پس تو هم باید @Diamonds رو از ادلیستت پاک کنی پ.خ رو هم ببند
پس تو هم باید @Diamonds رو از ادلیستت پاک کنی پ.خ رو هم ببند
...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
challenge me if you can
خب همه جو جدی بودن گرفتن- منم جدی
این به خاطر اختلالات هورمونیه و نتیحه تفیکیک جنسیتیه (اصلا نمیتونم تریپ جدی بودن بگیرم) خب کاری که باید بکنی اینه که نری پیش روان پزشک چون دیونت میکنن باید بری پیش یه مشاور جوانان - یا یه پزشک
...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
challenge me if you can
و عشق یک بیماریه بد خیم روحی بود
ببین اینا رو به مردم نگو ک در بهترین ودلسوزانه ترین حالت میگن مریضی
حالت بدشم که بهتره نگم
اون طرفم به احتمال زیاد همچین احساساتی نداره پس این یه قضیه باخت باخته
اینیم که میگی دوست کم داری دلیلش ناراحت بودن خودت با بقیس اگه یکم سعی کنی از این چارچوبا که برا خودت ساختی دور ذهنت بیای بیرون و راحت باشی اوکی میشه
بیا درگیر کنکور شو اونوقت به این دقدقه های ذهنی خندت میگیره دیگه
نمیدونم چرا اساتید , حس این دوستمون رو میل به همجنس خودش تشخیص دادن
کاری به استارتر ندارم و خدای نکرده دوست ندارم ایشون رو مورد خطاب قرار بدم ,ولی در اکثر مواقع فرد بدلیل کمبود محبتی که از طرف خانواده بهش میشه بدنبال ارضای حس دوست داشتن و کمبود های عاطفی خودش,دنبال کسی هست که بتونه رو ارضا یا جبران کنه, حال ممکنه اون فرد پسر باشه یا دختر, بحث بر سر اون نیازی نیست که شماها تمایلات ایشون رو گرایش به طرف همجنس لقب میدین,بحث پر کردن تنهایی یا خلوت خودش با کسیه که بتونه اون رو در این شرایط درک کنه نه اینکه حکما........
دقیقا با حرف یغما موافقم..با موضوع استارتر کاری نکردم اما آدما گاهی بعضیا رو یه جور دیگه دوس دارن.مثلن من تو این سایت چن نفرو دوس دارم که همه فهمیدن
یا اینکه یه دوست دارم که وقتی چندروز نبینمش واقعا احساس خلا وجودمو میگیره -_-
دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..
عالی بود منوچهر عزیز..حرف به جا و درستی بود
خیلیا بعلت کمبود مادر و پدر در سنین مشخص و حساسی اینطور میشن که تربیت صحیح هم انجام نمیشه..امروزه هم نمیشه یه نظر داد واسه والدین قبول نمیکنن..اشتباهم برن که هیچ...همنجسبازی اصلا مقولش جداست اینطور نیس...
متاسفانه حیف که فرهنگ روانشناسی و مشاور زیاد جا نیفتاده وگرنه وضع بهترم بود..البته روانشناس مجرب و پول ناپرست پیدا میشد
اولا دوستانی که نظر میدن بهتره نظری رو بدن که تجربه کردن یا راهکاری دارن؟این لحن درست نیست.
درمورد شما.
ببین یادت باشه که از حس دوست داشتن باید درست استفاده کرد.
شما هیچ وقتی رابطت رو باهاش قطع نکن.این به هیچ وجه درست نیست.ولی برای خودت قوانینی رو داشته باش.خیلی زیاد به دیدنش نرو.یادت باشه دوست داشتن زیاد دافعه ایجاد میکنه و بعد از مدتی منجر به قطع رابطه میشه.انسان باید رابطه دوست داشتنشو زیاد از حد نکنه.
سعی کن رابطتون دو طرفه باشه.هیچ وقت خیلی زیاد پیشش نرو.بذار اونم بیاد.ولی ازش به زور نخواه که بیاد.
تو رابطتون سیاست داشته باش.هر حرفی رو بهش نزن.زیاد بهش نگو که دوسش داری.درسته ادم دلش میخواد ابراز علاقه کنه به کسایی ک دوسشون داره ولی نباید زیادازحد باشه.همه چیز رو بهش نگو چون اون هم برای خودش حرفهایی رو داره ولی لزومی نمیبینه که بهت بگه.همه همینطوری هستن.پس تو هم هر حرفی رو نگو.چون اگر بگی از اونم انتظار خواهی داشت که بهت بگه و در صورت امتناع اون شخص تو خیلی ناراحت میشی.
از خطوط قرمز عبور نکن.ینی کاری نکن که عشق تبدیل به هوس شه.بغل کردن.بوسیدن زیادو امثال اینها.کاملا ممنوعه.
سعی کن با کارهای نادرستت ازخودت نرویش.اصولا دوست داشتن زیاد باعث حساسیت میشه.ادم سعی میکنه مواظب فرد مقابلش باشه.از اینکه اون با اشخاص دیگه ای باشه ناراحت میشه.سعی میکنه رفت و امدش رو کنترل کنه.هی فکر میکنه که طرف بهش دروغ میگه.سعی میکنه در بین حرفها ی طرف مقاباش تناقض ایجاد کنه و مچشو بگیره که داره دروغ میگه.اینها همه نتیجتا رفتارها و گیردادن هایی رو ایجاد میکنن که باعث رنجیده شده هر دو طرف میشه و باعث میشه طرف مقابلت ازت دوری کنه.
به خودت تلقین نکن.به خودت نگو که من اگه اونو نبینم نمیتونم درس بخونم.میمیرم.یا خدا.حتی اگر واقعا هم اینطوری باشه تلقین نکن به خودت و تکرارش نکن.سعی کن به کارهای دیگه مشغول شی تا زیاد یادش نکنی..اگه گوشی رو بر نداشت هزار بار زنگ نزن.سعی کن عادی باهاش رفتار کنی.ولی در عین حال دوسش داشته باشی.
چنین رابطه های هونطور که خیلی ساده شروع میشن.از اون هم ساده تر میتونن از هم بپاشن و عذاب آور باشن.پس کارهایی رو که گفتم رو انجام بده تا این اتفاق هرگز نیفته.
اصولی که گفتم واقعا نظر کارشناسی شده ای بودن.همینطوری نظر ساده نبود.پس سعی کن اجراشون کنی.درسته سخته.ولی طی زمان و حدودا شاید یک ماه طول بکشه که به شرایطی که من گفتم عادت کنی.
ویرایش شده توسط مدیریت
خلاف قوانین.
...ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ می خندﻡ؛ ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ...
challenge me if you can
خوب منم ارتباط اجتماعی ضعیفی دارم باهرکسی نمیتونم ارتباط برقرارکنم .ولی سعی خودم رومیکنم بیشترارتباط بگیرم
سرور
دوتا خبر دارم یک خبر خوب... یک خبر بد!
خبر خوب اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
و خبر بد هم اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
من خودم زیاااااد اهل رفیق بازیم ولی بعضی وقتامیشه ک ی ماه ی ماه ازدوستام خبرندارم...
ولی متأسفانه این مشکل تو شهرما زیادوجودداره...ینی میتونم باجرأت بگم ک70درصد پسرامون ب شدت ب هم وابسته میشن..
خیلی راحت هم هم دوطرف قبول میکنن...من خودم جلو چشای خودم دیدم ک واسه دوستی باپسراگریه کردن...
حتی کسایی رودیدم ک ب خاطرعشقشون خودزنی کردن...
یکی ازدوستام ک خ خ قیافه خوبی داره وبیش ازحدب پسرای دیگه وابسته ی پسرای دیگه میشه دلیلشو ازش پرسیدم...
میگفت ک هیچ علاقه ای ب دخترا نداره....تاالان چندباردخترابش پیشنهاددوستی دارن ولی میگفت ک اصن بلدنیست بادخترابحرفه...
ی باری پسرِخوشگل ب ی دختره گفته بودبمیرم واسش شوور گیرش نمیاد.اونم برگشته گفته تاوقتی ک دخترنماهایی مث تو تواین شهرن معلومه ک
شوور گیرمانمیاد...
اگر علاجی داشت ب منم بگید تا ب اون کسایی ک میشناسم بگم...
نمیدونم...شاید خ تند حرف زدم ولی این مشکلیه ک واسه حتی بهترین دوستامم اتفاق افتاده...حتی بعضیاشون آبرشوشون رفته
ولی هیچ وقت نتونستم بهشون کمک کنم...
دوتا خبر دارم یک خبر خوب... یک خبر بد!
خبر خوب اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
و خبر بد هم اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
ویرایش توسط Karegar : 26 فروردین 1395 در ساعت 13:05
دوتا خبر دارم یک خبر خوب... یک خبر بد!
خبر خوب اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
و خبر بد هم اینکه هیشکی از زندگی هیشکی خبر نداره...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)