جمشید داناییفر اهل سیستان( محمد آباد- شیب آب) بود و امسال بیست و پنجمین بهار عمر خود را بدون خانواده در نا کجا آباد سپری کرد. او فرزند ششم یک خانواده ۱۱ نفره از طبقه متوسط بود که سه خواهر و ۴ برادر داشت و سانحه تصادف سایه مادرش را سه سال بود که از سر او برداشته بود.
پدرش یک سالی می شود که بازنشسته شده اما بر اثر ناراحتی های روحی، مریض احوال است و خبر ربوده شدن جمشید مریضی وی را تشدید کرده.
جمشید مدت دو سال سربازیاش را درکرمانشاه گذراند و بعد از دوران سربازی به استخدام نیروی انتظامی در آمد و برای آموزش به چالوس رفت. حدود یک سال در چالوس دورههایی را گذراند و طبق گفته خانواده اش با قبول شدن در دورهها با او قرارداد ۵ ساله بستند و به عنوان گروهبان دوم در مرز مشغول به خدمت شد و پس از سه سال به مرزهای سیستان و بلوچستان آمد.
از مرزبانی او در سیستان و بلوچستان دو ماه می گذشت که توسط گروهک تروریستی جیش الظلم به همراه ۴ سرباز دیگر ربوده شد.
هنوز یک ماه از ربوده شدن جمشید نگذشته بود که فرزندش به دنیا آمد و همسرش برای او نام انتخاب نکرد تا جمشید بازگردد و او نام پسرش را برگزیند.