کوروش کبیر و یک سوال برای من !

[Adam Hart]

سلام دوستان عزیز شبتون بخیر ( یا شاید روز !)

اول ی مقدمه ای برم اینکه من هیچ مشکلی با کوروش بزرگ و آریایی بودن ندارم آدم خیلی مذهبی هم نیستم فقط ی وقتایی ی سوال هایی برام

پیش میاد میام مطرح میکنم که جوابشو بگیرم

از قضا این سوال بنده بر خلاف چندین تایپیک قبلیم مربوط به دین نیست سوال ساده ای هم هست که با توجه به سطح معلومات خودم که از تاریخ که

نچندان زیاده میپرسم

همون طور که میدونید و خیلی ها میگن کوروش کبیر صاحب نصف جهان بود تا اینجاش که مشکلی نیست ؟

حالا سوال من اینه این جناب کوروش به چه قصدی نصف جهان رو فتح کرده و کلی آدم کشته ؟ کاری به اخلاق پاک جناب کوروش کبیر ندارم که با برده

ها چه طوری رفتار میکرده

با زنا چطوری رفتار میکرده سوالم مشخصه

چه چیزی بوده که ارزش این رو داشته جناب کوروش خون این همه آدم رو بریزه و به این کشور اون کشور لشکر کشی کنه و نصف جهان رو زیر سیطره خودش در بیاره ؟ نکنه همشون از

پادشاه های قبلی به ارث رسیده و ایشون هم هیچ لشکر کشی ای هم نداشته و بنده خبر ندارم اگه میشه من رو آگاه کنید عزیزان با تشکر و سپاس فراوان

[Mr. ARAD]

قبلش این کتابو بخون

[0M0HamMad0]

سلام دوستان عزیز شبتون بخیر ( یا شاید روز !)

اول ی مقدمه ای برم اینکه من هیچ مشکلی با کوروش بزرگ و آریایی بودن ندارم آدم خیلی مذهبی هم نیستم فقط ی وقتایی ی سوال هایی برام

پیش میاد میام مطرح میکنم که جوابشو بگیرم

از قضا این سوال بنده بر خلاف چندین تایپیک قبلیم مربوط به دین نیست سوال ساده ای هم هست که با توجه به سطح معلومات خودم که از تاریخ که

نچندان زیاده میپرسم

همون طور که میدونید و خیلی ها میگن کوروش کبیر صاحب نصف جهان بود تا اینجاش که مشکلی نیست ؟

حالا سوال من اینه این جناب کوروش به چه قصدی نصف جهان رو فتح کرده و کلی آدم کشته ؟ کاری به اخلاق پاک جناب کوروش کبیر ندارم که با برده

ها چه طوری رفتار میکرده

با زنا چطوری رفتار میکرده سوالم مشخصه

چه چیزی بوده که ارزش این رو داشته جناب کوروش خون این همه آدم رو بریزه و به این کشور اون کشور لشکر کشی کنه و نصف جهان رو زیر سیطره خودش در بیاره ؟ نکنه همشون از

پادشاه های قبلی به ارث رسیده و ایشون هم هیچ لشکر کشی ای هم نداشته و بنده خبر ندارم اگه میشه من رو آگاه کنید عزیزان با تشکر و سپاس فراوان

مثل همه ی پادشاه ها برای قدرت میجنگیده . چیز زیادی از اون دوران در دسترس نیست این نقل قول هایی هم که بعضی جا ها از کورش میگن واقعیت و سندیت نداره .

[Harmonica]

ببین دوست من ما همه ب دنبال صلحیم اما برای رسیدن ب صلح باید جنگید
بعد هر جنگی یک صلح وجود داره و بعد هر صلحی یک جنگ این در ذات انسان هاست و همچنین ی التزامه!
کوروش ی انسان معمولی نبوده با توجه به رفتاری ک از خودش در زمان فتح کردن بابل نشون داد و ب خدای بابلی ها احترام گذاشت و شهر بابل رو ک جمعیت میلیونی داشت بدون هیچ جنگی تصرف کرد میشه گفت اون ب دنبال گسترش طرز تفکر و منش خودش بوده و یک جوری خودش رو پیامبر حساب میکرده البته ن ب تعبیر امروزی از کلمه پیامبر استفاده کردم تا درکش برات ملموس تر باشه البته یکی از دلایلی ک مردم شهر با کوروش نجگیدن این بود ک از مردوخ رضایت نداشتن و اون هم دیگه پادشاه سابق نبود و قدرت اون رو فاسد کرده بود
در ضمن اگر کوروش حمله نمیکرد ب کشورش حمله میشد در صورتی ک ما امروزه ب خوبی برامون ثابت شده ک پیشگیری بهتر از درمانه.




پ.ن:بهتره ک بجای کوروش کبیر از کوروش بزرگ استفاده بشه

[Saeed735]

تا جایی که من میدونم پادشاهی هخامنشیان بزرگ بود ولی نه به اندازه نصف جهان....ین دیگه مشخصه....


بعدشم این سوال همیشه سوال منم بوده...امیدوارم دوستان جواب خوبی رو براش داشته باشن....

[sam-n]

پاسخ جنگ های کوروش را مفصل خواهم داد اما چون سوالو الان دیدم یه جواب خلاصه و سریع بهش میدم

قبل از کوروش مادها فرماندهی ایران را بر عهده داشتن و چون پارس ها به زیر چتر اونها نرفتن مادها درگیر شدن با اونها و کوروش بزرگ برنده اون جنگ شد
جنگ کوروش با ارتش لیدیه جنگ بسیار بزرگی بود پادشاه لیدیه قصد کرد کوروش را از میان بردارد و سپاه بسیار بزرگی را فراهم کرد تقریبا 5 برابر سپاه کوروش و کوروش در برابر حمله اون مجبور به دفاع شد و دفاع هوشمندانه کوروش در برابر ارتش لیدیه جوری بود که تاریخ نویسان برتر مثله هرودوت اون رو تحسین میکردند
کوروش گفت لیدیه جایی است که در اونجا هیچ شتری نیست و سپاه لیدیه تا به حال شتر ندیده یه گله شتر جمع کنید و شتر ها رو بفرستید تا اونها وحشت زده بشن
بالاخره با این ترفند ها جنگ لیدیه رو هم بردند تاکید میکنم قصدشون دفاع بوده ها

و در آخر فتح بابل که خیلی از شما این فتح را شنیدید که با هیچ جنگی شهر به کوروش تقدیم شد و کوروش اولین منشور حقوق بشر را در این شهر مکتوب کرد
و همه ی اونهارو در ستایش خدایگانشون آزاد گذاشت
البته کسایی اومدن گفتن کوروش مرداک پرسته که خب جوک قشنگیه

[sam-n]

مستند بسیار زیبایی را شبکه به قول دوستان غربی و اسراییلی منوتو تهیه کرد به نام تاریخ گمشده که طبق بزرگترین تاریخ های جهانی نوشته بود
در یوتیوب هست به طور کامل میتونین نگاه کنین

[0M0HamMad0]

پاسخ جنگ های کوروش را مفصل خواهم داد اما چون سوالو الان دیدم یه جواب خلاصه و سریع بهش میدم

قبل از کوروش مادها فرماندهی ایران را بر عهده داشتن و چون پارس ها به زیر چتر اونها نرفتن مادها درگیر شدن با اونها و کوروش بزرگ برنده اون جنگ شد
جنگ کوروش با ارتش لیدیه جنگ بسیار بزرگی بود پادشاه لیدیه قصد کرد کوروش را از میان بردارد و سپاه بسیار بزرگی را فراهم کرد تقریبا 5 برابر سپاه کوروش و کوروش در برابر حمله اون مجبور به دفاع شد و دفاع هوشمندانه کوروش در برابر ارتش لیدیه جوری بود که تاریخ نویسان برتر مثله هرودوت اون رو تحسین میکردند
کوروش گفت لیدیه جایی است که در اونجا هیچ شتری نیست و سپاه لیدیه تا به حال شتر ندیده یه گله شتر جمع کنید و شتر ها رو بفرستید تا اونها وحشت زده بشن
بالاخره با این ترفند ها جنگ لیدیه رو هم بردند تاکید میکنم قصدشون دفاع بوده ها

و در آخر فتح بابل که خیلی از شما این فتح را شنیدید که با هیچ جنگی شهر به کوروش تقدیم شد و کوروش اولین منشور حقوق بشر را در این شهر مکتوب کرد
و همه ی اونهارو در ستایش خدایگانشون آزاد گذاشت
البته کسایی اومدن گفتن کوروش مرداک پرسته که خب جوک قشنگیه

مستند بسیار زیبایی را شبکه به قول دوستان غربی و اسراییلی منوتو تهیه کرد به نام تاریخ گمشده که طبق بزرگترین تاریخ های جهانی نوشته بود
در یوتیوب هست به طور کامل میتونین نگاه کنین

نوشته های اون دوره تا حد بسیار کمی ترجمه شدن .این هایی که شما گفتی توی کدوم کتاب نوشته شده ؟ تاریخ هرودوت؟

[sam-n]

نوشته های اون دوره تا حد بسیار کمی ترجمه شدن .این هایی که شما گفتی توی کدوم کتاب نوشته شده ؟ تاریخ هرودوت؟

بله تماما در تاریخ هردوت هست
اگر اون مستندی را که گفتم نگاه کنین دقیق اسناد تاریخی را میبینین که خب تاریخ هرودوت شاخص ترینشون هست

[broslee]

قسمت هایی از منشور کوروش


به نقل از سایت موزه ی انگلیس
British Museum - The Cyrus Cylinder

All the people of Tintir, of all Sumer and Akkad, nobles and governors, bowed down before him and kissed his feet, rejoicing over his kingship and their faces shone.
همه ی مردم بابل،‌ همگی (مردم) سومر و اکد، (همه ی) شاهزادگان و فرمانروایان به وی (= کورش) تعظیم کردند و بر دو پای او بوسه دادند (و) از پادشاهی اش شادمان گردیده، چهره ها درخشان کردند.
---------------
Marduk, the great lord, bestowed on me as my destiny the great magnanimity of one who loves Babylon, and I every day sought him out in awe. My vast troops marched peaceably in Babylon, and the whole of [Sumer] and Akkad had nothing to fear. I sought the welfare of the city of Babylon and all its sanctuaries. As for the population of Babylon […, w]ho as if without div[ine intention] had endured a yoke not decreed for them, I soothed their weariness, I freed them from their bonds(?). Marduk, the great lord, rejoiced at [my good] deeds, and he pronounced a sweet blessing over me, Cyrus, the king who fears him, and over Cambyses, the son [my] issue, [and over] my all my troops, that we might proceed further at his exalted command. All kings who sit on thrones, from every quarter, from the Upper Sea to the Lower Sea, those who inhabit [remote distric]ts (and) the kings of the land of Amurru who live in tents, all of them, brought their weighty tribute into Shuanna, and kissed my feet.

مردوک lord من (خدا/صاحب/ارباب).
...............
کوروش پادشاهی که از او میترسد.
............
همگی آنها (ادای احترام سنگین/خراج سنگین)خود را آوردند به بابل و پای مرا بوسیدند.


From [Shuanna] I sent back to their places to the city of Ashur and Susa, Akkad, the land of Eshnunna, the city of Zamban, the city of Meturnu, Der, as far as the border of the land of Qutu - the sanctuaries across the river Tigris - whose shrines had earlier become dilapidated, the gods who lived therein, and made permanent sanctuaries for them. I collected together all of their people and returned them to their settlements, and the gods of the land of Sumer and Akkad which Nabonidus – to the fury of the lord of the gods – had brought into Shuanna, at the command of Marduk, the great lord, I returned them unharmed to their cells, in the sanctuaries that make them happy. May all the gods that I returned to their sanctuaries, every day before Marduk and Nabu, ask for a long life for me, and mention my good deeds, and say to Marduk, my lord, this: “Cyrus, the king who fears you, and Cambyses his son, may their … […] […….].” The population of Babylon call blessings on my kingship

و خدایان سرزمین سومر و اکد
...
به جای های نخستین بازگردانیدم و تا به جاودان در جای (نخستین شان) بنشاندم (و) همگی آن مردم را (که پراکنده بودند)، فراهم آوردم و آنان را به جایگاه های خویش بازگردانیم.

شاید همه ی خدایانی که من آنها را برگرداندم هر روز در پیشگاه مردوک و نبو ، طلب عمر طولانی برای من بکنند

و اعمال خوب من را ذکر کنند و این را به مردوک خدای من بگویند که کوروش ،پادشاهی که از تو میترسد و پسرش کمبوجیه .......

-------------------------------------------
کسانی که کوروش رو انسان خاص و پیامبر و ... میدونند بیان اینو برای ما توجیه کنن.
1.بوسیدن پا خلاف حقوق بشر است.چه طور اسم این منشور رو حقوق بشر میزارید؟

2.میگه: شاید این خدایان پیش مردوک و نبو(خدای مردم بابل) برای من دعا کنند.که این توهینه به خدا(الله) و صفاتش

در ضمن این منشور چیز های دیگه ای هم داره که من نخوندمش.

[broslee]

شهید مطهری به داستان بت شکنی حضرت ابراهیم ( ع ) و پاسخ ایشان به اعتراض مردم بت پرست شهر اشاره و عنوان می کند: ابراهیم (ع) خطاب به انها گفت شما چرا مرا متهم میکنید؟ مجرم‏ واقعی همین بت بزرگ است که زنده مانده مردم در جواب گفتند که از او این کارها ساخته نیست پاسخ داد که چطور است کار زد و خورد از او ساخته‏ نیست ولی اینکه حاجتهائی را که انسانها در آنها در مانده اند برآورده کند ، از او ساخته است؟ در اینجا قرآن اصطلاح بسیار زیبائی بکار می برد، می گوید: «فرجعوا الی انفسهم»، این مناظره سبب شد که اینها بخود بازگردند*

از نظر قرآن ، خود واقعی انسان عقل و اندیشه ناب و خالص‏ و منطق صحیح اوست قرآن میگوید اینها از خودشان جدا شده بودند ، این تذکر سبب شد که دوباره سوی خود باز گردند و خود را در یابند حالا کار حضرت ابراهیم را چگونه باید تفسیر کنیم ؟ آیا کاری که ابراهیم‏ (ع) کرد بر خلاف آزادی عقیده – بمعنای رایج آن که میگویند عقیده هر کس‏ باید آزاد باشد – بود ، یا آنکه در خدمت آزادی عقیده بمعنای واقعی آن‏ بود ؟

اگر حضرت ابراهیم میگفت چون این بتها مورد احترام میلیونها انسان‏ هستند ، پس من هم به انها احترام میگذارم ، یعنی درست همان چیزی را ابراز میکرد که اکنون عقیده‏ای بسیار رایج است ، آیا کار درست و صحیحی انجام داده‏ بود ؟

از نظر اسلام این اغراء به جهل (کشانیدن به جهل) است نه خدمت به آزادی در تاریخ اسلام نیز میبینیم درست نظیر کار ابراهیم ( ع ) را پیغمبر اکرم ( ص ) در فتح مکه انجام داد آن حضرت به بهانه آزادی عقیده ، بتها را باقی‏ نگذاشت به عکس دید این بتها عامل اسارت فکری مردمند و صدها سال است‏ که فکر این مردم اسیر این بتهای چوبی و فلزی و شده است ، این بود که‏ بعنوان اولین اقدام بعد از فتح ، تمام آنها را در هم شکست و مردم را واقعا آزاد کرد.



شهید مطهری سپس این شیوه را با رفتار پادشاه‏ وقت انگلستان مقایسه می کند، “وقتی که او برای دیدار از هندوستان به آنجا رفته بود در هندوستان‏ جزء برنامه سفرش ، بازدید از یک بتخانه گنجانده شده بود. خود مردم هند وقتیکه میخواستند داخل صحن بتخانه شوند ، کفشهای خود را میکندند ، اما او بنشانه احترام بیش از حد ، هنوز به صحن نرسیده کفشهایش را کند و بعد هم‏ از همه مؤدب تر در مقابل بتها ایستاد در تفسیر این حرکت عده ای ساده‏ اندیش میگفتند ببینید نماینده یک ملت روشنفکر چقدر به عقاید مردم‏ احترام میگذارد غافل از اینکه این نیرنگ استعمار است استعماری که‏ میداند که همین بتخانه هاست که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران‏ کرده است اینگونه احترام گذاشتنها ، خدمت به آزادی و احترام به عقیده‏ نیست ، خدمت به استعمار است ملت هند اگر از زیر بار این خرافات‏ بیرون بیاید که دیگر باج به انگلیسیها نخواهد داد.”



مثال دیگر استاد مطهری کوروش است. ایشان درباره او تصریح کرده است: در کتابهای تاریخ خودمان نوشته بودند کوروش چه مرد بزرگ و بزرگواری بوده که وقتی به بابل رفت و آنجا را فتح کرد تمام بتخانه‏ ها را محترم شمرد از نظر یک فاتح که سیاست استعمارگری‏ دارد، این کار، امری عادی و یک نقشه معمولی است ولی از نظر بشریت‏ چطور؟ آیا خود جناب کوروش به آن اعتقاد داشت؟ یقینا نه، اما کوروش‏ فکر میکرد این اعتقاد که مردم را در بیخبری نگاه داشته عامل خوبی برای در بند ماندن آنهاست این بود که دست به ترکیب آنها نزد.



قسمتی از کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران،نوشته ی شهید مطهری
* این اصطلاح قرآنی که هزار و چهارصد سال پیش مطرح شده است تقریبا معادل اصطلاح از خود بیگانگی و بازگشت بخویش است که درآثار هگل و مارکس و پیروان او ، بر روی آن تاکید بسیار شده است و روشنفکران ما متاسفانه بعوض اخذ آن از قرآن و درک معنای عمیق آن از این کتاب ، آنرا از غرب اخذ کرده اند.

[broslee]

چرا هیچ کس از کوروش دوست ها به سوالم جوابی نداد؟
جوابی نیست؟؟؟
اگه نیست پس اون مطلب درسته.


آیا شما مدرکی معتبر تر از سایت موزه ی ملی انگلیس، بر تایید کوروش دارید؟