من ک هیچی ندیدم
جانم از آتشفشان ها گذر مي کند
با خويشتن در جنگم
از خود عبور مي کنم
تو آن سوي من ايستاده اي
و لبخند مي زني
و لبخند تو آن قدر بها دارد
که به خاطرش از آتش بگذرم
من طلا خواهم شد
مي دانم .
دمشون گرم ولي بازم فقط يكيشون رو با وجود دايره قرمزه ديدم!!!!!
مــــــــــــآ خاصيم چون خودمـون خواسيم
نـــــــــــه در حال پــاسيم
نــــــه مثلــــــه شـمآ دست اين و اون زاپآسيــــــم
پـس تو واسه ما نه {خـــــــــــآصي} نه رفيق{ آســـــي}
تــــو هنوز در حال پلــــآسي
كـــــه فقط بـــآ آشغـــــــآل هاي مثله خودت ميلـــــــاسي
واقعا عالی بود....
خیلی خوب استتار کردن...اگه نمیگفتین استتاره میگفتم اصلا کسی اونجا نیس...!!!!
دکتر شریعتی:
خواستم بگویم: فاطمه دختر خدیجه ی بزرگ است.
دیدم که فاطمه نیست!
خواستم بگویم که : فاطمه دختر محمد (ص) است.
دیدم که فاطمه نیست!
خواستم بگویم که: فاطمه همسر علی است.
دیدم که فاطمه نیست!
خواستم بگویم که: فاطمه مادر حسنین است.
دیدم که فاطمه نیست!
خواستم بگویم که: فاطمه مادر زینب است.
دیدم که فاطمه نیست!
نه...،،،
این ها همه هست....واین همه ی فاطمه نیست..!!...فاطمه، فاطـــــــــمه است...
من اولیو حدس زدم کجاس طرف بالاخره شاگردای خودمن دیگه خخخخ
چقدر دوست داشتنی هستند...
آدم هایی که شبیه حرف هایشان هستند...
ادم وقتی پای جونش در میون باشه لونه موشم جا میشه.این مناظر که کلی جا هست واسه استتار...خدا ی ویژگی ک برای حیوونا در نظر گرفته رنگ پوستشونه که هماهنگ با محیطه تا اونا رو از خطر نجات بده.به خلقت خدا دقتکنیم خیلی چیزها میتونیم یاد بگیریم
خلاف قوانین
ویرایش شده.
داداش مارو نمودی..اینجا که جز علف چیزی نیس..
بعدشا توی اون همه علف که استتار نمیخواد..میری توشون دراز میکشی.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)