ذهن آشفته - با ذهن خود وارد شوید

[kouchoulou]

آیا عقل بر همه چیز اشراف دارد ؟؟
آیا همه چیز میتواند جوابگوی همه ی مسائل دارد !!؟ آیا میتواند بگوید خدا کیست ؟؟

عقل جامع نیست.....

به بیش از 90% مسائل اشراف داره و هرچه بشر پیشرفت کنه،عقل هم متکامل تر میشه.(گفتم که،تجربه عامل مهمیه)
بله توانایی پاسخگویی به چیزهایی رو داره که به اونا مسلطه.
انسان ها با هم فرق دارن،تعریف افراد مختلف از خدا متفاوته.

[masood2013]

بهترین تصمیم را چه کسی تعیین میکند ؟؟
آیا هر کاری که نتیجه ی ضرر و زیانی نداشته باشد ، کاری عاقلانه است؟
پس چیست ؟ چه کسی معیار بهترین تصمیم را مشخص میکند؟ چه کسی این معیار ها را میسازد ؟
آیا یک تروریست کار عاقلانه ای انجام میدهد ؟ پاسخ شما این است : خیر
ولی او اعتقاد دارد کارش درست است و منطقی
آیا ذهن همه کس توان درک واقعیت ها را دارد ؟
واقعیت ها چیستند ؟؟

داداش دیگه بگو غیر مستقیم میخوام بگم که باید طبق دین رفتار کرد دیگه، یعنی هرچی دین گفته، همون کار رو در هر لحظه انجام بدیم، بگو خیالتو راحت کن دیگه، چرا تاپیک زدی!

[strider]

خیلی تاپیک قشنگیه... اتفاقی دستم خورد اومدم توش و انتظار نداشتم موضوع بحث عقل باشه.
تعریف عقل مشخصه، قدرت تشخیص خوب از بد
اگر قصد دارید تعریف دیگه ای ازش ارائه بدید، برای شرح و بسط و اثباتش باید به محیط های تخصصی و آکادمیک برید.
با تعریف دیفالت پیش میرم. خوب و بد چیست و چه کسی آن را تعیین میکند؟ خود عقل؟
ایرادی مطرح میشه، اگر در موضوعی چند نفر اختلاف داشته باشند مفهومش چیه؟ عقل یکی میگه خوب، عقل یکی میگه بد!
حتی در بعضی موارد عقل جوابی نداره و اصطلاحا عقل آدم قد نمیده!!
پس چه کسی خوب و بد را مشخص میکند؟ تاپیک هم به همین سمت پس رفته.
جواب: خدا
خدا کیست؟ خدا چیه؟ عقل قد نمیده و از درکش عاجز است.
سوال: پس چه جوری خدا رو بشناسیم؟
جواب احتمالی: وحی و نبوت
سوال: از کجا معلوم نبوت درست باشه؟ آیا عقل میتونه اثبات کنه؟
جواب: شاید، به احتمال زیاد
سوال: پس علت تفاوت ادیان؟
جواب: کتاب دین و زندگی را بخوانید!
سوال: اوکی، همشون یکی هستن! حالا کدوم رو قبول کنیم؟ احکام متفاوتی دارند! یه موضوع یه جا خوبه یه جا بد؟؟
جواب احتمالی: آخرین ورژن بهتره!
۳ تا سوال: آیا جدیدتر همیشه بهتر است؟ پس آیا بهاییت بهتر از اسلام نیست؟
چطور یه چیزی یه جا خوبه یه جا بد؟
اصلا وقتی دین بیاد همه چی رو آماده بزاره تو دهنمون عقل به چه دردی میخوره؟ اگر عقل من با دستور دین مغایرت داشته باشه اون وقت چی؟

اگر جواب های احتمالی من با چیزی که در ذهن شما است متفاوته حتما بگید. من برای کوتاه کردن پروسه بحث یه سری جواب های متداول رو ذکر کردم.

[kouchoulou]

خیلی تاپیک قشنگیه... اتفاقی دستم خورد اومدم توش و انتظار نداشتم موضوع بحث عقل باشه.
تعریف عقل مشخصه، قدرت تشخیص خوب از بد
اگر قصد دارید تعریف دیگه ای ازش ارائه بدید، برای شرح و بسط و اثباتش باید به محیط های تخصصی و آکادمیک برید.
با تعریف دیفالت پیش میرم. خوب و بد چیست و چه کسی آن را تعیین میکند؟ خود عقل؟
ایرادی مطرح میشه، اگر در موضوعی چند نفر اختلاف داشته باشند مفهومش چیه؟ عقل یکی میگه خوب، عقل یکی میگه بد!
حتی در بعضی موارد عقل جوابی نداره و اصطلاحا عقل آدم قد نمیده!!
پس چه کسی خوب و بد را مشخص میکند؟ تاپیک هم به همین سمت پس رفته.
جواب: خدا
خدا کیست؟ خدا چیه؟ عقل قد نمیده و از درکش عاجز است.
سوال: پس چه جوری خدا رو بشناسیم؟
جواب احتمالی: وحی و نبوت
سوال: از کجا معلوم نبوت درست باشه؟ آیا عقل میتونه اثبات کنه؟
جواب: شاید، به احتمال زیاد
سوال: پس علت تفاوت ادیان؟
جواب: کتاب دین و زندگی را بخوانید!
سوال: اوکی، همشون یکی هستن! حالا کدوم رو قبول کنیم؟ احکام متفاوتی دارند! یه موضوع یه جا خوبه یه جا بد؟؟
جواب احتمالی: آخرین ورژن بهتره!
۳ تا سوال: آیا جدیدتر همیشه بهتر است؟ پس آیا بهاییت بهتر از اسلام نیست؟
چطور یه چیزی یه جا خوبه یه جا بد؟
اصلا وقتی دین بیاد همه چی رو آماده بزاره تو دهنمون عقل به چه دردی میخوره؟ اگر عقل من با دستور دین مغایرت داشته باشه اون وقت چی؟

اگر جواب های احتمالی من با چیزی که در ذهن شما است متفاوته حتما بگید. من برای کوتاه کردن پروسه بحث یه سری جواب های متداول رو ذکر کردم.

عالی بود


پرسش: آیا عقل انسان محدود و ناقص است؟
پاسخ من: نخیر.

[strider]

عالی بود


پرسش: آیا عقل انسان محدود و ناقص است؟
پاسخ من: نخیر.

پس چرا انسان گاهی بین انتخاب چند چیز گیر میکنه؟
چرا بعضی وقت ها از انتخابی که قبلا انجام داده پشیمون میشه؟ این یعنی عقل انتخاب صحیحی انجام نداده، بین خوب و بد، بد رو انتخاب کرده.

اصلا یه چیز دیگه، آیا عقل به اختیار انسان ربطی داره؟ یعنی چون مختار هستیم پس باید در هر لحظه بین خوب و بد، بد و بدتر، تصمیم گیری کنیم، پس نیاز به عقل داریم.
و چون عقل داریم پس مختاریم.

[kouchoulou]

......

پس چرا انسان گاهی بین انتخاب چند چیز گیر میکنه؟چون انسان شکاکه و میخواد بهترین رو انتخاب کنه.
چرا بعضی وقت ها از انتخابی که قبلا انجام داده پشیمون میشه؟چون انسان از کارهایی که انجام داده معمولا راضی نیست
این یعنی عقل انتخاب صحیحی انجام نداده، بین خوب و بد، بد رو انتخاب کرده.از کجا معلوم که بد رو انتخاب کرده؟چون پشیمونه از انتخابش؟

اصلا یه چیز دیگه، آیا عقل به اختیار انسان ربطی داره؟بله
یعنی چون مختار هستیم پس باید در هر لحظه بین خوب و بد، بد و بدتر، تصمیم گیری کنیم، پس نیاز به عقل داریم.درسته
و چون عقل داریم پس مختاریم.

[Al I]

داداش دیگه بگو غیر مستقیم میخوام بگم که باید طبق دین رفتار کرد دیگه، یعنی هرچی دین گفته، همون کار رو در هر لحظه انجام بدیم، بگو خیالتو راحت کن دیگه، چرا تاپیک زدی!

نه دیگه نشد ، از بحث اصلی خارج شدی
یک درصد هم فکر نکن که جواب های پیش فرض " دین " هست
شما فرمودین عاقل کسیست که بهترین تصمیم ها رو میگیره ،
سوال بنده از شما اینه ، چه کسی بهترین ها رو تعیین میکنه ؟
فروشنده ای گران فروشی کرد ، خریدار واسه تلافی چند تا پرتغال اضافی از مغازش کش رف ،
عقل شما چی میگه ؟ الان اینجا چه کسی عاقل هست ؟ چرا؟
شخصی سیگار میکشد و میداند هم ضرر دارد و ترک نمیکند
شخصی سیگار میکشد و میداند هم ضرر دارد و در عین ناباوری ترکش میکند

تفاوت این دو نفر چیه ؟؟

[Al I]

پس چرا انسان گاهی بین انتخاب چند چیز گیر میکنه؟
چرا بعضی وقت ها از انتخابی که قبلا انجام داده پشیمون میشه؟ این یعنی عقل انتخاب صحیحی انجام نداده، بین خوب و بد، بد رو انتخاب کرده.

اصلا یه چیز دیگه، آیا عقل به اختیار انسان ربطی داره؟ یعنی چون مختار هستیم پس باید در هر لحظه بین خوب و بد، بد و بدتر، تصمیم گیری کنیم، پس نیاز به عقل داریم.
و چون عقل داریم پس مختاریم.

درود بر شما ،
پس تعبیر شما از یک عمل عاقلانه عملیست که بعدا منجر به پشیمانی نباشد
خوب همین پشیمانی رو چه کسی تعیین میکند ؟؟ سه نفر همزمان یه کاری رو انجام میدن دو نفرشون راضی یکی پشیمون

آیا دو نفری که راضی هستن کار عاقلانه و کسی که پشیمانه کاری غیر عاقلانه ای انجام داده ؟؟
چه تفاوتی بین این دو انتخاب هست ؟؟

[strider]

پس چرا انسان گاهی بین انتخاب چند چیز گیر میکنه؟ چون انسان شکاکه و میخواد بهترین رو انتخاب کنه.

چرا بعضی وقت ها از انتخابی که قبلا انجام داده پشیمون میشه؟ چون انسان از کارهایی که انجام داده معمولا راضی نیست

وقتی کسی با عقلش تصمیم گرفته، بعد در اون راه قدم گذاشته، چرا باید از نتیجه پشیمون باشه؟
مثال کنکوری میزنم، یه چیزی که خیلی هم رایجه، موقع انتخاب رشته، داوطلب خیلی فکر میکنه، مشورت میکنه، آرزوهای خودش رو در نظر میگیره، پیش مشاور میره، با دست خودش کد رشته ها رو وارد سایت سازمان سنجش میکنه و اون رشته ای که میخواد هم قبول میشه.
چرا خیلی ها تغییر رشته میدن؟ خیلی ها انصراف میدن و دوباره کنکور میدن تا برن یه رشته دیگه؟ خیلی ها بعدا میفهمن اصلا به این رشته علاقه نداشتند و اون چیزی که فکر میکردن نیست!!

این یعنی عقل انتخاب صحیحی انجام نداده، بین خوب و بد، بد رو انتخاب کرده. از کجا معلوم که بد رو انتخاب کرده؟چون پشیمونه از انتخابش؟

انتخاب رشته یک مثال بود. یک مثال دیگه
هرکسی میدونه که باید برای کنکور درس بخونه. بعضی ها درست درس نمیخونن، یا کلا درس نمیخونن!! به هر حال اینجوری انتخاب کردن، کسی جلوشون رو نگرفته بود که درس نخونن، اتفاقا اگر تلاش میکردن همه تشویقش میکردن.... ولی نزدیک کنکور مثل سگ (بلا نسبت، اصطلاحه!) پشیمون میشن که چرا در طول سال که فرصت داشتند درس نخوندن و به این فکر میکنن سال دیگه کنکور بدن.

درود بر شما ،
پس تعبیر شما از یک عمل عاقلانه عملیست که بعدا منجر به پشیمانی نباشد
خوب همین پشیمانی رو چه کسی تعیین میکند ؟؟ سه نفر همزمان یه کاری رو انجام میدن دو نفرشون راضی یکی پشیمون

آیا دو نفری که راضی هستن کار عاقلانه و کسی که پشیمانه کاری غیر عاقلانه ای انجام داده ؟؟
چه تفاوتی بین این دو انتخاب هست ؟؟

وجدان... احساس بدی که بعد از انجام کاری به آدم دست میده. استرسی که همه اش گوشه ی دهن آدمه. فکری که هی تلنگر میزنه "چرا اینکارو کردی؟ چرا اینکارو کردی؟"
همین الان من میدونم بعد عید میانترم دارم و از درس ها هم عقبم، دارم در مورد عقل بحث میکنم. حس خیلی بدی دارم که نشون میده دارم کار اشتباهی رو انجام میدم.
انتظارات فرد از خودش، انتظارات دیگران از فرد، توانایی ها و قابلیت های فردی... اینا باعث میشه یک عمل و یک نتیجه برای کسی پشیمونی بیاری و برای شخص دیگه رضایت
مثال کنکوری، از همین کنکور 93
سال پیش تو همین انجمن بعد از اعلام رتبه ها کسانی بودند که رتبه بالای 15000 داشتند و خوشحال بودن که میتونن برن دانشگاه دولتی یه شهرستان دور، یه رشته ی معمولی یا دانشگاه آزاد شهرشون تو همون رشته معمولی!
من 1042 منطقه 1 بودم. ناراحت بودم که چرا بیشتر تلاش نکردم و عید و خردادماه رو از دست دادم.
یکی دیگه از اعضا هم بود که رتبه اش شده بود 300 و از ناراحتی و عصبانیت داشت میسوخت و میخواست دوباره کنکور بده چون نمیتونست بره برق شریف و زیر 100 میخواست.
همینو تعمیم بده به رتبه های پایین تر... 200 میخواد زیر 100 بشه، زیر 100 میخواد یک رقمی بشه، رتبه 2 میخواد رتبه 1 بشه.
تو همه کارها هم همینجوره.

[Al I]

وقتی کسی با عقلش تصمیم گرفته، بعد در اون راه قدم گذاشته، چرا باید از نتیجه پشیمون باشه؟
مثال کنکوری میزنم، یه چیزی که خیلی هم رایجه، موقع انتخاب رشته، داوطلب خیلی فکر میکنه، مشورت میکنه، آرزوهای خودش رو در نظر میگیره، پیش مشاور میره، با دست خودش کد رشته ها رو وارد سایت سازمان سنجش میکنه و اون رشته ای که میخواد هم قبول میشه.
چرا خیلی ها تغییر رشته میدن؟ خیلی ها انصراف میدن و دوباره کنکور میدن تا برن یه رشته دیگه؟ خیلی ها بعدا میفهمن اصلا به این رشته علاقه نداشتند و اون چیزی که فکر میکردن نیست!!

انتخاب رشته یک مثال بود. یک مثال دیگه
هرکسی میدونه که باید برای کنکور درس بخونه. بعضی ها درست درس نمیخونن، یا کلا درس نمیخونن!! به هر حال اینجوری انتخاب کردن، کسی جلوشون رو نگرفته بود که درس نخونن، اتفاقا اگر تلاش میکردن همه تشویقش میکردن.... ولی نزدیک کنکور مثل سگ (بلا نسبت، اصطلاحه!) پشیمون میشن که چرا در طول سال که فرصت داشتند درس نخوندن و به این فکر میکنن سال دیگه کنکور بدن.




وجدان... احساس بدی که بعد از انجام کاری به آدم دست میده. استرسی که همه اش گوشه ی دهن آدمه. فکری که هی تلنگر میزنه "چرا اینکارو کردی؟ چرا اینکارو کردی؟"
همین الان من میدونم بعد عید میانترم دارم و از درس ها هم عقبم، دارم در مورد عقل بحث میکنم. حس خیلی بدی دارم که نشون میده دارم کار اشتباهی رو انجام میدم.
انتظارات فرد از خودش، انتظارات دیگران از فرد، توانایی ها و قابلیت های فردی... اینا باعث میشه یک عمل و یک نتیجه برای کسی پشیمونی بیاری و برای شخص دیگه رضایت
مثال کنکوری، از همین کنکور 93
سال پیش تو همین انجمن بعد از اعلام رتبه ها کسانی بودند که رتبه بالای 15000 داشتند و خوشحال بودن که میتونن برن دانشگاه دولتی یه شهرستان دور، یه رشته ی معمولی یا دانشگاه آزاد شهرشون تو همون رشته معمولی!
من 1042 منطقه 1 بودم. ناراحت بودم که چرا بیشتر تلاش نکردم و عید و خردادماه رو از دست دادم.
یکی دیگه از اعضا هم بود که رتبه اش شده بود 300 و از ناراحتی و عصبانیت داشت میسوخت و میخواست دوباره کنکور بده چون نمیتونست بره برق شریف و زیر 100 میخواست.
همینو تعمیم بده به رتبه های پایین تر... 200 میخواد زیر 100 بشه، زیر 100 میخواد یک رقمی بشه، رتبه 2 میخواد رتبه 1 بشه.
تو همه کارها هم همینجوره.

خب ! بسیار خوب ! شما این بحث رو تعمیم دادید به وجدان و تعمیم دادید به نتیجه ی متناسب با تلاش و رضایت متناسب با تلاش
جواب شما به کسی که در زبان عامیانه میگیم : فلانی وجدان نداره ! این بحث رو چگونه تحلیل میکنید ؟؟ بنظر شما همه وجدان دارن؟ خود تنبیهی رو بنظر شما همه داره ؟؟

[strider]

خب ! بسیار خوب ! شما این بحث رو تعمیم دادید به وجدان و تعمیم دادید به نتیجه ی متناسب با تلاش و رضایت متناسب با تلاش
جواب شما به کسی که در زبان عامیانه میگیم : فلانی وجدان نداره ! این بحث رو چگونه تحلیل میکنید ؟؟ بنظر شما همه وجدان دارن؟ خود تنبیهی رو بنظر شما همه داره ؟؟

باید از چند جهت در مورد عقل بحث کرد. عقل یک ماهیت علمی نیست. هوش هست، هوشه هیجانی، قدرت محاسبات، اینا قابل آزمایش و اندازه گیری هستند. با تست های مختلف برای هر انسانی عددهای مختلفی به دست میاد و اون وقت میشه بررسی کرد که چرا و تحت چه شرایطی هوش یکی بیشتره و هوش کی کمتره و این موضوع دلایل علمی هم داره. سبک زندگی، تغذیه، آب و هوا، مدارس اون کشور، وضعیت محل زندگی از لحاظ دسترسی به تکنولوژی های مختلف و هزار عامل دیگه.

عقل اصلا اینجوری نیست. مشهود نیست، با آزمایش مشخص نمیشه، وقتی میگیم کسی عقل نداره صرفا از روی "تصمیم گیری های نادرست" اون فرد این نتیجه گیری رو میکنیم.
همه مردم دنیا وجود "عقل" رو تایید میکنند و هیچ کس هم نمیگه عقل من کمه. خوشبختانه به طور عادلانه تقسیم شده!

پس ما داریم تو یک بستر فلسفی-دینی بحث میکنیم، نه یک بستر علمی، در این مورد انسان موجود یک بعدی نیست. عقل به تنهایی کاره ای نیست. یا به کمک وجدان و این جور چیزا تصمیم گیری میکنه، یا در موارد سخت تر و پیچیده تر از روی دستورات دینی و "چیزی" که بهش اعتقاد داره یا اصولی که خودش در زندگیش داره. من نمیخوام وارد این بخش بشم.

شخصا حضور عقل رو به طور ماهیتی مجزا حس نمیکنم. گاهی پیش خودم فکر میکنم و تو ذهنم با خودم حرف میزنم و تصمیم گیری میکنم. گاهی از کارم ناراحت میشم و گاهی خوشحال، باز هم شخصِ من خوشحال یا ناراحت نمیشه، یه چیزی تو وجودم میگه "ایول کار خوبی کردی" یا "خاک بر سرت، این چه کاری بود کردی؟"
یه چیزی در درونم میگه این کارو بکن، یه چیزی میگه این کارو نکن، بعد "من" تصمیم میگیرم چه کار کنم.
برای اون اجزایی که کارهای مختلف رو پیش پام میزارن اسم هم گذاشتن. بچه که بودیم تو کارتون های دیزنی یه فرشته رو شونه راست و یه شیطان رو شونه چپ نشون میدادن. تو اسلام بهش میگیم نفس اماره و لوامه
وجود عقل مشهود نیست، نمیتونم بگم عقل کجا است، احتمالا همراه منه، وجودش با وجودِ من یکیه که حسش نمیکنم. فقط میدونم "من" تصمیم میگیرم و نتایج اون تصمیمات هم تا آخر عمرم با منه. هنوز بعضی کارهایی که تو 10 سالگیم کردم رو یادم میاد و میگم کاش یه کار دیگه کرده بودم.

[strider]

خب ! بسیار خوب ! شما این بحث رو تعمیم دادید به وجدان و تعمیم دادید به نتیجه ی متناسب با تلاش و رضایت متناسب با تلاش
جواب شما به کسی که در زبان عامیانه میگیم : فلانی وجدان نداره ! این بحث رو چگونه تحلیل میکنید ؟؟ بنظر شما همه وجدان دارن؟ خود تنبیهی رو بنظر شما همه داره ؟؟

یادم رفت خودِ سوال رو جواب بدم.:yahoo (4):

وجدان همون نفس لوامه است. یا اون فرشته خوبه!! یه ماهیت وجودی جدا نیست.
وقتی کسی کار بدی انجام میده، حس بدی بهش دست میده. یکی سعی میکنه جبران کنه. یکی از خودش ناامید میشه، "انتظاراتش از خودش کم میشه" و پیش خودش میگه «من که این کارو کردم و آب از سرم گذشت» و با همین دیفالت میره جلو و جلو و جلو و جلوتر
مثال: دزدی (کم فروشی) یه فروشنده ای گرون میفروشه یا جنس بنجل میندازه به آدم، خریدار نمیدونه، دفعه بعدی که میره مغازه اش تخفیف میده و میگه دفعه قبلی اشتباه شده بود و بفرمایید بقیه پولتون رو بگیرید.
یکی بهش میچسبه (مثل ایران خودرو و سایپا) هی جلوتر میره. اول گرون میکنه، بعد آپشن ها رو کم میکنه، بعد شمع و لنت بنجل میبنده رو ماشین، بعد خدمات پس از فروش رو حذف میکنه و بعد میگه باید ضرر دو سال قبل هم جبران کنید و باز گرون تر میکنه.
خودروسازی ما یهویی اینجوری نشد که.... کم کم و آروم آروم اومد جلو...

این برمیگرده به همون اصول، بخش پیچیده ترِ عقل که بر اساس اونها تصمیم گیری میکنیم.
تو هر دینی دزدی و کم فروشی گناهه.
تو قانون هم جرمه.
از لحاظ انسانی هم درست نیست.
ولی کی از یه کوه پول مفت بدش میاد؟
اگر اصول شل و ولی داشته باشه تصمیمی میگیره که لذت بخش باشه!
یا انتظاراتش انقدر از خودش کم شده که میگه دیگه امکان برگشت نیست و باید همینو برم جلو یا بمیرم. (مثلا کسایی که سوء پیشینه دارند عملا امکان استخدام ندارند... اگر کسی استخدامشون نکنه مجبورن برای سیر کردن شکمشون یه کار دیگه ای بکنن. البته در مورد خودروسازی جواب نمیده. آفتابه دزدها رو میگم.)

[new boy]

به بیش از 90% مسائل اشراف داره و هرچه بشر پیشرفت کنه،عقل هم متکامل تر میشه.(گفتم که،تجربه عامل مهمیه)
بله توانایی پاسخگویی به چیزهایی رو داره که به اونا مسلطه.
انسان ها با هم فرق دارن،تعریف افراد مختلف از خدا متفاوته.

خوشم میاد همینجوری رو هوا آمار میدی :yahoo (4): 95% رو از کجا آوردی .....

انسان موجودی چند بعدیست یک بعد جسمانی دارد و احاطه عقل انسان بر جسمش که در دسترسش هست اندک است (پروفسور سمیعی میگه ما چیزی از مغز نمی دونیم !!)

بعد دیگر انسان روح است که از جسم برتر و مهمتر است و در دسترس انسان نیست حال میزان احاطه انسان بر روح چقدر است...

بعد دیگر آینده انسان است !! انسانی که ثانیه ی بعد خود را نمی داند چطور میتواند آینده را بشناسد .

در کل عاقل کسیست که در پاسخ به محیط پاسخی را بدهد که نیاز ها ی همه ی ابعادش را ارضا بکند.
و حال خدا انسان را رها نکرده تا میلیار ها سال هر بلایی بر سر خودش بیاورد تا علمش کامل شود و سپس تصمیم ها ی صحیحی بگیرد .. در ضمن اگر انسان از تمامی علوم احاطه پیدا کند.. خدا که امکان کسب همه ی علوم را به انسان نداده .. چون ادعای خدایی میکند.

ختم کلام ...

کاربرد عقل در انتخاب راه درست در همین حد است که :

دین صحیح و بدون تحرف را انتخاب کند و طبق آن دین اعمالش را نتظیم کند.

:yahoo (4):

[kouchoulou]

خوشم میاد همینجوری رو هوا آمار میدی :yahoo (4): 95% رو از کجا آوردی .....
انسان موجودی چند بعدیست یک بعد جسمانی دارد و احاطه عقل انسان بر جسمش که در دسترسش هست اندک است
(پروفسور سمیعی میگه ما چیزی از مغز نمی دونیم !!)
بعد دیگر انسان روح است که از جسم برتر و مهمتر است و در دسترس انسان نیست حال میزان احاطه انسان بر روح چقدر است...
بعد دیگر آینده انسان است !! انسانی که ثانیه ی بعد خود را نمی داند چطور میتواند آینده را بشناسد .
در کل عاقل کسیست که در پاسخ به محیط پاسخی را بدهد که نیاز ها ی همه ی ابعادش را ارضا بکند.
و حال خدا انسان را رها نکرده تا میلیار ها سال هر بلایی بر سر خودش بیاورد تا علمش کامل شود و سپس تصمیم ها ی صحیحی بگیرد .. در ضمن اگر انسان از تمامی علوم احاطه پیدا کند.. خدا که امکان کسب همه ی علوم را به انسان نداده .. چون ادعای خدایی میکند.
ختم کلام ...
کاربرد عقل در انتخاب راه درست در همین حد است که :
دین صحیح و بدون تحرف را انتخاب کند و طبق آن دین اعمالش را نتظیم کند.
:yahoo (4):

95 درصد؟من فقط نظرمو گفتمنه آمار رسمی
همین حرف پروفسور سمیعی ثابت میکنه که عقل و ذهن انسان نا محدودهدر حالی که دین میگه اینطور نیست و عقل انسان محدوده و ناقص در صورتی که اینطور نیست،دانش انسان ناقصه...
دوست ندارم توی بحث دین وارد بشم فقط همینو بگم کهن بدون تحریف نداریم

پ.ن:با قرمز ها موافقمبا سز هم تاحدودی

[new boy]

95 درصد؟من فقط نظرمو گفتمنه آمار رسمی
همین حرف پروفسور سمیعی ثابت میکنه که عقل و ذهن انسان نا محدودهدر حالی که دین میگه اینطور نیست و عقل انسان محدوده و ناقص در صورتی که اینطور نیست،دانش انسان ناقصه...
دوست ندارم توی بحث دین وارد بشم فقط همینو بگم کهن بدون تحریف نداریم

پ.ن:با قرمز ها موافقمبا سز هم تاحدودی

عقل انسان چیزی فداتر از خودش رو درک نمی کنه .... بر همین اساس ناقصه.
در ضمن دانش و علم به وسیله عقل فهم میشن .. حالا اگه عقل نتونه کسب کنه یعنی نقص
در ضمن یه جایی خوندم که خدا همه علم رو به انسان نداده و این هم یعنی نقص


دینی ها ادعایی بر تحریف نشدن دارند ... دلایلی رو هم مطرح میکنند .... اگر دلایل برای شما کافی نیست بحث یه چیز دیگست .....