شوهرخاله ام امروز به رحمت خدا رفت
میگذرم از درد دختر10-11ساله اش..میگذرم از درد بچه هاش...از درد خاله ام......
قلبشو چند سال پیش عمل کرده بود.... قلبش دووم نیاورد
دیگه اون مرد مهربون که به هیچ کس هیچ آزاری نرسونده بود و سرش تو زندگی خودش بود رو نمیبینم
غمش برام خیلی دردناکه.... خیلی بیشتر از یه شوهر خاله برام عزیز بود
تنها کاری که از دستم براش برمیاد همینه...
که از دوستام بخوام برای آمرزش روحش صلواتی...فاتحه ای........بفرستن....
تنهام نذارین.....
عموفریدون، رفتنت خیلی زود بود.... هنوز مریم بهت احتیاج داشت..........
مولای متقیان علی علیه السلام: اگر می دانستیم با هم بودنمان چقدر محدود است، محبتمان نسبت به هم نامحدود می شد.