At جون میده واسه کتک خوردن
Ra: حالا چی می شد یکی دیگه قبل ما میومد ؟
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
اعترافش سخته ولی خداییش.
Si: : تسکین دهنده غم و غصه ست
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
sb
بیخودی پرسه زدیم روزمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم،و قسمها خوردیم
ما به هم بد کردیم،ما به هم بد گفتیم
ما حقیقتها را زیر پا له کردیم و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از عشق زدیم
از شما میپرسم،ما که را گول زدیم؟!...
Br: بامزه و باحال
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
Cl
بیخودی پرسه زدیم روزمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم،و قسمها خوردیم
ما به هم بد کردیم،ما به هم بد گفتیم
ما حقیقتها را زیر پا له کردیم و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از عشق زدیم
از شما میپرسم،ما که را گول زدیم؟!...
Ca خخخ
سر صبح یه نخ سیگار تا چشما باز شد ...
روی میز تیکت با پول نقد و پاسپورت
یه کبریت، یه بنزین، یه رویا، یه خونه
یه کوله خاطره که باید جا بمونه...
Se
زمان نمی ایستد و لحظه ها می روند
قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
لطفا با تامل ببینید...
من دغدغه دارم این روزها درسرزمینی زندگی میکنم که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسندو رسیدن سهم کسانی است که نمیدوند.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)