خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 16 به 30 از 55
    1. Top | #16
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      سر کلاس ادبیات بودیم، از بس اذیت استاد کردیم، از دستمون عصبی شد و درسو ول کرد و شروع کردن به فحش دادن.
      گفت آخه بهتون بگم بیشعور، احمق، نفهم، الاغ و ...
      که یهو یکی از رفقا با صدای بلند گفت بگو بابا
      کلاس منفجر شد ...
      استادم زورش گرفته بود و سرخ شده بوددد = )))
      جالب هم اینجاست که نفهمید کی گفته : ))))
      سر آخر حتی با تهدید هم نتونست کاری بکنه : دی

    2. Top | #17
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      دوستانی که حاطره یادشون نمیاد راهنمایی میکنم :

      بهترین خاطرات دانشجویی بطری بازی کردن با دخترای کلاس تو خونه مجردیه

    3. Top | #18
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      دوتا خاطره دارم باحال
      اولیش :
      یک بار معلم هندسه مون داشت پای تخته مسئله اثبات میکرد یکی از بچه ها مثلا آروم به کناریش گفت پول منو آوردی؟!
      معلمم برگشت از پای تخته گفت ایشالا پسره =))
      ______________________________________
      یکبار هم معلم مثلا برای خودش برای اینکه تقلب نشه دوتا برگه امتحان نهایی ادبیات آورده بود یکی خرداد یکی شهریور
      تا داشت برگه ها رو توزیع میکرد بچه ها جوری عوض کردن برگه هاشونو که خرداد و خرداد مثلا کنار هم بیفتن
      این معلمم تا آخر ساعت داشت به این کناری من میخندید و میگفت این الاغ نمی فهمه برگه ها فرق داره
      همه بچه هام میخندیدن اونم تا ساعت آخر همینجور داشت تقلب میکرد!
      خداوندا، لعنت کن آن کس را که برای اولین بار در ذهنش ساخت امتحانی مانند کنکوررا کرد
      VIVA Math & Physics
      E=mC2
      One day I will Become Successful

    4. Top | #19
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hossein.A نمایش پست ها
      سر کلاس ادبیات بودیم . یکی یکی بچه ها باید میرفتن شعر میخوندن .
      یکی از خانوما پا شد رفت . بعدش گفت استاد میشه من پشتم به بچه ها باشه خجالت میکشم .

      یهو یکی از دوستان گفت : سیم خاردار پشت و رو نداره . راحت باش !
      دختره ناراحت شد . میخواست از کلاس بزاره بره بیرون .
      استادم معطل نکرد گفت : دوست عزیز اِسکاج هم همین حالت رو داره . برو درستو حذف کن !



      دست استاده درد نکنه
      ولی خودمونیم دختره دچار "خودخرپنداری" شده بود
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    5. Top | #20
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      ترم سه تا هفت من یه هم اتاقی داشتم به اسم زهره
      اکثر وقتا 8 صبح کلاس داشت هرچی بیدارش می کردم بیدار نمی شد بعضی وقتا یهو داد می زدم یا موهاشو می کشیدم یا گازش می گرفتم و...
      که چی؟ پاشو دختر حذفت می کنن خب !
      این طفلی دو بار خواب منو دیده بود...یه بار خواب دیده بود دارم با نانچکو می زنمش بیدار شه یه بارم خواب دیده بود دارم با اتو می سوزونمش

      ================================================== ===========================================
      خونه ی ما چون گربه داشتیم و این گربه نازنین عادت داشت وقتی خوابم بیاد حالا یا بینیم رو لیس بزنه یا منو با خمیر اشتباه بگیره مث خمیر ورز بده یا گاز گاز کنه (جالبش این بود که فقط هم با صورتم کار داشت گربه نامرد) منم هی می گفتم پیشت پیشت
      یه بار زهره از خونشون صبح اول وقت رسید ، صدا اومد من گفتم پیشته طفلی قالب تهی کرد و رفت طبقه ی بالا اتاق بچه ها
      یه بار هم ندا خم شد سمت تخت من گوشیشو بزنه به شارژ چنان گفتم پیشته ترسید
      یه بارم سعادت پیشته شنیدن نصیب تکتم شده بود
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com
      ویرایش توسط Hadis73 : 21 اردیبهشت 1395 در ساعت 15:14

    6. Top | #21
      کاربر فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      یه خاطره دیگه ای دارم که امروز برام اتفاق افتاد
      فعلا رزرو کردم بعدا مینویسم

    7. Top | #22
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Maximus نمایش پست ها
      یه خاطره دیگه ای دارم که امروز برام اتفاق افتاد
      فعلا رزرو کردم بعدا مینویسم

      بگو خب
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    8. Top | #23
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      استاد انقلابمون داشت در مورد حادثه سینما رکس آبادان می گفت که شب قدر بودبرگشت گفت واقعا کسی که شب قدر میره سینما آدم خوبیه؟از اون ور برگشت گفت "شهدای سینما رکس"گفتم استاد چرا پاردوکسیکال حرف می زنی؟؟؟انقدر جوابمو با حرفای درهم و سفسطه داد که نفهمیدم چی گفتگفتم استاد دولت برای خودش زیاد فتوا می ده شهید شهری و روستایی و جنگی و...استاد ! درجه ی شهادت رو خدا می دونه و بنده ش ! نه دولت و شما و من !!!!==============================همین خانم داشت سوال می گفت برگشت گفت "مدرنیزاسیون کردن"==============================همین خانم با غلظت تمام dna رو خوند دی ان آآآآآآآآی dni لااقل نکرد بگه دی ان آ !!!!اینا با سوادای مملکتن....
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    9. Top | #24
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Hadis73 نمایش پست ها
      یه روز با بچه ها تو اتاق بودیم می خواستن ورق بازی کنن یکی از بچه ها اومد بگه هفت خبیث اشتباهی گفت هفت کثیف
      گفتم هفت کثیف نه ، هفت نجس
      از اون ور یکی دیگه گفت نه بابا هفت کثافت بی شعور
      خوب شد قضیه فیصله پیدا کرد

      ------------------------------------------------

      حکم بازی کردن دخترا خیلی باحاله بخدا
      هربار که با یه دختر یار شدم جز اینکه تِر زده هیچ سود دیگه ای نداشته

      4 نفره بازی میکردیم 2 تا پسر بودیم 2 تا دختر
      یارم میبینه برگ من سره و خودشم قراره نفر آخر بیاد پایین،
      میبره برگ منو
      میگم چرا میبری وقتی برگم سره ؟ میگه اخه خال روی زمین رو تموم کرده بودم
      میگم خب ردش چرا ندادی؟
      میخنده میگه بریدنش یه کیف دیگه ای داره

      ریـدم تو این منطقش

    10. Top | #25
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط REDAXE نمایش پست ها
      خوب شد قضیه فیصله پیدا کرد

      ------------------------------------------------

      حکم بازی کردن دخترا خیلی باحاله بخدا
      هربار که با یه دختر یار شدم جز اینکه تِر زده هیچ سود دیگه ای نداشته

      4 نفره بازی میکردیم 2 تا پسر بودیم 2 تا دختر
      یارم میبینه برگ من سره و خودشم قراره نفر آخر بیاد پایین،
      میبره برگ منو
      میگم چرا میبری وقتی برگم سره ؟ میگه اخه خال روی زمین رو تموم کرده بودم
      میگم خب ردش چرا ندادی؟
      میخنده میگه بریدنش یه کیف دیگه ای داره

      ریـدم تو این منطقش


      نظری ندارم چون خودم ورق رو دوست ندارم و بلد هم نیستم
      اون تیکه آخرشو در مورد منطق ، ویرایش کن
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    11. Top | #26
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      امروز رفتیم امام زاده دیدیم یه عالمه درخت توت و شاتوت هست مام نیگاشون میکردیم خادم امامزاده اومد گفت میخواید براتون چهارپایه بیارم مام کلی خوشحال شدیم رفت برامون چهارپایه اورد مام رفتیم بالا یه عالمه شاتوت چیدیم الان کلی انرژی مثبت دارم

    12. Top | #27
      کاربر باسابقه

      Romantic
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط REDAXE نمایش پست ها
      خوب شد قضیه فیصله پیدا کرد

      ------------------------------------------------

      حکم بازی کردن دخترا خیلی باحاله بخدا
      هربار که با یه دختر یار شدم جز اینکه تِر زده هیچ سود دیگه ای نداشته

      4 نفره بازی میکردیم 2 تا پسر بودیم 2 تا دختر
      یارم میبینه برگ من سره و خودشم قراره نفر آخر بیاد پایین،
      میبره برگ منو
      میگم چرا میبری وقتی برگم سره ؟ میگه اخه خال روی زمین رو تموم کرده بودم
      میگم خب ردش چرا ندادی؟
      میخنده میگه بریدنش یه کیف دیگه ای داره

      ریـدم تو این منطقش
      با اطمینان کامل بهت میگم

      اگه با دخترا خواستید ورق بازی کنید

      فقط " بی بی ، سلام " بازی کنید .

      در غیر این صورت بازی نکنید آرومتر هسید

    13. Top | #28
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط biskie نمایش پست ها
      با اطمینان کامل بهت میگم

      اگه با دخترا خواستید ورق بازی کنید

      فقط " بی بی ، سلام " بازی کنید .

      در غیر این صورت بازی نکنید آرومتر هسید
      گفتم چ خاطره ای بگم..گفتن بی بی سلام یاد ی خاطره تو خوابگاه افتادم

      دوستم گفت ورق بازی کنیم من و دو تا از دوستام گفتیم زیاد وارد نیسیم..گفت بی بی سلام بازی کنیمو و قوانینشو گفت...هر وقت ب بی بی میرسید یا دستمونو میزاشتیم رو سینه مون میگفتیم بی بی سلام یا رو سرمون... ب سرباز میرسید میگفتیم بی بی سلام ب شاه میرسیدم ی سوتی دیه..ی وضعی ...ینی تا اخرش تو فاز سوتی بودیم خیلی خندیدیم یادش بخیر...این خاطره برا ی ماه پیشه : )

    14. Top | #29
      کاربر نیمه فعال

      Khoshhalam
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط sahel. نمایش پست ها
      امروز رفتیم امام زاده دیدیم یه عالمه درخت توت و شاتوت هست مام نیگاشون میکردیم خادم امامزاده اومد گفت میخواید براتون چهارپایه بیارم مام کلی خوشحال شدیم رفت برامون چهارپایه اورد مام رفتیم بالا یه عالمه شاتوت چیدیم الان کلی انرژی مثبت دارم



      نوش جان عزیزم
      I want to live to survive people.

      این وبلاگ منه :
      http://mannevesht73.blogfa.com

    15. Top | #30
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط REDAXE نمایش پست ها
      خوب شد قضیه فیصله پیدا کرد

      ------------------------------------------------

      حکم بازی کردن دخترا خیلی باحاله بخدا
      هربار که با یه دختر یار شدم جز اینکه تِر زده هیچ سود دیگه ای نداشته

      4 نفره بازی میکردیم 2 تا پسر بودیم 2 تا دختر
      یارم میبینه برگ من سره و خودشم قراره نفر آخر بیاد پایین،
      میبره برگ منو
      میگم چرا میبری وقتی برگم سره ؟ میگه اخه خال روی زمین رو تموم کرده بودم
      میگم خب ردش چرا ندادی؟
      میخنده میگه بریدنش یه کیف دیگه ای داره

      ریـدم تو این منطقش
      دخترا رو با هم یار کنید تا راحتتر ببرید




      نقل قول نوشته اصلی توسط biskie نمایش پست ها
      با اطمینان کامل بهت میگم

      اگه با دخترا خواستید ورق بازی کنید

      فقط " بی بی ، سلام " بازی کنید .

      در غیر این صورت بازی نکنید آرومتر هسید

      به من برخورد

      حتما دخترایی باهاشون بازی کردی بلد نیستن : ))
      دلمان برای هرچیز کوچک،چقدر تنگ است..

    صفحه 2 از 4 نخستنخست 123 ... آخرینآخرین

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. پاسخ: 9
      آخرين نوشته: 22 دی 1396, 10:12
    2. ???درخواست راهنمایی برای «امتحانات نهایی سوم» - معرفی کتاب؟؟؟
      توسط Sleeplife در انجمن امتحانات سال یازدهم
      پاسخ: 10
      آخرين نوشته: 18 شهریور 1395, 09:04
    3. پیام های عاشقانه دختران ایرانی برای والیبالیست آمریکایی!
      توسط Hellion در انجمن اخبار و مطالب جالب و خواندنی
      پاسخ: 7
      آخرين نوشته: 02 تیر 1394, 00:58
    4. راهمنمایی در مورد انتخاب رشته بچه های ریاضی .... .!!!
      توسط amir.abs در انجمن تغییر رشته تحصیلی
      پاسخ: 0
      آخرين نوشته: 28 خرداد 1394, 18:59
    5. dvd بخرم نخرم؟؟!!! بچه هایی ک دارید لطفا راهنمایی
      توسط طراوت در انجمن فیلمهای کمک آموزشی
      پاسخ: 12
      آخرين نوشته: 18 اردیبهشت 1393, 20:22

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن