^______________________^
10.1 سال آینده خودتو تو چه جایگاهی میبینی؟فوق تخصص گرفتم میخوام پروفسور بشم همین
2.به نطر خودت چه راهیو زی کردی که به اینجا رسیدیدعای خیر پدر و مادر و توکل بر خدا
3.برنامه شب تا صبحتو توضیح بده.(همون 10 سال آینده) ؟1- استراحت 2- رسیدگی به زن و بچه 3- شیفت بیمارستان4- کار خیر و رسیدگی به فقرا 5- خرید قبر 6- سرکشی به اقوام
صبورانه در انتظار زمان بمان،
هر چيز در زمان خودش رخ مي دهد،
باغبان حتي اگر باغش را غرق آب کند،
درختان خارج از فصل خود ميوه نمي دهند
قبلنا همش در اینده بودم ولی الان فقط زمان حال و میبینم اینده هیچ چیزش معلوم نیس
من خودم این اینده خودم ک الان اتفاق افتاده رو اصلا اینجوری نمیدیدم یعنی یه اتفاقاتی میفته که ادم تو مخیلشم جا نمیشده پس باید بگم خدایا همش و خوب رقم بزن انچه ک بهترین است
1.دارم تخصص جراحی عمومی میخونم(دیگه آخراشه:yahoo (94): )
2.تلاش و لطف خدا بوده
3.اکتفا میکنم به اینبا تغییر )
امروز یه روز عالیه // باید سر صبح بری توی ماشینتتو از پارکینگ قصرت میای بیرون // بهت میده میده این نظم اشتیاقوقتی از کنار مردم رد میشی // می گن بوی عطرش میادبدن تو ورزش می خواد // دیگه نباید بزنی لب به سیگار
عکست // تتو رو بدن دکتراسر دیدن تو ، تو محله جنگه // اما دستت،تو دست پرنسسافتتاح میشه این هفته برندت // این احسان 98همونی که گرفته همه رو برقش // تو حیاط خونه من چمن و وربتو آکواریوم من نهنگ و گنجهدکتر باید پولدار باشه // هر نمایشگاهی رفت پول باش باشهاینو توی مغزت حک بکن // احسان از اون پولدار هاشهمن باید اول عقایدم نو شه // تا بفهمم بی پولی برای من مردهباید با آفتاب زمان من ذوب شه // به جای سایپا سوار بشم پورشهباید متمرکز باشم // تا بفهمم چه قدری ارزش دارمچونقانون کاینات می گه // شاهرگ رو بشناس نبضش با منهمه دنیا باور فقط // باورای بد آخر خط انایمان، با منه همش // اگه همه زندگیمو دادم به درکحالا وایستا گوشه خیابونا آهن بپرست // اونی که می پرستی رو باید بخرمباید به همه مایه دارا دست بدم // دست به نقد // وقتی بهشون دست بدممن می خوام همه زندگی تو بخرم//مثل فرانسه برزیل رو ببرمبپرم تو دهن شیر و بزنم // بیرون،انرژی تو بدرم
10.1 سال آینده خودتو تو چه جایگاهی میبینی؟4ساله دندونبزشکی رو تموم کردم و از ازدواجمم حدودا یه سال میگزره :yahoo (4):
2.به نطر خودت چه راهیو زی کردی که به اینجا رسیدی؟عاغا سختی کشیدم خوبب
3.برنامه شب تا صبحتو توضیح بده.(همون 10 سال آینده)-_-
بدرود
1-پيشبيني اينده خيلي سخته فكر كنم سريه كارم كاري كه دوست ندارم وفقط براي پر كردن وقتم دارم انجام ميدم شايد هم به ارزوم رسيدم وكتابم رو چاپ كردم يه نويسنده خوب شدم .هميشه معتقدم كه انچه كه منتظرشي اتفاق نمي افته و زندگي بازيهاي زيادي برات در مياره ولي از خدا ميخوام زياد بهم سخت نگيره
2-راهي كه براي نويسنده شدن بايد طي كرد به ظاهرساده است اما اينطور نيست بايد عمر وزندگيت رو پاي اون بذاري شايد دچار افسردگي بشي به يه ادم تنها تبديل بشي شايد ديگه كسي دوست نداشته باشه اما من ميخوام به هدفم برسم چون معتقدم انسان بدون هدف نهايتا انسان پوچي خواهد مرد.ميخوام وقتي پير شدم حس خوبي نسبت به خودم داشته باشم واز گذشته خودم راضي باشم وفقط با رسيدن به هدفم به اينحس خوب ميرسم.
3-شب تاصبح ادم كار زيادي نمي تونه بكنه من تا ساعت تقريبا 4صبح كتاب ميخونم وبعد ميخوابم .اين مربوط به الانه ولي فكر كنم كه هيچ تفاوتي با ده سال اينده نداشته باشه چون با ده سال گذشته هيچ تفاوتي نداره.
نمیدونم...خیلی سخته..شایدم درست درنیاد ولی میگیم خوب....
10.1 سال آینده خودتو تو چه جایگاهی میبینی؟ایشالله پزشک شدم و تو مطبم کار می کنم(اگه به ارزوم برسم..).به علاوه یه سری کارهای تکمیلی دیگه...
2.به نظر خودت چه راهیو طی کردی که به اینجا رسیدی؟سخت و خستگی آور ولی شیرین و دوست داشتنی و پرازخاطره+توکل به خدا و دعای پدر و مادر
3.برنامه شب تا صبحتو توضیح بده.(همون 10 سال آینده):این واقعا سخته..نمیدونم...ولی درکل میشه سرکار و تفریح و بچه ها و درست کردن صبونه ناهار شام...
همیشه یادتان باشد که وضعیت کنونی شما..
سرنوشت نهاییتان نیست..
روزهای خوب خواهند آمد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)