مدل ذهنی رتبه های سه رقمی و دورقمی کنکور
همهی ما عاشق این هستیم که راز و رمزهای افراد موفق را بدانیم. گاهی این افراد، میلیاردرهایی هستند که از صفر شروع کردهاند، بعضی وقتها ورزشکارانی که از زمین خاکی و گاهی اوقات همرتبههای برتر کنکور؛ اما دانستن این راز و رمزها بهتنهایی کمک خاصی به ما نمیکند؛ بلکه فقط اطلاعات ما را بالا میبرند. در این مقاله قصد دارم در رابطه با ۷ عامل مشترک بین رتبههای برتر کنکور برای شما صحبت کنم. اگر هدف شما برای کنکور بهاندازه کافی بزرگ است، خواندن این مقاله، شما را با مدل ذهنی رتبههای برتر آشنا میکند و میتواند نقشه موفقیت شما هم باشد.
- از ابتدا میدانستند که ازآنچه میخواهند!
اگر همینالان، از بسیاری از دوستان خود بپرسید که میخواهند چه رشته و چه دانشگاهی قبول شوند؟ بهاحتمالزیاد این پاسخ را خواهید شنید: که حالا بگذار برای بعد کنکور! اول ببینیم رتبهمان چند میشود، تازه آن موقع تصمیم میگیریم که کجا برویم! یادتان باشد افراد موفق بهصورت تصادفی موفق نشدهاند، بلکه آنها از میان صدها گزینه پیشروی خود موفقیت را انتخاب کردهاند. حال شما فرض کنید رتبه کنکورتان ۱ شده! شاید فرض عجیبی باشد؛ اما اگر رتبه شما ۱ بود چه رشته و چه دانشگاهی را انتخاب میکردید؟ اولین چیزی که به ذهن شما رسید، آرزوی شماست. آرزوی خود را در یک خط واضح و دقیق بنویسید تا بدانید قرار است تا روز کنکور برای چه چیزی بجنگید.
- عجیب باورش کرده بودند!
یکی از مهمترین مشترکات بین اکثر رتبههای برتر این بود که همگی این باور را در خود پرورش داده بودند که به هدفشان خواهند رسید؛ یعنی اگر مصاحبههای آنها را موردبررسی قرار دهید این مورد حتماً به چشمتان خواهد خورد که من میدانستم رتبهام زیر ۲۰ میشود. یا این جمله که گرچه در چند آزمونهای آزمایشی ترازم افت کرد اما من میدانستم که رتبهام خوب میشود. پس بعد از تعیین هدف، مهمترین کار شما، ایجاد باور رسیدن به هدف است. شما لایق آن هدف یکخطی که بالا نوشتید هستید.
- بهانه ممنوع بود!
واقعیتش بعضی وقتها صحبت کردن با برخی از افراد، باعث میشود که آدم به این فکر کند که خودش چقدر بهانهگیر و تنبل است! شاید عجیب باشد اما برخی از رتبههای تکرقمی و دورقمی کنکور، دچار حوادث بسیار تلخی شده بودند که میتوانستند راه افسردگی را انتخاب کنند. بهعنوانمثال یکی از این عزیزان پدر و برادر خود را در یک سانحه ازدستداده بود. شخصی دیگر، یکی از دستهایش، در یک تصادف با اتومبیل قطعشده بود و دیگری به دلیل کوچک بودن منزل، مجبور بود که شبها با نور راهپله درس بخواند! آیا شما بهانههایی بزرگتر از اینها هم دارید! ژان پل سارتر جمله عجیبی دارد که میگوید: اگر یک افلیج قهرمان دو نشود، مقصر صد در صد خود اوست! پس تا اطلاع ثانوی بهانهگیری ممنوع و همیشه این جمله را به خود بگویید که مهمترین عامل موفقیت، فقط من هستم …
- عاشق بودند!
شما دو راه بیشتر ندارید: راه اول، یا اینکه باعلاقه به مدرسه و کلاس بروید و هرروز به این فکر کنید که قرار است بامطالعه این کتابها و اجرای این برنامه به آرزو و هدفم برسم پس اینها وسیله رسیدن من به هدفم هستند. راه دوم، این است که هرروز غر بزنید و وقتی هم در حال مطالعه هستید مدام فلسفهبافی کنید که چرا من باید اینها را بخوانم، اینها به چه دردی میخورد و غیره؛ که مطمئن باشید نتیجه زیاد خوبی از این روش نخواهید گرفت؛ اما درنهایت ما به نظر شما احترام میگزاریم …
- بدون برنامه غیرممکن بود!
همه رتبههای برتر به این موضوع اقرار میکردند که برنامهریزی پایه موفقیت آنها را تشکیل میداده؛ اما اگر این بار تصمیم دارید برای خود برنامهریزی کنید، مراقب باشید که این برنامه نیز، به سرنوشت شوم برنامههایی که قبلاً برای خود باذوق و شوق نوشتهاید دچار نشود و برای همیشه روی کاغذ باقی نماند. بهترین کار این است که یک برنامه خوب با اجرای عالی داشته باشید. پیشنهاد من به شما این است که اولاً برنامهای منطبق بر واقعیت بنویسید و ثانیاً تعادل را در آن رعایت کنید. البته میتوانید از یک مشاور هم در این زمینه کمک بگیرید.
- زندگی جاری است!
کم نیستند دانشآموزانی که به بهانه کنکور زندگی را بر خود و هم بر خانواده حرام میکنند. این افراد استدلالشان این است که اگر فقط درس بخوانند و هیچ کار دیگری انجام ندهند به موفقیت خواهند رسید! اما بررسیهای ما چیزی غیرازاین را نشان میدهد یعنی اکثر رتبههای برتر اعتقاد داشتند که باید مهمانیها و تفریحهای بیهوده را کم کنند اما قطع کردن در مدل ذهنی آنها نبودآا. پیشنهاد ما به شما این است که در هفته ۴ الی ۶ ساعت به تفریح موردعلاقه خود بپردازید و یادتان باشد که این تفریح اتلاف وقت نیست؛ بلکه شما در حال شارژ انرژی روحی خود، برای هفته آتی هستید.
- این کتاب راز مشترک آنها بود!
بهجرئت میتوانم بگویم تمامی رتبههای برتر، در یک مورد اتفاقنظر داشتند و آن، منبع طراحان سؤالات آزمون سراسری بود! بله منبعی استراتژیک و فراموششده. آنها تقریباً در تمامی دروس یکبار متن کتاب درسی را مطالعه کرده بودند و در دروس تمرینی مثل ریاضی و فیزیک، تمرینات کتاب درسی را یکبار حل کرده بودند و منبع دوم آنها، تستهای آزمونهای سراسری سالهای گذشته بود. ازنظر رتبههای برتر این تستها یکبارمصرف نبودند بلکه یک منبع ارزشمند، برای پیشبینی روند سؤالات کنکور به شمار میآمدند. پس شما هم حتماً یکبار کتاب درسی را مطالعه نمایید و از حل تستهای آزمونهای سراسری نیز غافل نشوید.
شما هم سال دیگر می توانید جزو رتبه های برتر باشید و به هدف خود دست پیدا کنید به شرطی که از همین لحظه این اصول را رعایت کنید
با شما تا اوج …علیرضا مطلبی