بیا و بگو که چقد خوندی و اماده ای و چند میشی؟؟
6500 از 7200!!
Sent from my Nexus 7 using Tapatalk
مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴿32 المائدة﴾
هر كس انساني را از مرگ رهائي بخشد چنان است كه گوئي همه مردم را زنده كرده است!
5000 تا 5500
هیچی نخوندم.
توی آزمون بعد اگه مشکلی پیش نیاد ، جبران میکنم.
این خط این هم نشون
به امید موفقیت...
فَعَلَی اللهِ تَوَکَّلتُ فَاَجمِعُوا اَمرَکُم وَ شُرَکائَکُم ثُمَّ لا یَکُن اَمرُکُم عَلَیکُم عُمَّهً
آقا نگو آزمون استرس گرفتم!
نمیدونم چرا نمیرسم این محدوده لعنتی رو با اینکه کمه...فکر کنم 5000 شاید!
عاقا از این تاپیکا نزن منم استرس می گیرم خخخ
آزمون بعدی رو جبران می کنم چیست؟؟؟
یه جمله زیبا قبل از آزمون های برنامه ای می باشد که بچه ها برای آرامش خود قبل از گند زدن در آزمون بیان می نمایند و و تا خود آزمون آخر نیز این جمله ادامه خواهد داشت و پایان ندارد!!! خخخ
عاقا یه چیزی=== هی نگید آزمون بعدی جبران می کنم جبران می کنم چون ساختار آزمون های آزمایشی یه ساختار رشته و ای و به هم پیوسته هست و جوریه که اگه شما مبحثی رو نخوندید این مبحث تا باکس مروری هم چنان نخوانده خواهد موند و تو زمان مرور هم یا دوباره اون مبحث رو نمی تونید بخونید یا فقط وقت میشه یه نگاه گذرا بهش داشته باشید چون تمام مباحث رو باید تو اون باکس مروری دوره کنید که مسلما واسه مبحث جدید خوندن وقت کمی دارید پس واسه هر آزمون بِکُش بخونید و سعی کنید به برنامه آزمونتون برسید
ان شا الله فردا همتون به ترازی که براش زحمت کشیدید میرسید
ویرایش توسط پاپا پوریا : 21 آذر 1392 در ساعت 22:05
ای بابا!
بیاین آزمون فردا رو تحریم کنیم، نریم اصلا! والا! هیچ کی که نخونده! الکی بریم اونجا چیکار ها؟
ولی گذشته از شوخی من عمومی ها بیشتر از هفته قبل خوندم + ریاضی و شیمی خوب خوندم
زیست رو بخدا 4 فصل اول پیش تقریبا اصلا نگا نکردم و ژنتیک هم خوب نخوندم البته تا صبح وقت دارم بخونمش
فیزیکم فردا اگه نزنم بهتره
یعنی ترازم چند میشه؟؟!!
"When the going gets tough, the tough get going."
پشتیبانان قلمچی، ملائکه ای هستند بسیار سخت گیر و شدیدالعمل و از انجام وظیفه ی خود کوتاهی نمی کنند.
در این حال ناله حسرت داوطلبان برمیخیزد و می گویند: ای کاش به کتاب پناه می آوردیم و فریب آزمون های قلمچی را نمی خوردیم.
این متن رو از یک جایی کپی کردم مال خودم نیس!
سپس به کاظم می گویند: کاظم شقاوت بر ما چیره شد و ما دانش آموزان گمراهی بودیم. ما را از قلمچی بیرون ببر که اگر بیرون برویم درس میخوانیم.
پاسخ قطعی کاظم این است که آیا در سه سال دبیرستان به اندازه کافی به شما عمر ندادیم تا هر کس خودش درسش را بخواند؟ ما میدانیم اگر شما از کانون من بیرون بروید گمراه خواهید شد.
گاهی دانش آموزان رفقای ناباب و حتی خود کاظم را سبب گمراهی میدانند. کاظم میگوید که من بر شما تسلطی نداشتم و فقط شما را به ثبت نام دعوت کردم. این خودتان بودید که دعوت مرا پذیرفتید. حال امروز خودتان را سرزنش کنید نه مرا.
به پشتیبانان قلمچی رو می آورند تا برایشان از کاظم تخفیفی بگیرند ولی پشتیبانان می گویند مگر معلمان و والدینتان برایتان دلایل روشنی نیاوردند که کانون فقط اسمش دهن پرکن است؟ قالوا بلی. پس آنها برای تقاضایشان تره نیز خرد نمی کنند.
"When the going gets tough, the tough get going."
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)