..
..
ویرایش توسط Sanjana.Slri : 11 تیر 1401 در ساعت 01:10
اوایل خرداد پام به این انجمن بازشد اولین تاپیکی ک خوندم مربوط به اقای افشین مقتدابود
ی سری چیزی حس خفته منوبیدار کرد
صفرصفرنبودم ولی صد صدنبودم
اختصاصیا که نیاز به مرور داشتن عمومی هایی علنا نخونده(پایه درسی قوی نداشتم علنا هم دربازه زمانی که مدرسه میرفتم آدم درس خونی نبودم*)
وهمینطوراستراتژی آزمون زدن
.
نمیگم معجزه بود کاری که تواین۳۰_۳۵روزانجام دادم ولی من تلاش خودموکردم تاجایی که شد باتمام خستگی های روحی تنشای توخونه حواشی
خلاذهنی
فقط خوندم. خوندم
_
رتبه ها که اومد (۳۰۰۰منطقه۱)
شاید چیزخفنی نبود ولی برای خودم خفن ب نظرمیومد انگار تمام حس بد اون روزارو شست برد
.
_
روی صحبتم بااون بچه هایی که میگن میشه نمیشه نصفه نیمه خوندن هیچی نخوندن
توتمام توانتوبذار باور کن که حداقلش(به اونی که لایقشی میرسی)
۹۰تاروز داری
پس بجنگ براش
قرارنیست معجزه رخ بده
باید روپاهات وایسی وله بشی
وعاشق این له شدن باشی
شرایط مثل قبلِ اونی که بایدتغییربکنه تویی
جارنزن که چی قراربشه فقط چشاتوببند وباآرامش منحصرخودت این مسیروبروجلو
.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)