بسم الله الرحمن الرحیم
اول سلام.......
خب...چیه با آرایه حال نمیکنین؟؟؟ منم همینطور اما چه کنیم دیگه اگه بدونین این مبحث12درصد به درصد ادبیاتتون اضافه میکنه بهش علاقه مند میشین
راستش تو این مجال سعی کردیم راجع به آرایه مجاز حرف بزنیم که یکم معلومات بالایی میخواد
اما خب برای دوستان((صفر کیلومتر))هم یه آیتم درنظر گرفتیم توپ
چون اولش 4 تا غول آرایه یعنی استعاره،مجاز،ایهام،وکنایه رو باهم یه مقایسه سطحی میکنیم...
یادتون باشه که آرایه به شدت به تست نیاز داره واینجا ما فقط اونارو آموزش میدیم
پس اونایی که هنوز فرق این چارتارو نمیدونن خوب گوش کنن(اوناییم که میدونن گوش کنن ضرر نداره)
خب اول اصلا ببینیم فرق این چارتا غول چیه که پدر داوطلبارو درآوردن و طراحا هرسال سر این چارتا هرهر بمون میخندن
آقا کلا شما باس برا تشخیص اینا چند تا مرحله رو طی کنین:
گام اول :به جرئت میگم اینو درست از پسش بربیاین دیگه حله.چون اصلا مشکل 99درصد داوطلبا همین مرحلست..من اسمشو گذاشتم مرحله ی شک.یعنی چی؟؟؟ یعنی شما باید تو این مرحله باید با 7-8 تاچشم بگردین به یه کلمه شک کنین که اون کلمه یا معنی دیگه ای داشته باشه یا دارای چند معنی باشه اکی؟؟؟
خب حالا ما فرض میکنیم شاعر یا نویسنده تو شعر کلمه یا عبارت X رو آورده وماطی عملیاتی سکرت فهمیدیم که منظورش Y بوده ...حالا باس ببینیم بین X و Y چه رابطه ای برقراره که ممکنه یکی از این چهار حالت پیش بیاد:
1- X و Y رابطه ی تشبیهی داشته باشن...یعنی ما بتونیم بگیم X مانند Y است یا بالعکس ویا بگیمX مانند Y دریه چیزی شباهت دارن خلاصه یجوری بشه بینشون تساوی تشبیه بوجود آورد...خب در این صورت چی میگیم؟؟؟
میگیم آرایه ما استعاره است
مثلا من میگم
عسلم بیا بغلم
بعد شما میگین بابا این یارو منظورش ازعسلاش بوده مام میگیم باشه آقا قبول
پس X شد:عسل....................Y شد:معشوقه ........ حالا رابطه:
معشوق مانند عسل است...خب تساوی برقراره؟؟؟ بعله پس استعارست
یا: به صحرا شدم عشق باریده بود
من:مگه عشق میباره؟؟؟
شما: نه اون بارونه که میباره
من:خب میشه گفت عشق مانند بارون میباره آیا؟؟؟
شما:بعــــله
من:پس آرایه ما استعارست
2-بین X و Y رابطه جز به کل یا کل به جز برقرار باشه یعنی بشه گفت X جزئی از Y هست یا بالعکس
دراین حالت آرایه ی ما مجاز هست
مثلا:خروشی برآمد زدشت وزشهر
من:مگه دشت و شهر میتونن بخروشن؟؟؟
شما: نه بابا منظور طرف مردم شهره
من:خب پس میشه گفت مردم مانند شهره
شما:هخخخ نه(رد استعاره)
اما میشه گفت مردم جزئی از شهر و دشت اند بنابراین آرایه ما مجازه که در ادامه حسابی راجع بهش فک میزنیم
3-X و Y جفتشون میتونن به جای هم به کار برن وشما هیچ جوره نمیتونی منو قانع کنی که فقط یکیش مد نظره یعنی قشنگ میشه جفتشونو تو عبارت به کار برد و یه جورایی ما به ابهام میفتیم که حالا X درسته یا Y
در این صورت آرایه ما ایهام هست
مثال: چو یوسف کسی با صلاح وتمییز
به یکسال باید که گردد عزیز
خب حالا اون عزیز معنیش پادشاه مصره یا همون عزیز خودمون؟؟؟
آره دیگه جفتش میتونه باشه ونمیشه با قاطعیت گفت دومی یا اولی مد نظره پس ایهام هست
4- X به خودی خود معنی میده اما وقتیY رو جایگزین میکنیم میبینم ای دل غافل X اصلا بیخود بوده یعنی چرت وپرت بوده و یقینا معنی دوم یعنی Y مد نظره
یه وقت نبینم بگی مثه ایهام شدا...تو ایهام تو به قطع نمیتونی بگی کدوم معنی اصلیه ولی تو کنایه به یقین میگی معنی دومه مد نظره مثال:
دهنت بوشیر میده یعنی هنوز بچه ای... آیا واقعا منظور اینه که دهن طرف بو شیر میده ؟؟؟خب نه پس حتما معنی دوم مدنظره
یا:
ما سیه گلیمان را جز بلا نمی شاید: معنی دوم سیه گلیمان میشه بدبخت بیچاره ها
حالا روابط قبلی در موردش صدق نمیکنه و ما میدونیم اصلا سیه بودن گلیم چرت وپرتی بیش نیست وحتما معنی دوم مدنظره....
تو کنایه همتون اوستایین دیگه فهمیدنش از توضیحش راحت تره ونکته ی قابل توجه این که معمولا تو جمله میاد تا تویک کلمه
خب اینا که تا الآن گفتم واسه صفر کیلومترا بود
از این جا به بعد میریم در بحر آرایه مجاز که هر چی تو کتاب درسی مورد ظلم قرار گرفته توسط طراحای کنکور تحویل گرفته شده و همشون عاشق این آرایه ان...
تاالان جزبه کل و کل به جز رو بررسی کردیم یکی دوتا مجاز دیگه هم بود که ما به دور از چشم اساتید ادبیات و بچه های انسانی قاطی همینا کردیمش که شما ها قاط نزنین... اینا که میگم تو کتاب نیست ولی برای حل تستای کنکور باید بلد باشین(صرف نظر از نوع) فقط باید بدونین مجاز هست یانه
مجازآلیه یا وسیله ای:تو این مدل وسیله ی انجام کار به جای خودش میاد
برآشفت عابد که خاموش باش
تو مرد زبان نیستی گوش باش
خب یعنی چی گوش باش معنی نمیده که
حتما منظور شاعر از زبان سخن گفتن واز گوش شنیدن هست
بنابراین در این مجاز چون وسیله ی انجام کار جای خود کار اومده مجاز آلیه است
مجازلازمیه یا همراهی:وقتی دوتا چیز معمولا باهم میان میشه یکی رو جا اون یکی گذاشت
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
خب شاعر خون رو گفته و کشتن منظورشه و کشتن هم معمولا با خونریزی همراهه تشخیص این نوع یه مقدار سخت تر از بقیست
مجازجنسیتی:یعنی جنس یک چیز به جای خودش میاد
چو سوفارش آمد به پهنای گوش
زشاخ گوزنان بیامد خروش
خب حالا مگه شاخ گوزن صدا میده؟؟؟ نه دیگه ما از معنی شعر میفهمیم منظور کمان بود و چون
کمان جناب رستم از جنس شاخ گوزن بوده پس ما میگیم مجازه از نوع جنسیتی
خب حالا چند تا مثال حل میکنیم و دیگه شمارو به خیرو مارو به سلامت
1- چوآشامیدم این پیمانه را پاک
دراقتادم زمستی بر سر خاک
پیمانه=محتوای پیمانه=کلیه
2-برخاک بیفتاد و بغلتید چو ماهی
وانگاه پر خویش گشاد ازچپ و ازراست
پر=بخشی از بال=جزئیه
3-هرکاو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
کلک=همراه با نقاشی=مجاز همراهی
4- اگر رفت وآثار خیرش نماند
نشاید پس از مرگش الحمد خواند
الحمد=همراه با فاتحه=مجاز همراهی
5- بگفتا گر کسیش آرد فراچنگ
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ
آهن=جنس شمشیر=مجاز جنسیتی
انشالله که مطالب براتون مفید بوده باشه
اگر مطالب کاربردی بود حتما در فرصت های آتی به شرح مفصل هرکدوم از اونا میپردازیم... اگر ابهام یا سوالی براتون پیش اومد میتونین همینجا بپرسین
ایام به کام وشادیتان مستدام
یاحق...