سه شنبه ۷ اردیبهشت :
296 دقیقه مطالعه ادبیات (امتحان)
مجموع : 4 ساعت و 56 دقیقه
چهارشنبه 8 اردیبهشت :
257 دقیقه مطالعه ادبیات (امتحان)
مجموع : 4 ساعت و 17 دقیقه
سه شنبه ۷ اردیبهشت :
296 دقیقه مطالعه ادبیات (امتحان)
مجموع : 4 ساعت و 56 دقیقه
چهارشنبه 8 اردیبهشت :
257 دقیقه مطالعه ادبیات (امتحان)
مجموع : 4 ساعت و 17 دقیقه
چهارشنبه ۸ اردی بهشتت
خیلی خوبود مقاله ام رسید ب صفه
بایستی که بفرستمش تا الانشو
فردا قطعا روز بهتریه^_^
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
دیروز رو خوب نخوندم ۹ اردیبهش رو
امروز ۱۰ امه
خب میگم ک بالای ۵ ساعت خاهم خاند آرهه اینجوریاس
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
پنج شنبه 9 اردیبهشت :
184 دقیقه مطالعه زیست
127 دقیقه تست فیزیک - 37 تست
90 دقیقه مطالعه و تست ریاضی – 28 تست
90 دقیقه مطالعه ادبیات
42 دقیقه تست ادبیات – 21 تست
مجموع : 8 ساعت و 53 دقیقه – 86 تست
جمعه 10 اردیبهشت :
64 دقیقه مطالعه زیست
116 دقیقه تست زیست – 29 تست
90 دقیقه تست ریاضی – 21 تست
90 دقیقه مطالعه و تست شیمی – 18 تست
24 دقیقه مطالعه دینی
مجموع : 6 ساعت و 24 دقیقه – 68 تست
مجموع هفته : 39 ساعت و 1 دقیقه – 174 تست
" دردا که بپختیم در این سوز نهان
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست "
چ زود ۱۱ اردی بهشت شد
شب ریپ میزنم میگمم ک خوندم^_^
۴ ساعت شدددددددددددددد^_^
میخام که تقیر کنم کم کم و گاماس گاماس
ویرایش توسط high.target : 12 اردیبهشت 1400 در ساعت 14:15
شنبه 11 اردیبهشت :
29 دقیقه مطالعه فیزیک
60 دقیقه تست ریاضی - 29 تست
23 دقیقه مطالعه زیست
67 دقیقه تست زیست - 19 تست
53 دقیقه تست شیمی - 10 تست
35 دقیقه تست ادبیات - 23 تست
مجموع : 4 ساعت و 23 دقیقه - 81 تست
یکشنبه 12 اردیبهشت :
55 دقیقه تست زیست - 30 تست
15 دقیقه مطالعه زیست
60 دقیقه تست شیمی - 19 تست
55 دقیقه تست ریاضی - 25 تست
مجموع : 3 ساعت و 5 دقیقه - 74 تست
12/2/00
زیست/ 11-3تا5/ 50 تست
شیمی/ 11-3/ مطالعه + 30 تست
فیزیک/ 11-3-الکترومغناطیس/ مطالعه + 30 تست
مجموع: 110 تست
پ.ن: به ساعت مطالعه گرفتن عادت ندارم. فکر کنم باید عادت کنم کم کم. :"
اونا فقط من رو به دنیا آوردن و تا یه جایی بزرگم کردن عمرم رو اونا ندادن که بگن چجوری خرج کنم
در ضمن من اولین کنکورم 95 بود نه 1400
تا 96 اجازه دادن که بمونم پشت بقیه ش رو خودم خرج خودم رو دادم و رفتم خدمت و 1400 ریاضی میخواستم شرکت کنم که هم دیر شرو کردم به خاطر بحث نظام قدیم و جدید و تمدید و این داستانا و تهیه ی پول منابع 1400 که خوب خیلی سخت بود برای من تهیشون بعدشم که تغییر رشته به تجربی که واقعا شکستن تمام پلهای پشت سر بود
سعی نکن راضی شون کنی تا اجازه بدن پشت بمونی سعی کن قانعشون کنی و بهشون بفهمونی که اشتباه میکنن چون اگه راضیشون کنی همچنان فکر میکنن دارن کار درست رو انجام میدن در حالی که اینطوری نیست پدر مادر ها 90 درصد در تربیت فرزنداشون راه اشتباهی رو میرن و دوست دارن عقده هایی که تو جوونی رو تنشون مونده رو روی فرزندشون پیاده کنن اگه تصمیم داری بمونی جلوشون ب ایست به هر قیمتش شده مطمئن باش بعد 10 سال این لحظه های بدی که داری پشت سر میزاری پشیزی برات اهمیت نخواهد داشت نه اینکه 10 سال دیگه زندگیت بر وفق مرادت باشه نه اتفاقا 10 سال دیگه اینقدر زندگیت درگیر و سخت میشه که این سختی ها جلوشون مورچه به نظر میان این کار خداوند حکیم و داناست که پدر ما را در اورد
این است زندگی در ایران
تو این جغرافیا چه چیزی سر جایش هست و به موقع هست و انجام میشود که برنامه ریزی های من و شما هم به موقع باشد و نتیجه دهد ؟؟؟
الته شاید پدر و مادر شما این شکلی نباشن
پدر و مادر من هم این شکلی نبودن ولی تحت تاثیر بقیه شدن که من با صحبت و بحث و گفت گو و تمثیل و .... بهشون فهموندم که دارن اشتباه میکنن و قبول کردند که اشتباه میکنن هر چند راحت نبود
الآن هم اونا با من راحتن و هم من با اونا و یه جاهایی اتفاقا بعد گذشت این همه سال بهم گفتن تو این چیزارو از کجا میدونستی و الآن دیگه اگه حمایت نکنن دیگه چوب لا چرخ هم نمیکنن چون میدونن من بیشتر از هر کسی دست و پا میزنم از این *** زار رهایی پیدا کنم نه اینکه از چاله در بیام بیافتم تو چاه (اولش بر عکیس فکر میکردن)
مرگ یکبار شیون هم یکبار
" دردا که بپختیم در این سوز نهان
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست "
ویرایش توسط _Joseph_ : 13 اردیبهشت 1400 در ساعت 17:48
دوشنبه ۸ ساعت مطالعه ۱۲۰ تست تا اینجا فک نکنمم بیشتر شه چون قرارع برم تولد دوستمولی لم برناممو پیدا کردم اونم اینکه صبح ها هم زود بیدار شم قبلا از خانواده که زودتر برم سر درسم و تایم مطالعه ام زیاد شه
یا الله/توکل بر خودت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)