
نوشته اصلی توسط
teenager girl
دادا محمد تقي ميشه کل موضو رو يه خلاصه بزني که مام بتونيم ادامه بديم مق30
سلام خانم جوان
متاسفانه ب دلیل اینکه تجربه اول حقیر بود موضوع،سبک ،و خلاصه ای در نظر نگرفتم
اول میخواستم داستانو ببندم و یک داستان جدید بذارم ولی دیدم نمیشه زحمات دوستان رو نادیده بگیرم
برای همین الان اعلام میکنم
داستان دارای سبک اجتماعیه و قراره در آخر خوانده رو مجذوب یک پیام بکنه:"زندگی شاید سخت باشه اما اگر شما از اون محکم تر باشید میتونید ب آرزوهاتون برسید"
پایان این داستان ب نویسنده هاش بر میگرده
ممکنه در آخر پسرک سرمایه دار بشه
یا دارای خانواده بشه
یا حتی ممکنه برگرده ب زندگی عادی خودش
هرچیزی ممکنه
همین باعث هیجان میشه
ببینید الان معموله داستان ها ورمان های ایرانی اینه ک شما اگر دوکتاب از نویسنده خونده باشید متوجه میشید پایانه کار چطوره
اما چون اینجا "مولتی رایتره" هیچ پایانی قابل پیش بینی نیست
جالبه بدونید ک این یه روش برای تبادل سبک های نوشتن در یکی از کشور های خارجیه(اسمش خاطرم نیست اگر یادم اومد ویرایش میکنم)
شما با هر ایده ای ک دارید داستانو ادامه بدید.
از توجه شما کمال تشکر وامتنان را دارا میباشم