وقتي صحبت از رتبه هاي تک رقمي مي شود ، بسياري از داوطلبان معتقدند که وضعيت آنان متفاوت است. ميگويند آنها بسيار باهوشند و درک و فهم مباحث درسي برايشان ساده است و براحتي از پس درسها و پاسخگويي به تستها بر ميآيند؛ اما وقتي پاي صحبت آنها مينشينيم، ميبينيم که آنها نيز مثل ساير داوطلبان با بعضي از درسها مشکل داشته، به بعضي از دروس علاقهمند نبوده و گاه با اضطراب ناشي از آزمون دست و پنجه نرم ميکرده و با اين همه موفق شدهاند؛ چرا که دست از تلاش برنداشته و با پشتکاري مثال زدني مطالعه ميکردهاند. علي ولايي، رتبه يک کشوري گروه آزمايشي علوم انساني آزمون سراسري 93، يکي از همين داوطلبان است؛ جوان تهراني که سه سال متوسطه را در رشته رياضي تحصيل کرد و سال چهارم تصميم به شرکت در آزمون سراسري گروه آزمايشي علوم انساني گرفت و در نتيجه، طي يک سال، چندين درس متنوع و دهها کتاب متفاوت را مطالعه کرد و در نهايت به گفته خودش، با يک برنامهريزي منظم، موفق شد تا به بهترين رتبه در اين گروه آزمايشي دست يابد. با تشکر از ايشان که در اين گفت و گو شرکت کردند، نظر شما را به مصاحبه زير جلب ميکنم:
آقاي ولايي! به عنوان اولين سؤال، چرادرآزمون گروه آزمايشي علوم انساني شرکت کرديد؟ شما که در رشته رياضي دانشآموز موفقي بوديد؟
علي ولايي:بله، در رشته رياضي دانشآموز ضعيفي نبودم و معدل کتبي نهاييام نيز 81/19 شد؛ اما حس کردم که علاقهام به رشتههاي علوم انساني، بخصوص رشته حقوق، بيشتر است و اين رشته بيشتر با دغدغه هايم منطبق است؛ از اين رو، تقريباً يک ماه مانده به امتحانات نهايي سال سوم، مطمين شدم که ميخواهم در آزمون سراسري گروه آزمايشي علوم انساني شرکت کنم.
چطور توانستيد خودتان را در طي يک سال آماده کنيد و علاوه بر درسهاي سال چهارم، بيش از 15 کتاب تخصصي پايه را که تاکنون مطالعه نکردهايد، مطالعه نماييد ؟
علي ولايي:راه رسيدن به موفقيت، داشتن برنامه است؛ بخصوص براي فردي مثل من که بايد دهها کتاب را در يک سال مطالعه ميکردم داشتن برنامه منظم و مقيد بودن به آن، خيلي مهم بود، و البته براي پاي بندي به يک برنامه منظم، بايد هدف داشت تا خسته و دلزده نشد.
بدون شک براي مطالعه اين همه درس متنوع و جديد، شيوهاي خاص داشتيد. لطفاً شيوه مطالعه هر درس را به تفکيک براي ما شرح دهيد.
علي ولايي: به نظر من، هر کس روش خاص خودش را دارد و نميشود که يک حکم کلي براي مطالعه به همه داد؛ اما در کل فکر ميکنم که چون بيشتر دروس علوم انساني جنبه حفظي دارد، مرور مداوم ميتواند در به خاطر سپردن مطالب، بسيار مؤثر باشد؛ براي مثال، کتاب تاريخ ادبيات را که صرفاً جنبه حفظي دارد، به طور مداوم مطالعه ميکردم؛ تا جايي که تا دوران عيد، من يک تا دو بار کتاب تاريخ ادبيات 1 و 2 را مطالعه کرده بودم و بعد از عيد نيز تقريباً سه بار اين دو کتاب را مرور کردم. شيوه مطالعهام نيز اين گونه بود که بار اول از روي متن ميخواندم و زير نکات مهم را خط ميکشيدم؛ چرا که تا حالا اين کتابها را نخوانده بودم و آشنايي با مطالب آنها نداشتم. بار دوم به فاصله يک روز دوباره همان مبحث را ولي به صورت عميق ميخواندم و دو روز بعد هم تستهاي مرتبط با همان مبحث را ميزدم. براي مطالعه تاريخ ادبيات جهان، مشکل بيشتري داشتم و سختتر ميتوانستم با مطالب آن ارتباط برقرار کنم؛ در نتيجه، مطالب اين بخش از کتاب تاريخ ادبيات را خلاصهنويسي کردم و آثار و مطالب مرتبط با هر سبک را در يک نمودار گنجاندم و اين باعث شد که راحتتر مطالب را مرور کنم و حفظ شوم.
در مبحث آرايهها و قرابت معنايي، از همان سال سوم مشکل داشتم؛ براي همين، از تابستان سال پيش دانشگاهي کتاب تست گرفتم و به طور منظم هفتهاي حدوداً 20 تا تست ميزدم. در ابتدا برايم پاسخگويي به تستها مشکل بود، اما با تمرين بسيار، تعداد غلطهايم کمتر شد.
مبحث زبان فارسي در کل براي همه مشکل است؛ بخصوص سؤالهايي که نياز به شمردن دارد؛ براي همين، در آزمونهاي آزمايشي، اين تست ها را در صورتي که وقت مي کردم پاسخ ميدادم. البته در همين سؤال ها نيز با تمرين و تست زدن مي شود سرعت پيدا کرد و احتمال خطا را هم کاهش داد.
در مبحث املا خيلي مشکل نداشتم، اما در قسمت لغات، ابتدا نکاتريزي که طراحهاي سؤال در نظر ميگرفتند، برايم مشکل آفرين بود، ولي تا پايان سال تحصيلي، بمرور در اين بخش هم تسلط پيدا کردم .
در عروض هم با مبحث اختيارات شاعري مشکل داشتم و برايم سخت بود که در زماني کوتاه به پاسخ صحيح برسم؛ اما با زدن تست زياد در نهايت توانستم بدون تقطيع و با گوشم اختيارات را پيدا کنم . بحرهاي شعر ها را هم از تابستان قبل از شروع سال تحصيلي، به پيشنهاد دبيرمان، بدون آنکه بدانم چيست و چه مفهومي دارد، حفظ کردم؛ يعني بحرها را روي فلش کارت نوشتم و مدت دو ماه هر روز آنها را مرور کردم و در نهايت حفظ شدم. در طي سال هم با تست زني مداوم، آنها را مرور ميکردم؛ چون به خاطر سپردن اين بحر ها نياز به مرور مداوم دارد.
در عربي پايهام ضعيف نبود و به خاطر علاقهام به اين درس، مطالعه آن برايم سخت نبود؛ هر چند که در درک مطلب کمي مشکل داشتم؛ چون معتقدم که سؤالهاي اين بخش، کمي سليقهاي است. در کل، تمام دروس، بخصوص درسهاي تفهيمي مثل عربي يا رياضي، را روز خواني ميکردم؛ يعني همان روز که معلم درس ميداد، زماني را در خانه براي مطالعه اختصاص ميدادم.
معارف اسلامي را مقيد به کتاب درسي بودم و به پيام آيات توجه داشتم و بعد از مطالعه کتاب تست ميزدم؛ بخصوص تستهاي اخير کنکور را بايد حتماً حل کرد.
زبان انگليسي در مبحث «کلوز تست» و «ريدينگ» مشکل داشتم که باز به کمک تست زدن مداوم ( هفته اي دو روز تست زبان مي زدم ) مشکلم حل شد.
درس اقتصاد براي دانشآموزان رياضي نسبتاً ساده است. تنها مشکل اين درس، تعداد زياد مسايل آن، با توجه به زمان کم اختصاص داده شده براي پاسخ به سؤالهاي اقتصاد، است؛ حتي من که دانش آموز رشته رياضي بودم براي پاسخگويي وقت کم ميآوردم. البته کنکور امسال تعداد سؤالهاي حفظي اقتصاد بيشتر شده بود و سر جلسه آزمون وقت کم نياوردم؛ ضمن آنکه به سؤالهاي حفظي هم با مطالعه و مرور ميتوان پاسخ داد.
فکر کنم که براي درس رياضي مشکلي نداشتيد؛اصلاً بچههاي انساني گله دارند که چرا دانش آموزان رياضي ميتوانند در آزمون علوم انساني شرکت کنند و در درس رياضي از آنها جلو بزنند.
علي ولايي: بله، درس رياضي برايم ساده بود؛ اما اين باعث نميشد که به نقطه قوتم بيتوجه باشم و برايش وقت نگذارم؛ براي همين، هفته اي يک تا يک ساعت و نيم به مطالعه و تست رياضي مي پرداختم و در نتيجه توانستم که اين درس را 100 درصد بزنم.
با تاريخ و جغرافيا چه کرديد؟ مطميناً مطالعه شش کتاب حجيم و به خاطر سپردن آنها در طي يک سال، کار آساني نيست.
علي ولايي: اصلاً ساده نبود؛ بخصوص براي من که اصلاً جغرافيا را دوست نداشتم و نميتوانستم با اين درس ارتباط برقرار کنم؛ اما با اين همه، آن را در برنامه درسيام ميگنجاندم و اين درس را هم مثل ساير دروس چند بار مرور کردم و براي اينکه در خاطرم بماند، کنار پاراگراف ها نکته تستي اش را مي نوشتم يا کتاب هايم را حاشيه نويسي ميکردم و خلاصهاي از نکتههاي مهم آنها را تهيه ميکردم.
درباره مابقي دروس اختصاصي بگوييد .
علي ولايي: فلسفه و منطق بيشتر جنبه مفهومي دارد. البته فلسفه سوم حفظي است؛ اما فلسفه چهارم را اول بايد فهميد و بعد حفظ نمود و براي تثبيت مطالب تست زد. هر چند که متاسفانه تست خوب در اين درس کم است و تستهاي آزمون سراسري فلسفه هم به نظر من استاندارد نيست؛ چون حتي دبيران اين درس در مورد پاسخ صحيح تستها اتفاق نظر ندارند. در جلسه آزمون، من در بسياري از سؤالها بين سه تا گزينه شک داشتم و فقط ميتوانستم يک گزينه را با اطمينان خاطر حذف کنم.
در درس علوم اجتماعي نيز چون کتاب اين درس تازه عوض شده است، تنها يک نمونه سؤال از آزمون سراسري گذشته موجود بود و براي اين درس، من بيشتر به کتاب درسي متکي بودم و مطالب آن را حفظ ميکردم؛ هرچند که کنکور امسال بر خلاف سال گذشته بيشتر جنبه مفهومي داشت و براي همين من، برخلاف آزمونهاي آزمايشي، اين درس را در آزمون سراسري 100 درصد نزدم.
درس روانشناسي را خوب خوانده بودم و فکر مي کردم که به آن مسلط هستم؛ اما برخلاف تصورم، در آزمون سراسري به سؤالهاي اين درس خوب پاسخ ندادم، ولي چون تعداد دروس رشته انساني زياد است، خوشبختانه بد دادن يک درس نميتواند در کل آزمون خيلي تاثيرگذار باشد؛ البته اگر بقيه درسها را داوطلب خوب پاسخ دهد.
درصدهايتان در هر يک از دروس آزمون سراسري چند بود ؟
ادبيات عمومي 7/78 درصد، عربي عمومي4/89 درصد، معارف اسلامي 7/94 درصد، زبان خارجي 84 درصد، رياضي100 درصد ، اقتصاد 100 درصد، ادبيات اختصاصي2/91 درصد، عربي اختصاصي 100 درصد، تاريخ و جغرافيا 7/86 درصد، علوم اجتماعي 7/86 درصد، فلسفه و منطق 4/57 درصد، روانشناسي 60 درصد.
در صحبتهايتان بارها به مرورِ مداوم اشاره نموديد. ميشود بگوييد که در کل، چند بار هر کتاب يا درس را مرور کرديد؟
علي ولايي:مثلاً تاريخ ايران و جهان را چهار بار دوره کردم. همچنين ساير دروس را بين پنج تا هشت بار مرور کردم .
آقاي ولايي! روزي چند ساعت درس مي خوانديد که توانستيد اين همه دوره کنيد؟
علي ولايي: در بازه هاي زماني مختلف ، فرق داشت ؛ يعني در تابستان بعد از امتحانات نهايي سال سوم ، حدود چهارساعت در روز درس مي خواندم .در طي سال تحصيلي تا تعطيلات نوروز به طور ميانگين 5 ساعت در روز درس ميخواندم و از تعطيلات نوروز تا کنکور هم روزي 9 تا 10 ساعت مطالعه داشتم.
ميانگين مطالعه خود را ذکر کرديد. آيا امکان داشت که براي مثال، روزي 2 ساعت و روز ديگر 10 ساعت مطالعه کنيد؟
علي ولايي: پيش از اين هم گفتم که به برنامهريزي و زمان بندي مقيد بودم؛ براي همين، هيچ وقت چنين اتفاقي نيفتاد که يک روز اصلاً درس نخوانم يا بسيار کم بخوانم و روز ديگر کم کاريام را جبران کنم. من يک روش خطي و منظم داشتم و ميانگين مطالعهام در روزهاي هفته يکسان بود؛ در عين حال، برنامه سنگيني نداشتم که خسته و دلزده بشوم و حتماً در بين ساعات مطالعهام، زمان استراحت را هم در نظر ميگرفتم. هيچ وقت هم تا ساعت 11 يا 12 شب مطالعه نميکردم و جمعه ها هم از ساعت 7 شب به بعد اصلاً درس نميخواندم و در کنار خانواده بودم و تفريحاتم را داشتم؛ به اين دليل که کنکور شبيه يک ماراتن است، نه دو سرعت، و هر کس بايد خود را آماده رقابتي طولاني مدت کند و براي اينکه خسته و فرسوده نشود، بايد استراحت نيز داشته باشد.
يعني شما خسته نمي شديد ؟
علي ولايي:طبيعتاً من هم خسته ميشدم؛ چون در اين يک سال آخر، هيچ برنامه اي به جز درس خواندن نميتوان داشت؛ حتي استراحت ها و تفريحات هم بايد حساب شده باشد و هدف آن، رفع خستگي براي ادامه درس خواندن است؛ اما چون هدفم از اول مشخص بود، هر بار که خسته مي شدم به مقصدم فکر ميکردم؛ به اينکه اين دوران کوتاه است و ميگذرد، و اگر کوتاهي کنم، نميتوانم به عقب باز گردم؛ پس لازم است که به خستگي توجهي نکنم و و تمامي توانم را براي رسيدن به مقصود به کار گيرم. به قول معروف: «هر کسي طاووس خواهد جور هندُستان کشد».
آيا پيش مي آمد که مدرسه نرويد تا رفع خستگي کنيد يا به مطالعه درس هاي پايه بپردازيد ؟
علي ولايي: خير، حتي يک روز هم کلاس درس را تعطيل نکردم .
براي برنامه ريزي درسي از نظرات مشاور نيز استفاده کرديد؟
علي ولايي: بله، از نظرات مشاور مدرسه براي برنامه بلند مدت استفاده ميکردم، اما برنامه کوتاه مدت و ميان مدت را خودم تعيين ميکردم؛ در ضمن مدرسه هفته اي دو روز آزمون تستي برگزار و مباحثي را هم براي اين آزمونها تعيين ميکرد و خود اين آزمونها به نوعي تعيين کننده برنامه درسي ما ميشد.
آقاي ولايي! يکي از مشکلاتي که بسياري از داوطلبان با آن دست به گريبان هستند ، اضطراب است. آيا شما هم چنين مشکلي داشتيد ؟
علي ولايي: بله، انتظاراتي که ديگران از من داشتند يا خودم از خودم داشتم، باعث شده بود که گاه اضطراب پيدا کنم؛ حتي گاهي اوقات به دليل همين اضطراب، در آزمون هاي آزمايشي حال جسمانيام بد ميشد و نميتوانستم آرامش لازم را داشته باشم.
با اين مشکل چطور مقابله کرديد ؟
علي ولايي: کار خاصي نکردم؛ در واقع اين اضطراب را تا آخر داشتم. فقط سعي ميکردم که به خاطر مضطرب بودن، کم کاري نکنم و اين مشکل را براي خودم بزرگ نکنم.
نظرتان درباره نيايش چيست ؟
علي ولايي: قطعاً تاثير بسيار مثبتي دارد؛ بخصوص در مبارزه با اضطراب مفيد است. خود من زمانهايي که اضطرابم بيشتر ميشد، با ياد خدا و نيايش آرامش پيدا ميکردم. جالب اينجاست که آزمون سراسري، تنها جلسهاي بود که من اضطراب نداشتم؛ تا جايي که وقتي آزمون تمام شد، با خود گفتم که شايد متوجه نکات و ظرايف سؤالها نشدم که آن قدر با آرامش به آنها پاسخ دادم. شب قبل از آزمون هم بموقع و خيلي راحت خوابيدم. تصور ميکنم که اين آرامش را به خاطر توکلم پيدا کرده بودم. با خودم گفتم من هر کاري که لازم و در حد توانم بود، انجام دادم و مابقي در دست خداست و اينکه هر چه صلاح بداند، پيش خواهد آمد.
در دوران مطالعه براي کنکور ، تغذيه خاصي نداشتيد ؟
علي ولايي: خير، فقط يکي دو روز مانده به کنکور ، يکي دو بار دم نوش هاي گياهي مثل گل گاو زبان يا عرق بهار نارنج نوشيدم.
سال چهارم ورزش هم ميکرديد؟
علي ولايي: در برنامه درسي مدرسه ما ، يک جلسه هم به ورزش اختصاص داده شده بود و من اين ساعت را فوتبال بازي ميکردم.
آقاي ولايي! چندمين فرزند خانواده هستيد؟
علي ولايي: آخرين فرزند.
ميشود تحصيلات اعضاي خانواده را بگوييد؟
علي ولايي: پدرم کارشناسي ارشد حقوق و دکتري علوم قرآن و حديث دارند و مادرم ديپلمه و خانهدار هستند. خواهرم نيز کارشناسي ارشد ميکروبيولوژي و برادرم ليسانس مهندسي برق و کارشناسيارشد ام. بي. اي دارند.
آيا خانواده براي فراهم کردن يک محيط آرام براي مطالعه شما ، همکاري لازم را داشتند ؟
علي ولايي: بله، فضاي خانه از آرامش خوبي برخوردار بود و رفت و آمدها با اقوام کمتر شده بود و در عين حال، يک محيط قرنطينه هم درست نکرده بودند و در واقع تفريح و استراحت من هم مهيا بود و در حد معقول به مهماني هم ميرفتيم. در کل، هر وقت خسته ميشدم، افراد خانواده با رفتار و حرفهايشان به من روحيه ميدادند؛ بخصوص برادرم که خودش اين مراحل را طي کرده و رتبه 7 کشوري گروه آزمايشي علوم رياضي آزمون سراسري سال 84 را کسب کرده بود.
آقاي ولايي! به عنوان آخرين سؤال، اگر دانش آموزي با شما مشورت کند، آيا تشويقش ميکنيد که مثل شما از رشته رياضي يا تجربي در گروه آزمايشي علوم انساني شرکت کند؟
علي ولايي: اگر هدف داشته باشد و بداند که چه ميخواهد، قطعاً تشويقش ميکنم؛ چون تغيير رشته دادن، کار آساني نيست و بايد با سختي هاي زيادي دست و پنجه نرم کرد. مطالعه 34 کتاب درسي در طي يک سال، که مطالب بيشتر آنها هم جديد و ناآشناست، کار دشواري است؛ اما خواستن، توانستن است و شناخت اهداف، سختي راه را هموار ميکند؛ بخصوص آنکه معتقدم اکثر دانشآموزان رشتههاي رياضي و علوم تجربي، آگاهي و شناخت کافي از رشته علوم انساني ندارند و تحت تاثير جوّ موجود عليه رشته انساني هستند و اگر اطلاعات کافي از اين رشته داشته باشند، مطمينم که اکثريت آنها، حداقل به يکي از رشتههاي علوم انساني علاقهمند خواهند شد.
تغيير رشته دادن، کار آساني نيست و بايد با سختي هاي زيادي دست و پنجه نرم کرد. مطالعه 34 کتاب درسي در طي يک سال، که مطالب بيشتر آنها هم جديد و نا آشناست، کار دشواري است؛ اما خواستن، توانستن است
کنکور شبيه يک ماراتن است، نه دو سرعت، و هر کس بايد خود را آماده رقابتي طولاني مدت کند و براي اينکه خسته و فرسوده نشود، بايد استراحت نيز داشته باشد
منبع:پیکـــــــــــــ سنجش