ویرایش توسط M.AMIN.D : 20 مرداد 1394 در ساعت 23:29
وای خوش بحالش....
میشه منو دعوت کنه خونشون؟![]()
همیشه یادتان باشد که وضعیت کنونی شما..
سرنوشت نهاییتان نیست..
روزهای خوب خواهند آمد
یا خدا اینو نیگا
ولی انصافاً یه لحظه با خودتون فکر کنید ، شما جای این بنده خدا باشید و شب که میخواید بخوابید دونه دونه
به عروسک های دور و ورتون نگاه میکنید و میخوابید ، وای چه لذتی داره
یادش بخیر کوچیک بودم همینقدر کلت داشتم. میرفتم تو کوچه همه رو باش میزدم بعد 1 ساعت،مامانای بچه ها میریختن دم خونمون![]()
تویی که یه دریا امیدی برام
مثل حسرتی بی کرانم نکن/
بگیر از من این زندگی رو ولی
دیگه با خودت امتحانم نکن
این چیه دیگه خخخخخخخخخخخخ
نمیترسه صبح که بیدار میشه؟؟؟؟!!
اخه خیلی بد بالاسرش
من تنها تفریحم میرم فروشگاه های بزرگ عروسک هی فشارشون میدم همه عروسکا صداهاشون پخش شه
بعد که وضع بد شد میرم بیرون سریع![]()
مه منه
منم از بچگی پدرم برام از ترکیه کلی عروسک می اورده نشمردمشون ولی سقف اتاقمو کامل پر کرده +2تا کمد
الان حس رقابت گرفتم
من یبار چندسال پیش 5تا خرس مرس و اینچیزا زدم به دیوار اتاقم انقدی که داداشام مسخره م کردن برشون داشتم هنور جرات نکردم نگاشون کنم
ملت دلی خوشی دارن والا !
ثبت اسمشون تو گینس !!!
زندگی با عروسکا بهتر از زندگی با آدماییه که نمیفهمنت ولی تظاهر میکنن که درکت کردن، عروسکا نه میفهمنت و نه تظاهر میکنن اینجوری هیچوقت بهت زخم زبون نمیزنن...
آدما دو رو هستن کاری میکنن باور کنی فهمیدنت، باور کنی درکت کردن، باور کنی که از ناراحتیت ناراحتن.
ولی یه وقتی، یه جایی، یه جوری بهت زخم زبون میزنن که...
که آرزو کنی کاش هیچوقت وجود نداشتن
زندگی با عروسکا بهتر از آدماست
چرخ یک گاری در حسرت واماندن اسب
اسب درحسرت خوابیدن گاریچی
ومرد گاریچی در حسرت مرگ
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)