
نوشته اصلی توسط
Ellie.79
* ی * که بعد از یک کلمه ی ناشناس میاد ی نکره ست. نمیدونم دقیقا باید چجوری توضیح بدم ! برای تشخیصش همیشه به معنی توجه میکنم . وقتی میخوام تشخیصش بدم تو ذهنم این نکته رو مرور میکنم : به هیچی دلالت نمیکنه(!) و کلمه ای که بهش چسبیده رو عوض نمیکنه . مثلا به این دوتا جمله توجه کنین :
او لحن کتابی داشت
کتابی را از کتابخانه ام برداشتم
جمله ی اول ی نکره نیست و کلمه ی کتاب رو که اسمه تبدیل به صفت کرده .
ولی جمله ی دوم ی نکره ست . چیزی رو عوض نکرده . همینجوری داره میگه یه کتاب رو ورداشتم !
اگه ی , ی نکره نباشه , باید کلمه ای که بهش چسبیده رو ازنظر معنی عوض کنه . مثلا خوردن اسم (مصدر ) ئه . ولی وقتی ی لیاقت بهش میچسبه میشه خوردنی و تبدیلش میکنه به صفت.
من به هر جمعیتی نالان شدم >> اینجاام ی نکره داریم
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید ** که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید >> 2 تا ی نکره (توضیح : مسیحانفس یعنی کسی که دم عیسایی داره ! همون تلمیح حضرت عیسی و ... )
الهی سینه ای ده آتش افروز ** در آن سینه دلی وان دل همه سوز >> ی نکره تو بیت دوم
راه تشخیصش فقط معنیه ! باید تمرین کنین و درک ادبی خودتونو بالا ببرین . با تست قرابت زدن درک ادبی میره بالا !