چند قدم برای ان چیز که میخواهید

[fafa.Mmr]

سلام
امیدوارم خوب باشید. ازتون صمیمانه دزخواست میکنم برای این چند روز تاخیر و نبوده بنده منو ببخشید. من شما دوستای کنکوریمو تنها نمیزارم (شعار نیست حرفه دلمه).

امروز میخوام باهم چند قدم برداریم … . چند قدم کوچک برای خواسه های بزرگ …!
میرم سریع سراغ اصل مطلب.
فرایند خلاق
دارای سه قدم میباشد و یک راهنمای ساده واسه به دست آوردن خواسته هاتون میباشد.

قدم اول: خواستن
واقعا چی میخواین الان؟ قبولی در کنکور؟ بشینید الان خواسته ی خودتون رو کاغذ بنویسید.
از خودت و از ذهن خودت بخواهید. بگذارید جهان بفهمد چه میخواهید.
من میخوااااااااااااااااااااا ام دانشگاه پزشکی قبول شمممممممممم.
جهان به افکاره شما پاسخ میده شک نکنید.
وظیفه شما اینه که اونچیزی که میخواهید رو انتخاب کنید اما با خودتون صادق باشید و شفاف. اگر شفاف و روشن ندانید که چه میخواهید قانون جاذبه کاری برای شما نمیتواند انجام دهد.
تلاش کنید که بدانید واقعا چه میخواهید.
نیازی نیست پشت سرهم درخواست کنید کافیست یکبار واقعا بخواهید همین.
اول در ذهن خود خواسته ی خود را مشخص کنید سپس درخواست … .

قدم دوم: باور داشتن
اگر ایمان داشته باشید در کنکور قبول خواهید شد شک نکید که خواهید شد.
به چیزی که دیده نمیشود هم ایمان داشته باشید. همانطور که به خدا ایمان دارید.
ایمان داشته باشید چیزی که میخواهید و درخواست کردید همان لحظه به شما داده شده است.
باید ایمان کامل داشته باشید نه همراه با تردید.
تصور کنید چیزهایی که میخواهید داشته باشید را هم اکنون دارید و در لحظه ای که به آن احتیج دارید آن ها ظاهر میشوند. سپس صبر کنید و اجازه دهید هویدا شوند.
درباره خواسته هاتون نگران و دل آزرده نباشید. کمبود آن هارا احساس نکنید.
فکر کنید آن ها را از قبل داشته اید.
من از قبل کنکور میدونستم پزشک میشممممممممممم ایمان داشتممممممم.
افکار غالب شما به سوی شما برمیگردد زیرا جهان آفرینش هماننده آیینه عمل میکند.
شروع به باور کردن کنید. طوری رفنار کنید که انگار شما یک پزشک هستید.
مثل اون ها حرف بزنید. رفتار کنید. لباس بپوشید.
(اگه به یک کافه ی دنج نرفنید و هات چاکلت نخوردید حتما امتحان کنید).
با کلاس باشید (شما هیچ چیز از دیگران کم ندارید)
شما آنچه که بخواهید به دست میاورید اگر فقط بدانید چگونه آن را در ذهنتان پرورش دهید همین و بس.
(یادتون نره دو دوتا میشه چهارتا چه ایمان داشته باشی چه نداشته باشی )

قدم سوم: دریافت
درباره ی دریافت خواسته های خود احساس خوشایندی داشته باشید.
احساس خوب یعنی قرار گرفتن در فرکانسی که خواسته ی خود را طلب کردید.
من دلم پاکههههههههه میدونم کنکور قبول میشمممممممممممم
اگر چیزی را باور داشته باشید ولی نتوانید احساس خود را بروز دهید بی فایده است چون دنیای ما یک دنیای احساسی میباشد.
فقط یکبار باور کنید خواسته ی خود را دریافت کرده اید.
عمل فقط انجام یک کاری است درحالی که عمل الهام شده یعنی انجام کاری که به وقوع میپیوندد و دریافت میشود.
تنها چیزی که نیاز هست خود شما هستید تا خلق کنید.
از خودم باید یه دکتر موفق بسازممممممممممممممممممممم م.
به ذهن ناهشیار خود اعتماد کنید همین
و در آخر :
تو اون چیزی میشی که خودت میخوای … .
شما همتون دکتر و مهندس های فردای ایران زمین هستید.
(عشق من ایمان بیار توهم میتونی خانوم دکتر من باشی)
به خاطر پدر و مادرتون هم شده ب خودتون ایمان بیارید.
پوریا نیری (نویسنده و مدیر بخش انگیزشی مکتبستان)

[ah.at]

عالییییییی

[afshar]

بعضی وقتا هست...همه چی انگار خوبه....انگار ی جورایی بابه دلت میگذره روزگارت...تو فقط محو این همه خوشی هستی این همه لذت ، این همه شور و شوقت برای یورش به سمت هدفت ، آرمانت، آرزویه قشنگت....این روزها انگار متعلق به این دنیا فانی نیستی، انگار چشمهاتو بستی و فقط با ضربانه قلبت ثانیه به ثانیه هماهنگ میشی، خوب میدونی چه زمانی قلبت از همیشه عاشقانه تر مینوازه موسیقیه زندگیت رو! خوب میدونی که چه زمانی غرق میشی تو لحظه به لحظه ی نفس کشیدنت! خوب میدونی که چقدر لذت داره....وقتی از قید و بند ساعت و ثانیه جدا میشی، یادت میره شامتو بخوری، یادتمیره امروز روزه تولدت بوده!، یادت میره بابا تو کی! چی؟ کجایی؟ چن سالته؟ چن چندی تا اینجایه زندگیت؟....


یادت میرررهههههه......این چیزایه قالبی و کلیشه ای رو میندازیش دور....دیواره محکم روزمره گیهاتو با تبر مستحکم امید، امید و امیدددددددد درهم خورد میکنی....پاتو فراتر میذاری ،از مرز نابودیها ، اشکها، غم ها ، نا امیدی ها،شکها و تردیدها، میشودها و نمیشودها، ورق زدن روزهای رفته و خاطرات تلخ گذشته، حرفها و قضاوتهای اطرافیان که تا بعد مرگت هم ، همچنان ادامه داره،،،.....وای که چقد میچسبه فارغ از هیاهوی بیرون با ی فنجون گل گاوزبونه دم کرده به همراه لیمو ترش به زندگیه درونت ی جونه دوباره بدی.... چقدر میچسبه بعد کولاک بودنه اون روزت تو راهه چیزی که زنده ای الان به خاطرش قران قدیمیه جانمازه مامانتو برداری ی نیت کنی ، و بازش کنی و باصوت قشنگت بلند بلند بخونیش و معنیش کنی...وقتی بوسیدیش و خواستی ببندیش گلبرگای خشک شده ی لای صفحاتش بریزه رو جانمازت و .....وای که چه آرامشی بهت دست میده وصف نشدنی..این از همه ش بیشتر میچسبه وقتی لبخنده عزیزترین افراد زندگیتو پشت تلاشت میبینی اشک شوق به چشات میشینه روتو میکنی به آسمونش تو دلت میگی....خیلی نوکرتم.

باور کنیم زندگی همینه، من نمیگم سختی نیست....چرا هست، واسه همه هست....تو زندگیه هر کسی یه جوره....منم مشکلاتی دارم ، استاد در جریان هستش.....ولی میگم بی خیال بابا....خدا از آفرینشه تو ی هدفی داشته...مبادا شرمنده خدا بشی ی موقع....اون بالایی کارش درسته....مطمین باش وقتی دید تو عاشقی میکنی واسه هدفت .....عاشقانه تر از خوده تو گام بر میداره با هر ی قدمت 10تا میاد جلو ، منتظره توههه! چرااااا؟
خب معلومه ، که دستتو دراز کنی سمتش، اونوقته که میگره و ولت نمیکنه.....خدامون خودش تنهاست....ولی محاله ممکنه تو رو تنهات بذاره اینو باور کن دوست قشنگم....
تو بخوای بالاخره میرسی بهش باور کن....جونتو بذار واسش ، اگه هدفت تو لحظه بات نباشه یعنی نیستی!!،،،،،
دعایه هرشبم، ان شالله آرزو و اهدافتون با مصلحت خدا یکی باشه، وموفق باشین و سلامت.بوسه های خدا پای تک تک آرزوهاتون

[Mohsen2]

بعضی وقتا هست...همه چی انگار خوبه....انگار ی جورایی بابه دلت میگذره روزگارت...تو فقط محو این همه خوشی هستی این همه لذت ، این همه شور و شوقت برای یورش به سمت هدفت ، آرمانت، آرزویه قشنگت....این روزها انگار متعلق به این دنیا فانی نیستی، انگار چشمهاتو بستی و فقط با ضربانه قلبت ثانیه به ثانیه هماهنگ میشی، خوب میدونی چه زمانی قلبت از همیشه عاشقانه تر مینوازه موسیقیه زندگیت رو! خوب میدونی که چه زمانی غرق میشی تو لحظه به لحظه ی نفس کشیدنت! خوب میدونی که چقدر لذت داره....وقتی از قید و بند ساعت و ثانیه جدا میشی، یادت میره شامتو بخوری، یادتمیره امروز روزه تولدت بوده!، یادت میره بابا تو کی! چی؟ کجایی؟ چن سالته؟ چن چندی تا اینجایه زندگیت؟....


یادت میرررهههههه......این چیزایه قالبی و کلیشه ای رو میندازیش دور....دیواره محکم روزمره گیهاتو با تبر مستحکم امید، امید و امیدددددددد درهم خورد میکنی....پاتو فراتر میذاری ،از مرز نابودیها ، اشکها، غم ها ، نا امیدی ها،شکها و تردیدها، میشودها و نمیشودها، ورق زدن روزهای رفته و خاطرات تلخ گذشته، حرفها و قضاوتهای اطرافیان که تا بعد مرگت هم ، همچنان ادامه داره،،،.....وای که چقد میچسبه فارغ از هیاهوی بیرون با ی فنجون گل گاوزبونه دم کرده به همراه لیمو ترش به زندگیه درونت ی جونه دوباره بدی.... چقدر میچسبه بعد کولاک بودنه اون روزت تو راهه چیزی که زنده ای الان به خاطرش قران قدیمیه جانمازه مامانتو برداری ی نیت کنی ، و بازش کنی و باصوت قشنگت بلند بلند بخونیش و معنیش کنی...وقتی بوسیدیش و خواستی ببندیش گلبرگای خشک شده ی لای صفحاتش بریزه رو جانمازت و .....وای که چه آرامشی بهت دست میده وصف نشدنی..این از همه ش بیشتر میچسبه وقتی لبخنده عزیزترین افراد زندگیتو پشت تلاشت میبینی اشک شوق به چشات میشینه روتو میکنی به آسمونش تو دلت میگی....خیلی نوکرتم.

باور کنیم زندگی همینه، من نمیگم سختی نیست....چرا هست، واسه همه هست....تو زندگیه هر کسی یه جوره....منم مشکلاتی دارم ، استاد در جریان هستش.....ولی میگم بی خیال بابا....خدا از آفرینشه تو ی هدفی داشته...مبادا شرمنده خدا بشی ی موقع....اون بالایی کارش درسته....مطمین باش وقتی دید تو عاشقی میکنی واسه هدفت .....عاشقانه تر از خوده تو گام بر میداره با هر ی قدمت 10تا میاد جلو ، منتظره توههه! چرااااا؟
خب معلومه ، که دستتو دراز کنی سمتش، اونوقته که میگره و ولت نمیکنه.....خدامون خودش تنهاست....ولی محاله ممکنه تو رو تنهات بذاره اینو باور کن دوست قشنگم....
تو بخوای بالاخره میرسی بهش باور کن....جونتو بذار واسش ، اگه هدفت تو لحظه بات نباشه یعنی نیستی!!،،،،،
دعایه هرشبم، ان شالله آرزو و اهدافتون با مصلحت خدا یکی باشه، وموفق باشین و سلامت.بوسه های خدا پای تک تک آرزوهاتون

دمت گرم اقا افشار تا لحظه اخر هستی