با برگزاری آزمون سراسری سال 1393 و رقابت علمی و تنگاتنگ بیش از 1 میلیون داوطلب در بزرگترین و مهمترین مسابقه علمی سالانه کشور، فعلاً همه چیز برای داوطلبان این آزمون، تمام شده است و اکنون فصلی برای یک زندگی بدون کنکور است؛ یک زندگی معمولی با تمام فراز و نشیبهایی که در گذراندن آن با آنها مواجهیم.
تاکید ما روی این تیتر و بیان این مقدمه، بیش از آنکه بخواهد از امری بدیهی سخن بگوید، تاکید بر نکتهای است که ما بارها با عبارات گوناگون در قالب گفتارهای این ستون و همچنین مجموعه مقالاتی که درباره آمادگی داوطلبان کنکور در این نشریه منتشر کردیم، آوردهایم، و این نکته عبارت است از آنکه: کنکور، تنها بخشی از زندگی است و تمام زندگی نیست.
اگر هر داوطلبی به این نکته توجه کافی داشته باشد، به آسانی خواهد توانست با مسالهای به نام «کنکور» کنار بیاید و در صورت شکست احتمالی در این آزمون، آن را در درون خود هضم کند و همچنین در صورت کسب موفقیت نسبی یا کامل در آن، قادر به ایجاد ظرفیت لازم در وجود خود برای مغرور نشدن به این پیروزی باشد و بتواند به این موضوع دست پیدا کند که کنکور، تنها یک راه برای رسیدن به موفقیت است؛ نه یک هدف.
پرداختن به موارد ذکر شده در سطرهای بالا از آنجا لازم میآید که بدانیم هزاران داوطلب آزمون سراسری همه ساله در مواجه شدن با شکستهای پیش آمده در این آزمون، به نوعی آینده و آرمان و در یک کلام، زندگی خویش را به اشتباه تباه شده میپندارند و تمام پلهایی که ما را به شور و شعفها و شادیهای قابل دسترس در یک زندگی پیوند میزنند، از پیش خراب شده میبینند.
این اشتباه از آنجا ناشی میشود که اکثراً در ذهن خود، موفقیت در «کنکور» را یک رستگاری و فوز عظیم و شکست در آن را نیز یک فرجام تلخ ترسیم میکنیم و به صورت «صفر و یک»ی میاندیشیم؛ اما غافل ازآنکه همانگونه که گفته شد: کنکور، تنها بخشی از زندگی است، تمام زندگی نیست، و هر شکستی از این دست میتواند مقدمه پیروزیهای بزرگ بعدی در عرصه زندگی باشد.
نکته دیگری که در ارتباط با بحث پیشگفته یاد کردِ آن در این ستون لازم میآید این است که همانگونه که بارها و بارها مسؤولان سازمان سنجش در روزهای برگزاری کنکور از طریق رسانههای جمعی از جمله رادیو، تلویزیون و مطبوعات برای اطلاع داوطلبان آزمون سراسری و خانواده آنان اعلام نمودهاند، با توجه به کاهش نسبی داوطلبان کنکور در سالهای اخیر و همینطور افزایش ظرفیت رشتههای دانشگاهی در گروههای آزمایشی مختلف، در اکثر این گروهها داوطلبان به صورت بسیار گسترده و با درصد قابل توجهی در یکی از رشتههای انتخابیشان پذیرفته میشوند و رقابت فشرده میان داوطلبان، تنها بر سر برخی از رشتههای دانشگاهی پرطرفدار است و در غیر از این رشتهها، اکثریت این داوطلبان ـ همانگونه که گفته شد ـ نمیبایست از پذیرفته شدن در یکی از رشتههای دانشگاهی مورد نظرشان کاملاً ناامید باشند.
با این حال و بنا به آنچه در سطرهای پیشین گفته شد، توصیه ما به داوطلبان کنکور در این فرصت تقریباً چهل روزهای که تا زمان اعلام نتایج اولیه آزمون سراسری 93 و مهلت انتخاب رشته باقی مانده، آن است که در این فرصت ارزشمند و پس از یک استراحت کوتاه، به شناسایی علایق علمی و تحصیلی خود و همچنین بررسی رشتههای تحصیلی موجود در گروه آزمایشی مربوط به خود که در آزمون آن شرکت کردهاند بپردازند و به طور جدی با جمعبندی اطلاعات و آگاهیهایی که از طریق والدین، فارغالتحصیلان رشتههای موردنظر، دانشجویان، مشاوران آموزش و پرورش، آشنایان و اطرافیان و همینطور دوستانی که در سالهای پیش در رشتههای موردنظر آنها تحصیل کرده و پس از فارغالتحصیلی در یکی از شغلهای مرتبط با رشته تحصیلیشان مشغول به کار در یکی بخشهای دولتی یا غیردولتی شدهاند، به دست میآورند، از هماکنون به انتخاب رشته تحصیلی خود در ذهنشان بپردازند تا در مهلتی که در اواسط مردادماه از سوی سازمان سنجش برای انجام این کار تعیین خواهد شد، بتوانند با ذهنی باز و داشتن آگهیهای لازم در مورد هر رشته، به انجام این کار در فضایی آرام اقدام کنند و بدینترتیب بتوانند در یکی از رشتههای دانشگاهی که موردنظر آنها بوده یا نزدیکترین رشته به رشته ایدهآل آنهاست پذیرفته شده و به ادامه تحصیل بپردازند؛ ضمن آنکه هماکنون بهترین فرصت اندیشیدن و برنامهریزی درسی برای کسانی است که با توجه به نحوه گذراندن آزمونشان، از همین الان مطمینند که در هیچ رشتهای یا حداقل در رشته دلخواهشان که مورد نظر آنهاست پذیرفته نمیشوند؛ پس بهتر است که این دسته از داوطلبان نیز از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند و آن را غنیمت بدانند و به برنامهریزی دقیق علمی برای حضور موفقیتآمیز در آزمون سراسری سال آینده بپردازند.
موفقیت شما آرزوی ماست *
علی سلیمانی * هفته نامه پیک سنجش