا آنجا بهتر باشد.
مثلاً شما در آن محیط افرادی را می بینید که همه مشتاق درس هستند و این شما را ترغیب میکند که پویاتر باشید.
اما در دانشگاه های رده پایین اکثراً به دنبال یک جمله هستند: « استاد خسته نباشید! »
هر چه زودتر بتوانند خسته نباشید رو به استاد بفهمانند و کلاس را تمام کنند ، شادتراند! اما غافل از اینکه دیر یا زود از تمام آن خسته نباشیدها پشیمان می شوند.
در دانشگاه های دولتی ، معمولاً شما در شهر غریب و پیشرفته هستید و این نعمتی است برای شما ، چون مجبورید در خوابگاه باشید و درس بخوانید...
و خلاصه عوامل بسیار زیادی دست به دست هم میدهند تا شما در دانشگاه دولتی پیشرفت کنید.
ـ دانشگاه آزاد اسلامی :
هر چند باز هم سر همان حرفم هستم که همه چیز بستگی به اساتید دانشگاه دارد ، اما بنده تجربه خوبی از دانشگاه آزاد ندارم و هرگز پیشنهاد نمیکنم.
در این دانشگاه همه چیز ماست مالی میشود! باور کنید همین الان که می نویسم فشار خونم بالا رفته است که چه عمری تلف کردند از ما این اساتید!
یک استاد نیامد یک تست بیاورد به ما نشان دهد و بگوید که ایها الناس! شما کنکور ارشد در پیش دارید ، فلان درس را جدی بگیرید و تست بزنید!
یک نفرشان نیامد دلش به حال ما بدبخت ها بسوزد.
همه دنبال واحد پاس کردن و در رفتن هستند! یک استاد نیامد به من بگوید چرا اینقدر غیبت داری؟ نگفت اگر یک بار دیگر غیبت کنی ، حذفت میکنم که من مجاب شوم که در همه جلسات درس حاضر شوم!
به هر حال ، جوان بودیم و خام! دلمان میخواست فرار کنیم ، مگر اینکه کسی جلومان را بگیرد ( به همین دلیل است که الان خودم در دانشگاه اگر ببینم یک دانشجو یک جلسه غیبت کند به او اخطار میدهم که این درس را حذف کن وگرنه تو را خواهم انداخت! میدانند که معمولاً کسی از درس من می افتد که غیبت داشته است. وگرنه میتواند گلیمش را از آب بکشد ، یعنی مجبورش میکنم که گلیمش را از بیرون بکشد!
به هر حال این دانشگاه علاوه بر هزینه های سرسام آور ، آنچه بلد بوده اید را هم به خطر می اندازد!
من خودم تقریباً هر چه یاد گرفتم یا قبل از دانشگاه بصورت عملی کار کرده بودم ( پایگاه داده ، مهندس نرم افزار ، شبکه ، برنامه نویسی و ... ) و یا اینکه بعد از دانشگاه چون مدرس شدم، مجبور شدم یاد بگیرم وگرنه در حین دانشگاه انصافاً چیزی که انتظار می رفت اتفاق نیافتاد!
البته طبیعی است که بی تاثیر نبودند ، اما واقعاً کم تاثیر بودند.
ـ دانشگاه علمی ـ کاربردی :
من از این دانشگاه ، سر فصل های آن را مفید میدانم. بسیار بسیار مفیدتر از دانشگاه آزاد.
خوبی این دانشگاه این است که اکثر دروس یک واحد عملی دارد که معمولاً 2 ساعت است. مثلاً اگر ما شبکه و مهندسی نرم افزار و برنامه نویسی مقدماتی و پیشرفته را کاملاً تئوری و بدون حتی 1 دقیقه عملی در دانشگاه آزاد اسلامی خواندیم ، اینجا تمام این دروس واحد عملی دارد و در کارگاه بالاخره با محیط نرم افزارهای لازم آشنا می شوید و کار میکنید ...
باور کنید من برنامه نویسی پیشرفته را در دانشگاه آزاد با نمره بسیار خوب پاس کردم (جاوا) اما آخرش هم نتوانستم یک برنامه را عملاً اجرا کنم!
به هر حال ، افرادی که از دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی بیرون می آیند تئوری هایشان عالی است اما در عمل می لنگند. مثلاً می توانند شبکه را تئوری بسیار عالی توضیح دهند ، اما اگر بگویی این ده تا کامپیوتر را شبکه کن مطمئناً نمی توانند مگر اینکه در بیرون از دانشگاه یاد گرفته باشند ، اما علمی کاربردی ها اینطوری نیستند.
نکته بسیار مهم :
دقت کنید که علمی ـ کاربردی دو نوع دارد ؛ 1) پودمانی 2) ترمی
پودمانی برای شاغلین است. بدون کنکور وارد میشوید. درس ها را پاس میکنید ، اما در صورتی مدرک میگیرید که در آزمون جامع که بصورت سراسری است حد نصاب 50 درصد را کسب کنید.
اما ترمی با کنکور هست و طبیعتاً افرادی وارد میشوند که به درس نزدیک تر بوده اند.
اگر شما نوجوان هستید و یا شاغل علاقه مند و با استعداد ، هرگز این اشتباه را نکنید که بخواهید در پودمانی شرکت کنید. نه اینکه فرقی از لحاظ دروس و اساتید کند ، خیر ، همه یکی هستند ، اما متاسفانه دانشجویانی که وارد پودمانی میشوند به خاطر وضعیت سنی و شغلی سطح کلاس را در حد بسیار پایینی نگه می دارند.
البته این عمومیت ندارد. یک خوبی اش هم این است که این افراد اکثراً از درس خواندن ضرر کرده اند و حالا قدر درس را میدانند و نسبت به نوجوان های ترمی بیشتر علاقه دارند و فعالیت میکنند.
من کلاس های پودمانی داشته ام که بسیار بسیار فعال تر و علاقه مندتر از ترمی ها بوده اند. ( باز هم تأکید میکنم که همه چیز به استاد بستگی دارد. مثلاً در پودمانی ممکن است یک دانشجو بگوید من شاغلم و نمی توانم بیایم و بعداً تنبل شود و کلاس را عقب نگه دارد. اما اگر استاد کوتاه نیاید و اجازه غیبت یا تنبلی ندهد همین پودمانی ها فعالتر از ترمی ها میشوند. مثلاً دانشجوهای بنده میدانند که هیچ بهانه ای برای کم کاری قبول نمیکنم ، هیچ بهانه ای... تنبل ترین فرد کلاس را هم آنقدر تحت فشار روحی قرار میدهم که مجبور شود مثل زرنگ ترین فرد تلاش کند.
به هر حال ، علمی ـ کاربردی فقط یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه دانشجویانی که وارد میشوند ، معمولاً سطح کلاس را پایین نگه میدارند.
( یکی از دانشجوهای من میگفت: استاد! در درس مباحث ویژه ، روز اول استاد پرسید که میخواهید در این دوره به شما #C درس بدم؟ در حالی که ما ترم قبل با شما #C را گذرانده بودیم. من گفتم: استاد! ما #C را ترم قبل گذرانده ام ، یک مبحث جدید بگویید. همه دانشجوها ریختند سر من و اعتراض و کتک و ضرب و شتم! به استاد میگفتند: استاد! این آقا میخواهد الکی سطح کلاس را بالا ببرد!!!! فقط برای اینکه درس ساده تر شود و نمره بگیرند ، به کل قید یک مبحث جدید رو زده اند!!!!)
سوال این است که: حالا بین دانشگاه آزاد و دانشگاه علمی ـ کاربردی کدام را انتخاب کنیم؟
این انتخاب بستگی به خیلی موارد دارد. مثلاً شرایط مالی ، یک ترم دانشگاه علمی ـ کاربردی میشود 300 تا 400 هزار تومان و حتی کمتر از این. اما فکر میکنم در دانشگاه آزاد شهریه ثابت این روزها اینقدر یا بیشتر از این باشد.
گذشته از بحث مالی ، به روحیات خودتان توجه کنید ، اگر میدانید که در خارج از کلاس و دانشگاه کاری نمیکنید و بر دانسته های خود نمی افزایید ، دانشگاه آزاد سم است برای شما.
ما داشته ایم افرادی که همراه با ما از دانشگاه آزاد لیسانس گرفته اند ، اما از لحاظ دانسته هایی که دانشگاه علمی ـ کاربردی داشته باشد به اندازه یکی که دوره ICDL را گذرانده باشد،چیزی نمیدانند، چون واقعاً همه چیز تئوری است! به جزء تربیت بدنی!
اما اگر میدانید که میتوانید بیرون از کلاس و دانشگاه خودتان را به جای مطلوب برسانید ، شاید دانشگاه آزاد از لحاظ سر فصل مطالب ، استعداد شما را شکوفاتر کند. شاید نیمی از دروس دانشگاه آزاد ریاضی یا مرتبط با ریاضی است و علم کامپیوتر یعنی علم ریاضی ، یعنی ذهن حل مسأله داشتن ، ذهن منطقی داشتن...
اما من خودم اگر میخواستم بین این دو یکی را انتخاب کنم ، به احتمال زیاد علمی ـ کاربردی را انتخاب میکردم ( دقت کنید من شما را نگفتم. شما عزیزان خودتان صلاح کارتان را میدانید. )
یعنی دارم وضعیت دانشجوهای خودم نسبت به خودم و رفقا را مقایسه میکنم که چنین حرفی می زنم.
الان از لحاظ مباحث کامپیوتری که دانشگاه کاربردی داشه باشد مثل ؛ شبکه ، پایگاه داده ، برنامه نویسی ، طراحی وب و ... ، دانشجوهای فارغ التحصیل ما در علمی ـ کاربردی ( اگر البته درسها رو سرسری پاس نکرده باشند ) خیلی خیلی از یک لیسانسه دانشگاه آزاد میدانند.
من میتوانم دانشجویی که درس شبکه با بنده داشته را با یک دانشجوی هم دوره ای خودم در دانشگاه آزاد رو در رو کنم ، مطمئنم آن دانشجوی دانشگاه آزاد نمی تواند حتی سوکت سر یک کابل را بزند ، اما دانشجوی دانشگاه علمی ـ کاربردی همان جلسات اول سوکت زدن را بصورت عملی یاد میگیرند و تا جلسه آخر یک شبکه را با تمام جزئیات می بندد.
ـ دانشگاه سما :
در مورد دانشگاه سما اطلاعات زیادی ندارم ، اما فکر میکنم همین علمی ـ کاربردی باشد ، فقط توسط دانشگاه آزاد برگزار میشود. به هر حال تا وقتی علمی ـ کاربردی وجود دارد ، در مورد سما صحبت نکنیم بهتر است. سما را بگذارید برای بچه مایه دارها ...
ـ دانشگاه غیر انتفاعی :
اساتید این دانشگاه ها هم معمولاً در سطح همان هایی هستند که در علمی ـ کاربردی تدریس میکنند. سرفصل های این دانشگاه هم تا حد بسیار زیادی شبیه دانشگاه علمی ـ کاربردی هستش در اینصورت ، غیر انتفاعی را پیشنهاد نمیکنم.
ـ دانشگاه پیام نور :
نظر خودم: خب همونطوری که میدونید همه چیز در دانشگاه پیام نور تقریباً تئوری هستش و تعداد کمی عملی هستش و کتاب محوره و دانشجو باید کتاب رو حفظ کنه و یاد بگیره و امتحان میان ترم و پایان ترم رو پاس کنه.
در مورد دانشگاه پیام نور از چند نفر از دانشجویانی که در کلاس های آزاد شبکه و برنامه نویسی ++C بنده شرکت میکنند و در پیام نور درس میخوانند سوال کردم که واحدها چطور است؟ مگر درس شبکه و برنامه نویسی ندارید که به این کلاس ها می آیید؟
گفتند : همه چیز در پیام نور تئوری است ، هیچ کلاسی واحد عملی ندارد. فقط باید بخوانیم و حفظ کنیم و برویم امتحان بدهیم.
به نظر می رسد دوبار هزینه کردن است ، یعنی یک بار برای دانشگاه هزینه بدهید و یک بار هم مجبور باشید به کلاس های آزاد و خارج از دانشگاه بروید تا بلکه چیزی یاد بگیرید.
ـ نکته یکی مانده به آخر! :
تأکید میکنم که هیچ چیز به اندازه استاد مهم نیست. ما در دانشگاه آزاد ، یکی از دروسمان با یک دکترای رشته کامپیوتر ارائه شد.
خانم دکتر کسرشأنشان می آمد که بیاد سر کلاس ، یکی دو بار زیارتشان کردیم ، اما جلسات دیگر ، هر بار یکی از شاگردان خود در مقطع ارشد را می فرستاد برای تدریس! این دانشجو نمیدانست قبلی تا کجا گفته و خلاصه درس مهمی به نام طراحی الگوریتم ما ماست مالی شد رفت! همینطور شیک و مجلسی
پس این نیست که اگر جایی پر بود از دکتر ، آنجا بهتر است. اتفاقاً من معتقدم هر چه مدرک یک استاد بالاتر باشد ( اگر خدا و پیغمبر(ص) نشناسد ) دانشجوها بیشتر ضرر میکنند ، اگر اهل حساب و کتاب و حلا و حرام باشد ، حالا میشود در موردش بحث کرد.
مهم این است که در دانشگاه ، در انتخاب واحدها ، اساتیدی را انتخاب کنید که میدانید حواسشان به کلاس و درس است! نه اینکه آمده اند حاضری بزنند و حقوقشان را بگیرند!
از بین اساتید ، استادی را انتخاب کنید که تمام انرژی اش را برای دانشجو بگذارد و از همه مهم تر از دانشجو تکلیف و تمرین بخواهد نه اینکه او را رها کند به امید ...
ـ نکته آخر! :
دقت کنید که قسمت هر چه باشد ، همان میشود ، باید از خدا بخواهید که قسمت شما زیبا باشد ( که البته شرط آن این است که خودتان و کارهایتان زیبا باشد که خداوند هم سرنوشت را زیبا رقم بزند).
قرار نیست اگر شما دانشگاه سراسری (دولتی) قبول شدید ، بشوید علامه دهر یا اگر در دانشگاه سطح پایین قبول شدید ، عقب بمانید!
ممکن است شما در دانشگاه دولتی قبول شوید و به خاطر چهار سال دور بودن از شهرتان نتوانید خودتان را جا بیاندازید و مجبور شوید تا آخر عمر همان جایی زندگی کنید که درس خواندید ، یعنی دور از شهرتان ( که مثلاً این برای من یک عذاب است! اتفاقاً این روزها یکی از دوستان را می بینم که بیکار میگردد در حالی که از دانشگاه سراسری تهران لیسانس دارد ، فقط بخاطر اینکه چهار سال از شهرش دور بوده ...
یا ممکن است در دانشگاه علمی ـ کاربردی و از آن بدتر در دانشگاه آزاد و یا پیام نور قبول شوید و در کنارش زبان انگلیسی تان را قوی کنید و با تماشای کورس های دانشگاه های برتر دنیا اطلاعاتی در سطح آن دانشگاه ها کسب کنید. ( تمام دانشگاه های مطرح دنیا کورس های دانشگاهی شان را به صورت ویدئویی ضبط و آنلاین کرده اند. )
به هر حال شما خود میدانید کدوم راه برای شما و موفقیتتان راه چاره است و بعد از بررسی یک دانشگاه را انتخاب کنید و بقیه را توکل کنید به خدا و با تمام وجودتون به درس و مطالعه بپردازید.
هر وقت احساس کردید یک شخص یا یک عامل باعث شده است که شما از درس و مطالعه دور یا زده شوید ، بدانید که آن موضوع یک مانع است که باید با موفقیت از روی آن بپرید تا در مسابقه ای که بین انسان هاست پیروز و سربلند شوید.
موفق و پیروز باشید
حمیدرضا نیرومند
خب امیدوارم مقاله رو تا پایانش خونده باشین و براتون مفید بوده باشه ، خب با توجه به اینکه حدود 1 ماه دیگه داداشا و آبجی های عزیز انجمن باید انتخاب رشته و دانشگاه کنند در جهت کمک به هم در انتخاب دانشگاه و رشته مورد نظر ، خواهشمند است دوستانی که تجربیاتی از رشته و دانشگاه های مختلف دارند به صورت منطقی و روان و به دور از توهین و بی احترامی در هیمن تاپیک مطرح کنند.
ان شاء الله هممون به خواسته های به حق خود برسیم
دوستدار و ارادتمند شما ـ سجاد