به اینکه چه خواهد شد...
بسکه به یه چیزی فکر میکنم و مسائل کوچیکو تو ذهنم بزرگ میکنم! تهش که چی؟ خجالت ناشی از بی اعتماد به نفسی و لرزش تموم وجود از اتفاقایی که ممکنه یک در صد میلیونیوم بیفته :/
چاره چیست؟ در وهلهی نخست، فکر نکردن!
پینوشت: به قول آرمان { آرمان دوست فابریکمه. قربونش برم} اونی که عمده ی مردم بهش میگن «فکر» اصلا فکر نیست. این فکری که توی جمله ی اول گفتم از همون دسته است. منظور خیال کردن و پیشبینی احتمالات و اینهاست.
+ همه عیب خلق دیدن، نه مروتست و مردی
نگهی به خویشتن کن، که تو هم گناه داری
- دل نازک به نگاه کجی آزرده شود
خار در دیده چو افتاد، کم از سوزن نیست
اما خودمونیم، مرد جدی{ مرد جدی اونایی ان که یهویی می افتن تو دلت و بزرگیشون رو حس میکنی} اگه میخواست فقط یه چیزی بهم یاد بده اون این بود:
«گر به خود محکم شوی سیل بلاانگیز چیست؟
مثل گوهر در دل دریا نشستن میتوان»
+ صحیح! بلا در اراده ی محکم بی اثره
" دردا که بپختیم در این سوز نهان
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست "
نتیجه افتصاد آزاد، دموکراسی و جدایی دین از سیاست میشه کشوری مثل آمریکای کبیر که جوون هاش توی دانشگاه بزرگترین شرکت ها رو تاسیس میکنن و به ثروت مند ترین افراد جهان تبدیل میشن. حالا نتیجه اقتصاد عسلامی و مرگ بر همه مشتی جوون نا امید و بی انگیزه هست که همش به خودکشی فکر میکنن و البته اختلاس، رانت و انحصارگری
ویرایش توسط Ali54333 : 13 مهر 1401 در ساعت 23:26
دلیلش اینه سرباز امریکایی حتی توی جنگ هم اگر یه غیرنظامیُ بکشه اونقد عذاب وجدان میگیره که چند ماه میره بیمارستان روانی
ولی سرباز ما برای یه کیلو مرغ یخ زده حاضره چنتا بمب اتم رو هموطن خودش بندازه و شاد بِزی یه
.......................................بی تو عذابیست
خنده هایی که بروی صورتم همچون نقابیست
ب یاس ک میگف:
همه چی مث قبل،خوبِ خوب میشه و
غما دور میشن و
دلامون نزدیک تر از قبل ب هم
...
+
ب سه شنبه و بازم کلان
+
ب "هه هه هه" و "ههه هههه ههههه"
+
ب"خونه عشق مادرم بود، خونه روح پدرم بود"
+
ب این ک اگر کسی شر و وری ا من شنید باید راست و دروغشو ازم بپرسه :/تا میرم تل یادم میوفته حرص میخورم:/
+
ب این ک امشبو نخابم تا فردا شب
+
ب این ک این لیست فرق داشت،یادی نبود توش
+
ب این ک زر نزنهمین قبلی یاد بود توش
زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست
ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها
له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع
خوب ولی اشتباه
ویرایش توسط rz1 : 14 مهر 1401 در ساعت 04:30 دلیل: :/
ب اونایی ک 1390 تا 1400 ب دنیا اومدن میگیم دهه نودیا
ب اونایی ک 1400 تا 1410 ب دنیا بیان چی میگیم؟ دهه دهیا؟
ذهنم درگیر شد واقعا
به این که دهه هشتادی ها چقد راحت بازی میخورن چقد راحت میشه بازیشون داد چقد راحت میشه هندونه زیر بغلشون گذاشت و فرستادشون جلو
شاید این حرف ها به مزاح خیلیامونن خوش نیاد ولی نمیشه حقیقت رو تغییر داد
راستش رو بخواید دهه هشتادی ها آگاه نیستن فقط کمی جو گیرند توانایی تحلیل ندارن سرانه مطالشون صفره و بشدت بی سوادن و فکر میکنن با چندتا شعار یا یه حرکت نمادین میشه تغییر ایجاد کرد در حالی فقط دارن تلفات میدن فقط دارن هشتک هارو جایگزین میکنن و متاسفانه هنوز به این نتیجه نرسیدن این راهش نیست و اینی که الان دارن روش مانور میدن پاشنه اشیل نیست
و درد اونجا بیشتر میشه کسی نمیاد راه حلو به اینا بگه فقط دارن پرشون میکنن برن جلو و کشته شن یا یجوری اسیب ببینن که دیگه نتونن پاشن
پ.ن:خودممممم دهه هشتادی ام
ویرایش توسط Dillon : 14 مهر 1401 در ساعت 23:22
حقارت بزرگی ست که پای بچه ها را به دعوا های بزرگتر ها باز کنند.
این که از نادانی و احساسی بودن بچه ها به عنوان اهرمی در کشمکش دعوای بزرگتر ها استفاده کنیم . عین نامردی ست
چه ان پدر و مادری که بچه شان را وجه المصالحه ی دعوا های زن و شوهری خودشان میکنند
چه آن آدم معروفی در اینستاگرام که بچه ها را دعوت میکند به آمدن به خیابانها. و کشته شدنشان را علم میکنند از آن طرف دنیا
چه آن فرمانده بسیجی که از بچه ها در سرکوبهای خیابانی استفاده میکند.
چه آن خبرنگار بی وجدانی که فیلم اعتراضات دانش آموزان را پخش میکند تا بچه های سایر مدارس را تحریک کند.
بچه ها میدانند خوب هم میدانند . اما نمیفهمند.
همین ها خودش میتوانند خط تمیز بین آن کسی باشد که حیا و غیرت دارد با ان نامردی که از بچه های معصوم استفاده ابزاری میکند.
اینها عین نامردی ست . چون بچه ها واقعی میمیرند.
" دردا که بپختیم در این سوز نهان
وان را خبر از آتش ما نیست که خامست "
ویرایش توسط _Joseph_ : 15 مهر 1401 در ساعت 00:14
اتفاقا بهتر ک نمیشه خوند
خیلس آدم اذیت میشه
هم اون شخص ک فکر طرف رو میخونه و هم اون شخص ک دیگه هیچ آزادی حتی توی فکر کردنش نداره
بقول یکی این سر و این فکر کردن تنها چیزیه ک آزادانه و بی محابا گاهی ازش استتفاده میکنیم و لازم نیست برا هر فکر و خیالی ک توی سر میگذره برا کسی توضیحی بدیم...
درون گرایی ک قراره احساساتش مخفی باشه یا کمتر بروزش بده پ نباید کسی هم ذهنشو بخونه❤
زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست
ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها
له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع
خوب ولی اشتباه
فقط...
عاشق صدای قلیون وسطشم...
و این ک
واقعا کم پیش میاد چیزی ک هم ارومت کنه هم کمی بی قراری بهت بده:
(داره میگه ی چِینی؟
میگه ن
میگه ی نصف چِینی؟
...گوگولیاااا) )
Listen to غم عالم به جانم جا گرفته، چو سیلابی که بر دریا گرفته by ManaRavanboD on #SoundCloud
https://soundcloud.com/mana-ravanbod...social_sharing
زندگی ی مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست
ی مجموعه ی معقول از بی عقلی ها
له شده ، زیرِ پایِ عرفِ اجتماع
خوب ولی اشتباه
ویرایش توسط rz1 : 15 مهر 1401 در ساعت 12:21
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)