خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 59

    موضوع: دوست

    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Dr Baq3r نمایش پست ها

      باشه بابا مسخرش نمیکنم - به اشتباهم پی بردم ( )
      اصلا من چه کارم -برن با هم خوشبخت شن - من رقتم تقواپیشه کنم -بای
      الهی....ان شالله به پای هم پیر بشن...
      کجای میری؟؟؟
      واسا منم بیام تقوا پیشه کنم


      A SONG OF ICE AND FIRE

    2. Top | #17
      کاربر انجمن

      khejalati
      نمایش مشخصات
      بهترین کار اینه ک حضورا پیش یه روانشناس بری
      به حرف کسایی ک تخصص ندارند گوش نده

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط آقای الف نمایش پست ها
      الهی....ان شالله به پای هم پیر بشن...
      کجای میری؟؟؟
      واسا منم بیام
      بدرسم دیگ تو هم بیا دو روز دیگه کنکور داریما
      ...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ

      ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
      challenge me if you can


    4. Top | #19
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Dr Baq3r نمایش پست ها

      بدرسم دیگ تو هم بیا دو روز دیگه کنکور داریما
      خخخخخ
      اها برو منم الان میام...


      A SONG OF ICE AND FIRE

    5. Top | #20
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      آقا ولی جدا از شوخی اگه مشکل جدی تو روابطت با بقیه داری حتما همون طوری که دوستمون گفت به روانپزشک مراجعه کن...

      اینجا کسی نمی تونه نظر کارشناسی بده...

      این ممکنه بعدا برات دردسر ساز بشه...


      A SONG OF ICE AND FIRE

    6. Top | #21
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      بیا جانم !
      بیا و دل به مهر کسی بده
      که وقتی از تو دور است ،
      هر روز صبح
      عکسهایت را
      مرور کند
      و دلش برایت از دور ضعف رود .
      بیا مهر کسی را به جان بخر
      که وقتی حواست به نگاهش نیست ،
      چشمانش را ببندد
      و در دل
      آرام دعایت کند .
      بیا عاشق کسی باش
      که هر روز عصر باز هم
      عکس هایت را مرور کند ،
      آنقدر که این بار طاقتش طاق شود ,
      تلفن را بردارد و
      با شوق به صدای بوق ممتدی
      گوش دهد ، که انتظار صدایت را می کشد .
      بیا دلداده ی کسی شو
      که وقتی به او فکر می کنی ,
      دلت برایش هری بریزد ,
      که وقتی بی هوا
      نگاهش با نگاهت یکی می شود ،
      انگار به یکباره کسی نفس کشیدن را برایتان ممنوع می کند !
      دوست داشتن هایی هست
      که به یکباره اتفاق می افتد
      می آید و آنچنان در دلت جا باز می کند ،
      که جز در خلوت و از دور دوست داشتن
      از دست تو کاری بر نمی آید




      The only way to deal with an unfree world is to become so absolutely free that your very existence is an act of rebellion



    7. Top | #22
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نمیدانم..شاید مزاح باشه حرفای دوستان حتی مزاحم باشه نباید کسی که میخواد کمکمش کنید..اینجور بر خورد بشه..ممنون از دوستان

    8. Top | #23
      کاربر باسابقه

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Skinner نمایش پست ها
      نمیدانم..شاید مزاح باشه حرفای دوستان حتی مزاحم باشه نباید کسی که میخواد کمکمش کنید..اینجور بر خورد بشه..ممنون از دوستان
      آخه خیلی دیگ ضایست
      ...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ

      ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
      challenge me if you can


    9. Top | #24
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط alireza-alijani نمایش پست ها
      سلام

      آقا یه چیزی هست سر گلوم مونده ... گفتم تاپیک بزنم شاید دوستان تجربه داشته باشن

      آقا من نمی دونم چرا اینجوریم ... تعداد دوستام خیلی کمن .... شاید دو نفر ... البته منظورم دوستان صمیمی م هست .... ولی کلا تو جمع نمی تونم خودم رو مطرح کنم

      حالا خارج از این صحبت ها یکی از دوستانم رو خیلی دوست دارم ... تو رفاقت پسرا نمیدونم شما تجربه این رو داشتین یا نه ... یا اصلا همچین چیزی وجود داره یا نه ... ولی انقدر بهش وابسته شدم که غیبت می کرد کلافه می شدم

      حالا از وقتی فهمیدم وابسته ام دارم ازش دوری می کنم ... ولی نمیشه ... انگار شده یه قسمت از زندگیم ... بین عقل و دلم موندم ... تازه هر روز جلوی چشممه ... نمی دونم چکار کنم .... این یه هفته دیگه مثل قبلا باهاش نگشتم ولی امروز وا دادم ... پا پیش گذاشتم .... اصلا داغونم اگر تجربه ای دارید ممنون میشم بگید
      سعی کن بیشتر به دخترا فکر کنی
      اونا مکمل تو هستن
      ...

    10. Top | #25
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mr.Dr نمایش پست ها

      سعی کن بیشتر به دخترا فکر کنی
      اونا مکمل تو هستن
      بیا وقتی میگیم هرجایی مطرح نکن دلیلش اینه...
      اخه این شد راه؟؟؟
      از تو چاله پررتش می کنی تو چاه؟؟


      A SONG OF ICE AND FIRE

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط alireza-alijani نمایش پست ها
      سلام

      آقا یه چیزی هست سر گلوم مونده ... گفتم تاپیک بزنم شاید دوستان تجربه داشته باشن

      آقا من نمی دونم چرا اینجوریم ... تعداد دوستام خیلی کمن .... شاید دو نفر ... البته منظورم دوستان صمیمی م هست .... ولی کلا تو جمع نمی تونم خودم رو مطرح کنم

      حالا خارج از این صحبت ها یکی از دوستانم رو خیلی دوست دارم ... تو رفاقت پسرا نمیدونم شما تجربه این رو داشتین یا نه ... یا اصلا همچین چیزی وجود داره یا نه ... ولی انقدر بهش وابسته شدم که غیبت می کرد کلافه می شدم

      حالا از وقتی فهمیدم وابسته ام دارم ازش دوری می کنم ... ولی نمیشه ... انگار شده یه قسمت از زندگیم ... بین عقل و دلم موندم ... تازه هر روز جلوی چشممه ... نمی دونم چکار کنم .... این یه هفته دیگه مثل قبلا باهاش نگشتم ولی امروز وا دادم ... پا پیش گذاشتم .... اصلا داغونم اگر تجربه ای دارید ممنون میشم بگید
      سلام..دوست عزیز

      بنظرم..در این سن ممکنه پیش بیاد و باید بیشتر تامل کرد..در ضمن رفیق های دیگرونم که بازم زیاد باشه ممکنه رفیق همیشگی نباشن و گذرا باشن..پس نگران نباش اصلا که چرا دوست کم داری...دوست کم ولی واقعی ارزشمند بهتره تا هزاران دوست و بی ارزش و گذرا....

      ببین وابستگی تو به دوستت امری گذرا هست ولی به شخص خودت بستگی داره و خودت بیشتر مقصر هستی چرا؟چون تو میری سراغش و باهاش گرم میشه..قدرت کلمات و حرکات ما خیلی نقش دارن و موثرن...باید جوری رفتار کنی و باهاش حرف بزنی که زیاد درگیر دوستی وابستگی نشی

    12. Top | #27
      کاربر باسابقه

      Tajob
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Mr.Dr نمایش پست ها

      سعی کن بیشتر به دخترا فکر کنی
      اونا مکمل تو هستن
      اگه زیاد فکر کنی از اون ور پشت بوم میافتی خخخخ
      ولی راجع به مکمل بودن - آره دقیقا - منم منظورم تو اغلب پستام همین بود
      ...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ

      ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
      challenge me if you can


    13. Top | #28
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      جدا از شوخی

      یکه دختره بود عاشق یکی از دوستام شده بود..دوستم باهاش قهر کرد حال دختره بد شد
      ینی بدااااااااااااا..نا نداشت غذا بخوره..مثل عاشقا

      دوستم رابطش رو کمتر کرد باهاش تا دور افتادن
      دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..

    14. Top | #29
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Dr Baq3r نمایش پست ها

      آخه خیلی دیگ ضایست
      شاید بنظر شما اینطور باشه...خب سن ایجاب میکنه چنین مزاحی و این نمیشه راهنمایی...

      اگه از نظر دیگه ای که فکر میکنی نباشه چی؟از دیدی که بعضیا فکر میکنن...البته از این دیدم باشه جای تامل داره

    15. Top | #30
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط laleh74 نمایش پست ها
      جدا از شوخی

      یکه دختره بود عاشق یکی از دوستام شده بود..دوستم باهاش قهر کرد حال دختره بد شد
      ینی بدااااااااااااا..نا نداشت غذا بخوره..مثل عاشقا

      دوستم رابطش رو کمتر کرد باهاش تا دور افتادن
      اره لاله خانوم اینطور موارد کم نیستن و پیش میاد..باید ریشه یابی کردو اصل قضیه پی برد و سردی روابط یه راهشه...حالا دید منفیش بماند که در نظر بوده یا خیر

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن