خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 756 از 1269 نخستنخست ... 656746755756757766856 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 11,326 به 11,340 از 19024

    موضوع: مشاعره...

    1. Top | #11326
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
      کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی
      " God is that infinite All of which man knows himself to be a finite part "
      |
      خداوند ، آن بی نهایتی است که هر انسانی خودش را یک بخش محدود از آن میداند|

    2. Top | #11327
      rz1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
      از نقطه ای بترس ک شیطانی ات کند
      زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

      ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

      له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

      خوب ولی اشتباه

    3. Top | #11328
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      دوش ملایک در میخانه زدند
      گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...
      ویرایش توسط M.Faraz.Abr : 10 اسفند 1399 در ساعت 23:19

    4. Top | #11329
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      در دل دردی دارم که آن را به هزار درمان نفروشم(اگه درست گفته باشم).
      رفتم دیدم نابود کردم اصلا شعرو.ولی بد هم نیست
      من ساختم،آنچه مرا ویران کرد
      ویرایش توسط Lavender_Haze : 10 اسفند 1399 در ساعت 23:13

    5. Top | #11330
      rz1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
      هرکسی ان درود عاقبت کار ک کشت
      زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

      ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

      له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

      خوب ولی اشتباه

    6. Top | #11331
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
      وجود نازکت آزرده گزند مباد
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    7. Top | #11332
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      دل خود چون به سر زلف تو دیدم گفتم
      ای خوش آن دم که پریشان به پریشان برسد..

    8. Top | #11333
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      شعر نو مینویسم با اجازه
      دست در دست خزان
      خنده کنان
      در دل این باغ نشستی
      قامت عمر مرا
      خشک تر از شاخه بی جان بشکستی
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    9. Top | #11334
      rz1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      یادت رد شد/ برگی افتاد از افرایی/ ایوان پر شد از تنهایی/
      بادی خیزید و آرامید/ برفی آشفته می بارید/ دستان هوا از بوی تو پوچ
      زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

      ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

      له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

      خوب ولی اشتباه

    10. Top | #11335
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
      چراغ خلوت این عاشق کهن باشی
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    11. Top | #11336
      rz1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      همش ی
      یا بفرما به سرایم
      یا بفرما به سَر، آیم

      غرضم وصل تو باشد
      چه تو آیی، چه من آیم

      گر بیایی دهمت جان
      ور نیایی کُشَدم غم

      من که بایست بمیرم
      چه بیایی، چه نیایی
      اینو درست حفظ نبودم واس همین کپی کردم
      زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

      ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

      له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

      خوب ولی اشتباه

    12. Top | #11337
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      یه شب مهتاب
      ماه میاد تو خواب
      منو میبره
      کوچه به کوچه
      باغ انگوری باغ آلوچه
      دره به دره
      صحرا به صحرا
      اونجا که شبا پشت بیشه ها
      یه پری میاد ترسون و لرزون
      پاشو میذاره
      تو آب چشمه
      شونه میکنه موی پریشون



      حقیقتا عاااااشق این شعرم
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    13. Top | #11338
      کاربر باسابقه

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      می نوش که عمر جاودانی اینست
      خود حاصلت از دور جوانی اینست
      هنگام گل و باده و یاران سرمست
      خوش باش دمی که زندگانی اینست
      بودن یا نبودن
      مسئله اینست...

    14. Top | #11339
      rz1
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر

      نمایش مشخصات
      تنهایی و تنهایی این عاقبت دل شد
      بی زمزمه نامت این حنجره باطل شد
      زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست

      ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها

      له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع

      خوب ولی اشتباه

    15. Top | #11340
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
      دردا ک راز پنهان خواهد شد اشکارا
      روزی ما دوباره کبوترهایمان را
      پیدا خواهیم کرد
      و مهربانی

      دست زیبایی را خواهد گرفت
      و من آن روز را انتظار می‌کشم
      حتی روزی که دیگر نباشم...

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 6 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن