خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    صفحه 3083 از 3700 نخستنخست ... 2983307330823083308430933183 ... آخرینآخرین
    نمایش نتایج: از 46,231 به 46,245 از 55497
    1. Top | #46231
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      خب ^_^
      امروز بالاخره فرصتی که سال هاست منتظرش بودم برام پیش اومد
      میخام ازش استفاده که نه ! سوء استفاده کنم
      یه ضرب المثل برتانیایی هست که میگه :
      اگه موقعیتی برای موفقیت پیدا کردی بهش تجاوز کن
      حالا شما برداشت مثبت داشته باشید


      خیلییییییی موفق باشید

      برای همتون دعا میکنم

      پ.ن : یه مصاحبه از جکی چان میدیدم . میگفت من برای اسکار تلاش نکردم
      فقط تلاش کردم بهترین خودم باشم
      اینجوری بود که اسکار خودش اومد پیش من
      ( تشویق حضار )
      شاید وقتشه بجای قدم برداشتن یه طرفه به سمت هدفمون
      یجوری قدم برداریم که هدفمون هم چند قدمی به ما نزدیک بشه
      تا حالا اینکارو نکردم ولی امروز فرصتش برام پیش اومد
      خیلی خوشحالم ^_^ ( البته کلا زیادی خوشحالم ولی ایندفعه بیشتر )

    2. Top | #46232
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      گاهی سرنوشت مثل توفان شنی است که مدام تغییر جهت می دهد. تو تغییر جهت می دهی، اما توفان شن تعقیبت می کند. دوباره برمی گردی، اما توفان خودش را با تو مطابقت می دهد. بارها و بارها این حرکت را تکرار می کنی، مثل رقصی شوم با مرگ، درست قبل از سپیده دم. چرا؟ چون این توفان چیزی نیست که از دوردست بیاید، چیزی که هیچ ارتباطی با تو نداشته باشد. این توفان تویی. چیزی درون توست. پس تنها کاری که از دست تو بر می آید تسلیم به آن است، بستن چشم هایت و گرفتن گوش هایت، تا شن ها درون آنها نرود، و راه رفتن در میان آن، قدم به قدم. آنجا نه خورشید است، نه ماه، نه جهت، نه حس زمان، فقط شن سفید نرم چون استخوان های آسیا شده ی چرخ زنان برخاسته به آسمان. این آن نوع توفان شنی است که تو به تجسمش نیاز داری. و تو حقیقتا باید از آن توفان خشن ماوراءالطبیعی و نمادین بگذری. مهم نیست چقدر ماوراءالطبیعی یا نمادین باشد، در مورد آن، یک اشتباه نکن: این توفان مثل هزاران تیغ تیز گوشت را می برد. آدم ها آنجا دچار خونریزی می شوند، و تو هم دچار خونریزی می شوی. خون گرم و سرخ. آن خون را روی دست هایت می بینی، خون خودت و خون دیگران. و وقتی توفان تمام شد، یادت نمی آید چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتی در حقیقت، مطمئن نیستی توفان واقعا تمام شده باشد. اما یک چیز مسلم است. وقتی از توفان بیرون آمدی، دیگر آنی نیستی که قدم به درون توفان گذاشت. معنی این توفان همین است." كافكا در ساحل اثر هاروكي موراكامي
      ♡ ♡ عجیـب خستم:/ ♡ ‌ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆

    3. Top | #46233
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      هوای خنک وسط اردیبهشت
      به گواهی اپ هواشناسی گوشیم ، 17 درجه ، ولی چیزی که من حس میکنم شاید حدود 7 درجه باشه ( Accuweather معتبر نیس فقط من خوبم )
      فی الواقع از دیشب یا شاید هم میشه گفت پریشب ، بارونی هم شروع کرده به باریدن و کلا فضا فضای شاعرانه ی دو نفره طوری شده که نگو و نپرس
      نفر دوم جانم ، کجایی تا امشب رو با هم سر کنیم
      اصن یادم رفت دیشب میون اینهمه دعا ، یه یار از خدا بخوام
      بیام و یکم جدی باشم نه؟
      خدایی
      اگه این هوای باحال و مشتی و بارونی که الان دیگه باس بگم نمِ بارونی که میاد ، دو نفره نیست ، پس دیگه چی دو نفرس؟
      ها؟
      اصن شما تصور کن
      تو این هوا ، این بارونِ قشنگ ، دست تو دست یار ، قدم زدن کنار ساحل یا دریا یا هر چی ک دلتون میخواد بهش بگین ، تازه یه نکته دیگه هم برا امشبم صدق میکنه که نمیخوام بهش اشاره کنم ...
      بیایم و بپذیریم واقعا یه سری چیزا تو زندگیمون کمه
      یه سری چیزایی که تو نگاه اول اصلا مهم نیست اما شاید خیلی از مشکلاتمون به اون مربوط باشه
      شاید خیلی از همین غر زدنا
      بخاطر نبود یکی باشه که حرف دلتو بخوای بهش بزنی
      بخاطر نبود یکی باشه که بفهمتت
      یه دوسِت دارم از اونی که میخوای بشنوی خلق و خوتو عوض میکنه
      سر جمع ، همش دو کلمس ، ولی آدم یه ذوقی میکنه ازش که نگو و نپرس
      شاید یکی این وسط منتظر دوسِت دارم گفتن تو باشه
      بیایم و این چیزای کوچیک رو از هم دریغ نکنیم
      یه دوسِت دارمه
      گاهی خیلی زود ، دیر میشه ...
      دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
      ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
      دانی که پس از از عمر چه ماند باقی
      مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

    4. Top | #46234
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      screenshot-2021-05-02-202442.png

      واقعا چی بگم؟
      بعضیا واقعا برا آدم رفیق میمونن حتی اگه ندیده باشیشون
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜

    5. Top | #46235
      کاربر باسابقه

      Mehrabon
      نمایش مشخصات
      چقد پارسال این موقع دپ و افسرده بودم: ) زمین و زمانو چنگ میزدم واسه خواستم
      ولی خب گذشت بازم میگذره حتی حسرتشم نمونده‌،نمیدونم اسم حسمو چی بذارم ولی فقط میدونم خوب نیست: )
      ♡Be your Own HERO

    6. Top | #46236
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      سلامتی حرفایی ک پست نمیشن
      وبغض میشن... =/

    7. Top | #46237
      کاربر فعال

      نمایش مشخصات
      حس خستگی!
      4.5 ظهر راه افتادم ک برم دکتر(شهر خودمون نبود :/ یه ساعت و ربع تو راه بودم) الان رسیدم خونه
      دیشب خیلی کم خوابیدم هم دیر خوابیدم هم خیلی زود بیدار شدم ک درس بخونم ک امروزم جبران شه :/
      خستمه الان! دلم ی خواب عمیق میخواد(اگ گوشی بزارع -___________- :/
      روزی ما دوباره کبوترهایمان را
      پیدا خواهیم کرد
      و مهربانی

      دست زیبایی را خواهد گرفت
      و من آن روز را انتظار می‌کشم
      حتی روزی که دیگر نباشم...

    8. Top | #46238
      کاربر اخراجی

      نمایش مشخصات
      چمه دقیقا، هوم؟
      درک نمیکنم خودمو
      دلم میخواد اصلا نباشم، دلم میخواد فرار کنم اصلا
      یه همچین چیزی

    9. Top | #46239
      n1x
      کاربر انجمن

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      خسته بود,خیلی خسته

      دوست داشت بتونه بخوابه,یه خواب طولانی

      ولی صداهای تو مخش نمیذاشتن,میگفتن نه هنوز,هنوز وقتش نشده

      تک تک اتفاقات گذشته,تک تک آدمای گذشته جلو چشاش بودن,روز به روز عصبی تر می شد,روز به روز نفرتش بیشتر می شد

      نفرتی که چند سال بود نگهشون داشته بود,نمی دونست دنبال انتقامه یا آرامش

      نمی دونست قراره چی بشه یا کجا برسه

      فقط می رفت,می رفت چون نمی تونست به گذشتش ببازه,چون نمی خواست بقیه ببینن که باخته

      فقط می رفت,به هیچی غیر رفتن فک نمی کرد,می رفت و می رفت و می رفت...
      ..I don't care,If this is the end,Ill use everything

    10. Top | #46240
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      پشت بوم خونمون گربه زاییده بود ! 4 تا بچه پلنگی بودن
      متاسفانه گربه احساسات مادرانه نداشت و تقریبا سه شنبه گذشته من از پشت بوم صدایی عین جوجه میشنیدم پشت سر هم
      رفتم ریختم همه چی رو بیرون تا پیداشون کردم
      گرسنه بودن ، رفتم شیشه شیر خریدم بزرگ بودش. قطره چکان اوردم ولی نشد ، و در اخر لوله پلاستیکی نرم سرم رو جوری که از نت ***** گربه رو دیده بودم شبیه کردم
      کم و بیش میخوردن اما سیر نمیشدن طفلکیا


      امروز صبح رفتم سر بزنم بهشون ، حتی با وجود پشم و سیستم گرمایشی کوچیک که جور کرده بودم دیدم یکیشون خشکش زده و یدونه دیگرشون هم به زحمت نفس میکشه اما بقیه خوب بودن

      زود اوردم تو اتاقم با وجود مخالفت هایی که خانواده کردش!
      بخاری رو روشن کردم اما متاسفانه اونی که به زور نفس میکشید مرد
      photo_2021-05-03_09-49-12.jpg
      دمای بدنشون خیلی پایین بود گرمشون کردم حتی اروم اروم دستم رو پشتشون میکشیدم که خون بدنشون به جریان بیاد .
      اینی که میبینید حالش خوب بود اما متاسفانه جونی در بدن طفلکیش نمونده بود . حتی با گرم کردنش تموم کرد . اما کوتاه نیومدم حدودا 6 دقیقه با ته خودکار اروم cpr دادمش . خوشبختانه برگشت اما دائمی نبود
      یک ربع به سختی داشت نفس میکشید اما متاسفانه جونی نبود و مرد
      photo_2021-05-03_09-52-24.jpg
      فعلا این زندس اما هرازگاهی نفسش قطع میشه و زود برمیگرده ، تمامیشون از دهان نفس میکشیدن و از اه و ناله ای که این میکنه گاهاً معلومه گرسنس و هم درد داره !
      بمیرم براشون . تمام سعیم رو کردم . اما نشد
      از خودم متنفرم که نتونستم 4 تا بچه گربه رو سالم نگه دارم . شاید امتحان خدا بود اما من لیاقتش رو نداشتم .
      سر تا پا شرمندم و حتی گریه هم سرشون کردم . واقعا چرا باید طبیعت اینقدر وحشی باشه؟
      عذاب وجدان شدیدی دارم کاش کاری از دستم برمیومد
      میخوام با همین دهن روزه سوار دوچرخم بشم برم شاید سرمی چیزی پیدا کنم ، اما اینا اونقدری نازک و ظریفن که به کجاشون سرم بزنم ؟ چه قدر بزنم؟
      البته یکیشون مونده اما همون سیکلی رو داره که قبلی طی کرد .

      واقعا دپ شدم . حتی تا مرز خودزنی
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜

    11. Top | #46241
      کاربر نیمه فعال

      نمایش مشخصات
      نزدیک 2 سال بود منتظر این اتفاق بودم و حدود 1 ماه دیگه عقدشه و تنها و تنها و تنها کسی که نمیره منم
      خیلی سخته بفهمی این همه انتظار کشیدن اخرش الکی بوده و دیگه قرار نیست تو تاریخ زندگیت همچین روزی تکرار بشه
      و جالبیش اینه که یا روز تولدمه یا فردای تولدم قراره اتفاق بیوفته و من اونموقع درحال خوندن برای امتحان نهاییم
      واقعا ارزششو داره ؟ ارزش از دست دادن اتفاقایی که دیگه هیچوقت قرار نیست ببینی

      4 ماه پیشم به خاطر همین شرایط لعنتی بود که نتونستم مراسم خاکسپاری پدربزرگم باشم و بازم تنها کسی که نرفت من بودم

      خستم از این دویدن های بی مقصد
      از این پیاده روی های بی پایان

    12. Top | #46242
      کاربر نیمه فعال

      bi-tafavot
      نمایش مشخصات
      سلام همگی
      دیر شد ولی خب بذارین بگم
      روز معلم که دیروز بود رو به معلمای انجمن تبریک میگم
      و به دوستانی که معلم نیستن ولی چیزای خوبی بهمون یاد داد دادن
      الهی زندگیتون پر از معنا و شادی باشه



      خیلی دلم گرفت از دیدن این گربه کوچولو که دیگه زنده نیست

    13. Top | #46243
      کاربر باسابقه
      کاربر برتر
      پاسخگو و راهنما

      نمایش مشخصات
      به رسم پدرمان قابیل
      عصر ساعت 7 بیل برداشتم رفتم دورترین نقطه ممکن که با ماشین میشد رفت
      با تموم غم و غصه جسم های بی جون صد گرمی رو داخل جعبه کردم
      تا میتونستم کندم تا اخر زیر خاک گرم بمونن
      البته مرده بودن
      خیلی ناراحتم الان
      حتی اشتهای افطار هم ندارم
      زرد زرد شدم
      فکر کنم دارم بیمار میشم

      دامپزشکی که ساعت 11 باز کرد . گفت اینا ذات الریه کردن و نمیشه چیزشون کرد . چرا که بچه گربه دائم باید نفس بکشه اما این از هر 20 ثانیه یدونه دم میکنه
      طفلک خیلی جنگید اما طبیعت حرام _زاده تر از این حرفا بود .
      خستم از دنیا
      چرا وابسته میشم؟ دائم مورد تمسخرم که حتی روزی زنبوری رو حوض بیوفته ناراحت میشم. و اگر زنبور چند ساعت دور سرم بچرخه وابسته میشم .

      یاد ایامی افتادم که کسانی بی معرفت دشنه ای بر روحم زدند و قلبم را دفتر خاطراتشان ساختند
      رفتند از نظرم
      اما خراش دشنه شان پادزهری نداشت

      دنیا از اسمش معلوم بود . جای پستی که لطافتی نیست

      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬛⬜⬛⬜
      ⬜⬛⬛⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬜⬜⬜
      ⬜⬛⬜⬛⬛⬛⬜
      ⬜⬜⬜⬜⬜⬜⬜
      ویرایش توسط Mohamad_R : 13 اردیبهشت 1400 در ساعت 22:44

    14. Top | #46244
      کاربر انجمن

      نمایش مشخصات
      پست بالایی رو خوندم....

      دلم نمیاد بگم خوشحالم راستش :/

    15. Top | #46245
      n1x
      کاربر انجمن

      AkhmooAsabani
      نمایش مشخصات
      امروز ذهنش خیلی درگیر بود،کلی سوال تو مخش بود و جوابی واسشون نداشت
      نمیدونست چرا هی یه سری اشتباهاشو تکرار می کرد، چرا وقتی بارها این راهو رفته بازم میخواد بره،چرا اینطوری شده
      داشت خودشو گم می کرد،نمیدونست باید چیکار کنه
      میخواست داد بزنه ولی نمی تونست رفتم جلو بش گفتم چته،بام حرف بزن
      گفت کمک نمیخوام گفتم تموم کن این رنج و عذابو،دستمو بگیر ما همدیگه رو داریم،با هم حلش میکنیم
      گفت نه! نمیتونم
      گفتم چرا؟
      گفت می ترسم،گفتم از چی؟ گفت نمیدونم،هر چی که هست نمیزاره حرف بزنم،شاید گذشته،شاید آینده،نمیدونم!
      گفتم همرو بریز دور،دستمو بگیر و بلند شو،نمیذارم تنها بری مسیرو، گفت از کجا معلوم تو ام مث بقیه ولم نکنی؟
      گفتم عوض شو،این طرز فکرو بریز دور تا حست عوض شه،تا فکرتو درست نکنی چیزی درست نمیشه/خود قبلیتو فراموش کن، همه چیو بریز دور و از نو شروع کن،غر زدن بت نمیاد، یادت نره واسه چی پا شدی و ادامه دادی،وای نستا
      هر کی این جهنمو رد کنه یه در تازه میبینه،پشت اون در یا آزادیه،یا یه جهنم دیگه
      فقط اونایی که به جلو حرکت می کنن می فهمن پشت اون در چیه..
      ..I don't care,If this is the end,Ill use everything
      ویرایش توسط n1x : 14 اردیبهشت 1400 در ساعت 01:14

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    موضوعات مشابه

    1. ضد حال یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 222
      آخرين نوشته: 15 بهمن 1397, 18:36
    2. اگه یه تابلوی بزرگ تو آسمون بود که همه میدیدنش، روش چی مینوشتی؟
      توسط نیلگون_M5R در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 256
      آخرين نوشته: 27 آبان 1397, 15:57
    3. پاسخ: 180
      آخرين نوشته: 02 دی 1393, 00:39
    4. با جرئت هستید یا بچه ننه؟ و به نظرتون با جرئت بودن یعنی چی؟
      توسط جسیکا در انجمن تاپیکهای دنباله دار تفریحی (عدم شمارش پستها)
      پاسخ: 72
      آخرين نوشته: 26 شهریور 1393, 20:49
    5. چند درصد پایه وپیش بخونم تو تجربی؟
      توسط VCP در انجمن پرسش و پاسخ زیست شناسی
      پاسخ: 2
      آخرين نوشته: 28 دی 1392, 02:27

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن