خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات

      خاطراتی از دوران سربازی اعضای سایت !


      درود

      از اسمش مشخصه !

      کسانی که سربازی رفتند؛ خاطرات جالبشونو درینجا قرار بدند !



      حکایت ما جاودانه شود



    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      من خاطره ای ندارم؛ چون نرفتم
      اما
      پای خاطره هر سربازی که میشینی،
      ماشالله همه شون چندبار از پادگان فرار کردن
      حداقل یه بارم تو چایی فرمانده شا.شیدن

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      @Erwin schrodinger

      عکسای سربازیت میزاری

      یا بزارم؟
      The only way to deal with an unfree world is to become so absolutely free that your very existence is an act of rebellion



    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Weed Master نمایش پست ها
      @Erwin schrodinger

      عکسای سربازیت میزاری

      یا بزارم؟
      بشین تا mentionش کنی

    5. Top | #5
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط Weed Master نمایش پست ها
      @Erwin schrodinger

      عکسای سربازیت میزاری

      یا بزارم؟
      =)))))))


      =-=--=-=

      اینجوری !

      http://8pic.ir/images/0thsqfrprjwvhyhs6j62.jpg
      http://8pic.ir/images/1a8ptlw5jr1ji3jloh8e.jpg
      http://8pic.ir/images/p6a8txkqguc1f0bfeafw.jpg

      =-=

      http://8pic.ir/images/sbaxro0tkq56rjm6q7b8.png

    6. Top | #6
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      فرشید پیدا کنید : ))




      photo_2016-02-14_15-17-58.jpg


      + فیلما ؛


      1

      2
      The only way to deal with an unfree world is to become so absolutely free that your very existence is an act of rebellion



    7. Top | #7
      کاربر باسابقه
      در انتظار تایید ایمیل

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      وای ک چ خاطراتی دارم ک نمیشه گفت
      البته باید اینارو از دهن خودم بشنوی وگرنه مزه اش میپره!
      متاسفانه اکثرن مثبت 18



      ی سرباز داشتیم بچه شهر ری بود بعضی از موقعیت های پستی طوری بود باید بالای پشت بوم نگهبانی پست میدادی کنار دیوار ی برجکم برا خودش داشت.یکی از چیزای ک ی سرباز باید رعایت کنه اینه ک موقعیت پستیش رو هیچ وقت ترک نکنه ب اصطلاح ترک پست نکنه چون ی لحظه دیدی نبودی یا ی لحظه خوابت برد پاسبخش اومد خشابتو برداشت یا سر نیزه تو برد یا تلفونو هزار تا چیز دیگه فردا گذارشتو مینوشت دیگه بیا با سرهنگه کنار بیا حالا اگه خوش شانس باشی و رعیس پاسدار افسر پاسدار خفتت نکنه یا مداومتکارا یا گشتی های حفاظتی نیان خفتت نکن اون موقع است ک باید سرباز باشی تا بدونی چی میگم


      خلاصه این محمودی بنده خدا دستشویش میگیره دیگه همونجا میگیره ادرار میکنه
      تو کجا؟
      اگه گفتی؟
      بدترین جارو حدس بزن؟


      خخخخخ
      آفرین تو کولر اتاق نگهبانی کادری های دم در/کولر رو سقفه/
      بقیه داستانو حدس بزنید دیگه خودتون تابستونم بود
      آقا فرداش گزارشش اومد سرهنگه قاطی کرده بود بد بخت ی ماه اجازه خروج از پادگان نداشت ب اصطلاح ممنوع الخروج بود هر روزم تو این ی ما میرفت ماشین سرهنگو پاک میکرد
      حتی من یادمه با دستمال لای رینگاشم تمیز میکرد!
      یادش بخیر
      هر وقت میدیدمش آب میشد و ما کلی میخندیدیم

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن