خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 1 به 15 از 29
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات

      تک فرزندایی که امسال کنکور دادید بیاید

      خسته شدم از توقعات مادرم. توقع داره در هر شرایطی شاد باشم. بابا منم آدمم حق دارم ناراحت باشم ، یه وقتایی گریه کنم
      مامانم وقتی حال خراب منو میبینه بغض میکنه و شدیدا ناراحت میشه
      حتی زمانیکه واسه کنکور میخوندم همش نظارت میکرد. هر روز باید ساعت مطالعم و میپرسید. کلافم کرده بود. منم از ترس اینکه ناراحت نشه و دعوا راه نندازه خالی میبستم. خیلی دوست داشتم مستقل باشم. حس میکنم نصف فشارهایی که تو سال کنکور روم بود بر اثر رفتارای مامانم بود.

      حالا برعکس بابام بی خیال. اصلا کاری به کارم نداره، فقط در حد سلام و خداحافظ.

      از طرفی هم من هیچ دوست و رفیقی تو سال کنکور نداشتم. و با هیچ کس نمیتونستم حرف بزنم و درد دل کنم. یعنی از بس تو خودم ریختم حس میکنم ۷۰ سالم شده.

      شما چه مشکلاتی داشتید؟ میتونید درکم کنید؟ ؟؟!!!
      حالا به نظرتون باید چه رفتاری با خانوادم داشته باشم؟

    2. Top | #2
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      شما که رتبه کنکورتون خوب شده .دیگه از چی نارحتید الان؟
      شایدم منظورتون کلیه؟

    3. Top | #3
      کاربر انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      خسته شدم از توقعات مادرم. توقع داره در هر شرایطی شاد باشم. بابا منم آدمم حق دارم ناراحت باشم ، یه وقتایی گریه کنم
      مامانم وقتی حال خراب منو میبینه بغض میکنه و شدیدا ناراحت میشه
      حتی زمانیکه واسه کنکور میخوندم همش نظارت میکرد. هر روز باید ساعت مطالعم و میپرسید. کلافم کرده بود. منم از ترس اینکه ناراحت نشه و دعوا راه نندازه خالی میبستم. خیلی دوست داشتم مستقل باشم. حس میکنم نصف فشارهایی که تو سال کنکور روم بود بر اثر رفتارای مامانم بود.

      حالا برعکس بابام بی خیال. اصلا کاری به کارم نداره، فقط در حد سلام و خداحافظ.

      از طرفی هم من هیچ دوست و رفیقی تو سال کنکور نداشتم. و با هیچ کس نمیتونستم حرف بزنم و درد دل کنم. یعنی از بس تو خودم ریختم حس میکنم ۷۰ سالم شده.

      شما چه مشکلاتی داشتید؟ میتونید درکم کنید؟ ؟؟!!!
      حالا به نظرتون باید چه رفتاری با خانوادم داشته باشم؟
      این مشکل رو فقط شما نداری خواهر،مورد ها زیاده مثل شما
      ولی
      بهترین راه حل صحبت کردن با مادر گرامیتونه،بهش بگی از چه رفتارهایی بدت میاد.
      با مخفی کاری که چیزی حل نمیشه!

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      خسته شدم از توقعات مادرم. توقع داره در هر شرایطی شاد باشم. بابا منم آدمم حق دارم ناراحت باشم ، یه وقتایی گریه کنم
      مامانم وقتی حال خراب منو میبینه بغض میکنه و شدیدا ناراحت میشه
      حتی زمانیکه واسه کنکور میخوندم همش نظارت میکرد. هر روز باید ساعت مطالعم و میپرسید. کلافم کرده بود. منم از ترس اینکه ناراحت نشه و دعوا راه نندازه خالی میبستم. خیلی دوست داشتم مستقل باشم. حس میکنم نصف فشارهایی که تو سال کنکور روم بود بر اثر رفتارای مامانم بود.

      حالا برعکس بابام بی خیال. اصلا کاری به کارم نداره، فقط در حد سلام و خداحافظ.

      از طرفی هم من هیچ دوست و رفیقی تو سال کنکور نداشتم. و با هیچ کس نمیتونستم حرف بزنم و درد دل کنم. یعنی از بس تو خودم ریختم حس میکنم ۷۰ سالم شده.

      شما چه مشکلاتی داشتید؟ میتونید درکم کنید؟ ؟؟!!!
      حالا به نظرتون باید چه رفتاری با خانوادم داشته باشم؟
      سلام این مشکل فقط مال تک فرزندا نیست
      خیلیا این مشکلو دارن .
      مادرتون از سر دلسوزی میخواد ک دخترش همیشه شاد باشه ولی نمیدونه آدم یه زمانایی به فضا نیاز داره برای تنهایی و فکر کردن شایدم گریه کردن درباره چیزایی که ایده آل نبوده تو زندگیش.
      به نظرم بهترین کار اینه از طریق یه بزرگی تو فامیل مثل مادر بزرگ دایی خاله کسی که رو مادرت نفوذ داره مطرح کنی مشکلتو بعدم دوتایی برید پیش یک روانشناس خانواده تا این رابطه مادر فرزندی نواقص و عیباش برطرف بشه برای هر دو طرف.

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      خسته شدم از توقعات مادرم. توقع داره در هر شرایطی شاد باشم. بابا منم آدمم حق دارم ناراحت باشم ، یه وقتایی گریه کنم
      مامانم وقتی حال خراب منو میبینه بغض میکنه و شدیدا ناراحت میشه
      حتی زمانیکه واسه کنکور میخوندم همش نظارت میکرد. هر روز باید ساعت مطالعم و میپرسید. کلافم کرده بود. منم از ترس اینکه ناراحت نشه و دعوا راه نندازه خالی میبستم. خیلی دوست داشتم مستقل باشم. حس میکنم نصف فشارهایی که تو سال کنکور روم بود بر اثر رفتارای مامانم بود.

      حالا برعکس بابام بی خیال. اصلا کاری به کارم نداره، فقط در حد سلام و خداحافظ.

      از طرفی هم من هیچ دوست و رفیقی تو سال کنکور نداشتم. و با هیچ کس نمیتونستم حرف بزنم و درد دل کنم. یعنی از بس تو خودم ریختم حس میکنم ۷۰ سالم شده.

      شما چه مشکلاتی داشتید؟ میتونید درکم کنید؟ ؟؟!!!
      حالا به نظرتون باید چه رفتاری با خانوادم داشته باشم؟
      اين مشكلات ربطي به تك فرزند بودن نداره
      درك ميكنم
      منم مشكلات خاص خودمو با خانواده دارم و اون مدت كوتاهي كه خوابگاه بودم واقعا راحتتر بودم
      چاره اي نيست بايد سازش كني
      به سر روانشناس هم برو كمكت ميكنه
      سعي كن ديدگاهت رو عوض كني با اينكه اصل مموضوعو عوض نميكنه اما كمك كننده س
      به هر حال سعي كن با ديگران بيشتر ارتباط برقرار كني
      خودتو سرگرم كن و زياد بيكار نمون چون باعث ميشه هي فكر كني و در طولاني مدت به افسردگي تبديل شه
      تنها نيستي نصف جووناي مملكت اينشكلي شدن
      البته تو دختر ها شايع تره
      همين سعي كن لذت ببري از زندگي يه روانشناس رفتن هم قطعا كمك كننده (راه حل بلدم ولي خودم اجرا نميكنم)
      LEFT
      4/19/2021

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mehrab98 نمایش پست ها
      سلام این مشکل فقط مال تک فرزندا نیست
      خیلیا این مشکلو دارن .
      مادرتون از سر دلسوزی میخواد ک دخترش همیشه شاد باشه ولی نمیدونه آدم یه زمانایی به فضا نیاز داره برای تنهایی و فکر کردن شایدم گریه کردن درباره چیزایی که ایده آل نبوده تو زندگیش.
      به نظرم بهترین کار اینه از طریق یه بزرگی تو فامیل مثل مادر بزرگ دایی خاله کسی که رو مادرت نفوذ داره مطرح کنی مشکلتو بعدم دوتایی برید پیش یک روانشناس خانواده تا این رابطه مادر فرزندی نواقص و عیباش برطرف بشه برای هر دو طرف.
      میدونی چیه مامانم معلمه حس میکنم یه وقتایی فکر میکنه من شاگردشم.
      بعد مامانم رو همه آدمای فامیل نفوذ داره. همه وقتی به مشکل برمیخورند زنگ میزنند باهاش مشورت می کنند و ازش راه حل میخواند. به نوعی عقل کل فامیل حساب میشه.
      منم دوست داشتم یه نفر و توفامیل داشتم که بتونم باهاش حرف بزنم، اما متاسفانه اونم موجود نیست.
      بازم ممنونم از راهنماییت

    7. Top | #7
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      میدونی چیه مامانم معلمه حس میکنم یه وقتایی فکر میکنه من شاگردشم.
      بعد مامانم رو همه آدمای فامیل نفوذ داره. همه وقتی به مشکل برمیخورند زنگ میزنند باهاش مشورت می کنند و ازش راه حل میخواند. به نوعی عقل کل فامیل حساب میشه.
      منم دوست داشتم یه نفر و توفامیل داشتم که بتونم باهاش حرف بزنم، اما متاسفانه اونم موجود نیست.
      بازم ممنونم از راهنماییت
      نمیخوام به عصیان و سرکشی دعوتت کنم اما استقلال فکریتو طلب کن که حقته و باید بهت داده بشه ، البته از راه های کاملا نرم و دوستانه.
      تو دیگ بزرگ شدی و داری مستقل میشی ، اگ شهر دیگه دانشگاه بری و کمی دورتر بشی راحت تر میشی اما صورت مسئله همچنان پا برجاس..باید مشکل از ریشه حل بشه
      یا مثل خود من و خیلیای دیگه یه گوشت در باشه یکی هم دروازه که دیگ بهت فشارم نیاد

    8. Top | #8
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Shah1n نمایش پست ها

      اين مشكلات ربطي به تك فرزند بودن نداره
      درك ميكنم
      منم مشكلات خاص خودمو با خانواده دارم و اون مدت كوتاهي كه خوابگاه بودم واقعا راحتتر بودم
      چاره اي نيست بايد سازش كني
      به سر روانشناس هم برو كمكت ميكنه
      سعي كن ديدگاهت رو عوض كني با اينكه اصل مموضوعو عوض نميكنه اما كمك كننده س
      به هر حال سعي كن با ديگران بيشتر ارتباط برقرار كني
      خودتو سرگرم كن و زياد بيكار نمون چون باعث ميشه هي فكر كني و در طولاني مدت به افسردگي تبديل شه
      تنها نيستي نصف جووناي مملكت اينشكلي شدن
      البته تو دختر ها شايع تره
      همين سعي كن لذت ببري از زندگي يه روانشناس رفتن هم قطعا كمك كننده (راه حل بلدم ولي خودم اجرا نميكنم)
      ممنونم از راهنماییتون. افسردگی که دارم پیش روانپزشک رفتم، بهم قرص داد.
      از روانشناس هم خاطره ی بد دارم متاسفانه.
      یه اقایی بود که بسیار ادعای مومن بودن میکرد ولی خیلی هوسباز بود و یه اتفاقی تو کلینیکش افتاد برام که از اونجا افسردگیم شدیدتر شد و به نوعی نابود شدم.

    9. Top | #9
      کاربر انجمن

      Geryeh
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      میدونی چیه مامانم معلمه حس میکنم یه وقتایی فکر میکنه من شاگردشم.
      بعد مامانم رو همه آدمای فامیل نفوذ داره. همه وقتی به مشکل برمیخورند زنگ میزنند باهاش مشورت می کنند و ازش راه حل میخواند. به نوعی عقل کل فامیل حساب میشه.
      منم دوست داشتم یه نفر و توفامیل داشتم که بتونم باهاش حرف بزنم، اما متاسفانه اونم موجود نیست.
      بازم ممنونم از راهنماییت
      یه بار شهامت به خرج بده،حرف های دلتو به مادرت بگو

      اینقدر هم بهونه نیار

    10. Top | #10
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط mehrab98 نمایش پست ها
      سلام این مشکل فقط مال تک فرزندا نیست
      خیلیا این مشکلو دارن .
      مادرتون از سر دلسوزی میخواد ک دخترش همیشه شاد باشه ولی نمیدونه آدم یه زمانایی به فضا نیاز داره برای تنهایی و فکر کردن شایدم گریه کردن درباره چیزایی که ایده آل نبوده تو زندگیش.
      به نظرم بهترین کار اینه از طریق یه بزرگی تو فامیل مثل مادر بزرگ دایی خاله کسی که رو مادرت نفوذ داره مطرح کنی مشکلتو بعدم دوتایی برید پیش یک روانشناس خانواده تا این رابطه مادر فرزندی نواقص و عیباش برطرف بشه برای هر دو طرف.
      میدونی چیه پدر مادرم سنشون بالاس و مریضی های مختلفی دارند. دلم نمیاد بزارم برم شهرستان. الان به من احتیاج دارند که تو کارای خونه کمک کنم و اگه مریض شدند پرستاریشون و کنم.

    11. Top | #11
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط nikman نمایش پست ها
      یه بار شهامت به خرج بده،حرف های دلتو به مادرت بگو

      اینقدر هم بهونه نیار
      باشه، سعیم و میکنم.

    12. Top | #12
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      شما الان کنکوری هستین یا دانشجویین؟؟ اگر دانشجویین که دانشگاه پر دوست و رفیقه میتونین هرچند تا خواستین انتخاب کنین و تا میتونین صحبت و درد و دل کنین. ولی اگر دانشجو نیستین که یه مقدار دوست و رفیق پیدا کردن سخته. اینروزا هم ماشاالله مردم انقدر مشکلات دارن که متاسفانه حوصله شنیدن درد و دل کس دیگه ای رو ندارن.
      در مورد مادرتون هم همینجوریه و ربطی به تک فرزند بودن نداره خود من خواهرم اگر ناراحت بشه عین شما مادرم خیلی غصه میخوره براش ولی برعکس اگر من افسردگی فوق حاد هم بگیرم برای کسی اهمیت نداره چون پسر باید قوی باشه
      شما اگر نگران مادرتی که این چیزا عادیه و میتونی بهش بگی زیاد نگرانت نباشه اگر نگران خودتی که بالاخره سعی کن یجوری با خودت خلوت کنی و حل و فصل کنی اینم بگم مستقل بودن الکی نیست یسری دردسرا داره که ممکنه خودت از مستقلیت پشیمون بشی

    13. Top | #13
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Bahar1377 نمایش پست ها
      ممنونم از راهنماییتون. افسردگی که دارم پیش روانپزشک رفتم، بهم قرص داد.
      از روانشناس هم خاطره ی بد دارم متاسفانه.
      یه اقایی بود که بسیار ادعای مومن بودن میکرد ولی خیلی هوسباز بود و یه اتفاقی تو کلینیکش افتاد برام که از اونجا افسردگیم شدیدتر شد و به نوعی نابود شدم.
      همه روانشناس ها بد نيستن
      مطب رفتنو دوس نداري و از مرد روانشناس خاطره بد داري؟
      خيلي راحت تو برنامه اسنپ روانشناس زن هست كه دقيقه اي هزينه ميگيرن براي روانشناسي تلفني باهاشون تماس بگير
      روانپزشك قرص تجويز ميكنه اما حرفاي روانشناس آرامش بيشتري برات مياره چون راه حل ميدن بر اساس مشكلت
      فقط كسي ميتونه كمكت كنه كه هم اطلاعات كافي داشته باشه درباره زندگي خصوصيت و هم اينكه دانشش رو داشته باشه ماها نميتونيم كمك چنداني كنيم كه اي كاش ميتونستيم
      LEFT
      4/19/2021

    14. Top | #14
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط DR.del نمایش پست ها
      شما الان کنکوری هستین یا دانشجویین؟؟ اگر دانشجویین که دانشگاه پر دوست و رفیقه میتونین هرچند تا خواستین انتخاب کنین و تا میتونین صحبت و درد و دل کنین. ولی اگر دانشجو نیستین که یه مقدار دوست و رفیق پیدا کردن سخته. اینروزا هم ماشاالله مردم انقدر مشکلات دارن که متاسفانه حوصله شنیدن درد و دل کس دیگه ای رو ندارن.
      در مورد مادرتون هم همینجوریه و ربطی به تک فرزند بودن نداره خود من خواهرم اگر ناراحت بشه عین شما مادرم خیلی غصه میخوره براش ولی برعکس اگر من افسردگی فوق حاد هم بگیرم برای کسی اهمیت نداره چون پسر باید قوی باشه
      شما اگر نگران مادرتی که این چیزا عادیه و میتونی بهش بگی زیاد نگرانت نباشه اگر نگران خودتی که بالاخره سعی کن یجوری با خودت خلوت کنی و حل و فصل کنی اینم بگم مستقل بودن الکی نیست یسری دردسرا داره که ممکنه خودت از مستقلیت پشیمون بشی
      چندساله پشت کنکورم، امسال میخوام انتخاب رشته کنم برم. اما دانشگاه ها مجازیه متاسفانه نمیشه رفیق فابریک پیدا کرد
      ممنون از راهنماییتون

    15. Top | #15
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Shah1n نمایش پست ها

      همه روانشناس ها بد نيستن
      مطب رفتنو دوس نداري و از مرد روانشناس خاطره بد داري؟
      خيلي راحت تو برنامه اسنپ روانشناس زن هست كه دقيقه اي هزينه ميگيرن براي روانشناسي تلفني باهاشون تماس بگير
      روانپزشك قرص تجويز ميكنه اما حرفاي روانشناس آرامش بيشتري برات مياره چون راه حل ميدن بر اساس مشكلت
      فقط كسي ميتونه كمكت كنه كه هم اطلاعات كافي داشته باشه درباره زندگي خصوصيت و هم اينكه دانشش رو داشته باشه ماها نميتونيم كمك چنداني كنيم كه اي كاش ميتونستيم
      خییلی ممنونم از وقتی که گذاشتید .سعی میکنم دیدم و عوض کنم، البته ایندفعه حتما پیش یه روانشناس خانم میرم

    صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. مصلایی یا بابایی یا شیروانی؟
      توسط KARIMASADI در انجمن منابع شیمی
      پاسخ: 17
      آخرين نوشته: 11 دی 1401, 12:37
    2. با رتبه 1500 میشه دبیری شهید رجایی قبول شد؟!(اضطراری لطفا راهنمایی کنید)
      توسط MohammadMahdi14 در انجمن رتبه مورد نیاز قبولی در رشته و دانشگاه
      پاسخ: 11
      آخرين نوشته: 03 مهر 1401, 02:28
    3. پاسخ: 4
      آخرين نوشته: 17 اردیبهشت 1400, 03:19
    4. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22



    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن