خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      میخوام برات ,دیکته بگم....


      خب

      سرها رو برگه...

      بنویس.........

      بابا نای، نان دادن ندارد، بابا کار ندارد...!
      بابا سهمی برای استخدام ندارد...!

      بنویس .......

      آن بچه سرطان دارد....!
      هزینه هر آمپولش بیشتر از 1 میلیون تومان است،
      خانه ی آنها پایین شهر است ،
      اشک چشمهای مادرش مروارید دارد ،

      بنویس......

      تلاش ما بی ثمر است !
      صاحب خانه بابا را جواب کرد...!
      حاج رحیم برای چندمین بار به حج میرود ، اما...؟
      بابای من پول قبض آب و برق را ندارد.!

      بنویس.....

      نماز قضا دارد....... اما سفره ما غذا ندارد...!

      بنویس......

      اهل محل برای ساختن مسجد پول جمع میکنند اما ...،
      سقف خانه ما چکه میکند....!

      بنویس.......

      پسر همسایه ما از گرسنگی "مرد" ...!
      اما در مجلس ختمش گوسفند سر بریدند..!

      بنویس......

      در سرزمین من همه..
      یا سنگ میفروشند ...!
      یا سنگ میزنند ....!
      یا سنگ می اندازند ...!
      یا سنگ دل اند ...!

      بنویس.......

      مادران داغ دارن !
      پدران بیمار !

      بنویس ......!!

      پدر "60"ساله ام نگهبان ویلای اقازاده "20" ساله شده است ،
      جوان هایمان از سر نیاز ادعای عاشقی می کنند !
      دختر هایمان از نداری خود را الوده هوس نامردان می کنند !
      بنویس.زندگیمان چه سخت چه آسان ولی به اجبار می گذرد !

      برگه ها بالا............،

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      یادِ این افتادم . . .

      بنویس که چطور مردم مارو پس زدن
      تورفتی بالا دار اونا نشستن،دس زدن
      عشقی که جوک میشه و بهش می خندن
      بنویس که چطور مارو با دس نشون می دادن
      بنویس که چطور ما رو شکوندن
      بنویس از اونا که رفتن و موندن
      بنویس از اونایی که دست باد
      کنده بی ترحم ریشه هاشونو . . .



    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات



      ﻗﻠﻤــــﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ

      ﺑﻨﻮﻳﺲ ﺍﺯ ﻫﻤـــﻪ ﻯ ﺧﻮﺑﻴﻬﺎ

      ﺯﻧﺪﮔــــﻰ، ﻋﺸــــــﻖ، ﺍﻣﻴــﺪ

      ﻭ ﻫﺮ ﺁﻥ ﭼﻴﺰ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﺯﻳﺒﺎ ﻫﺴﺖ

      ﮔﻞ ﻣﺮﻳــــﻢ، ﮔــــﻞ ﺭﺯ

      ﺑﻨﻮﻳﺲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻳﮏ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻰ ﺗﺎﺏ ﻭﺻﺎﻝ

      ﺍﺯ ﺗﻤﻨــــــﺎ ﺑﻨﻮﻳــــﺲ

      ﺍﺯ ﺩﻝ ﮐﻮﭼﮏ ﻳﮏ ﻏﻨﭽﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﮔﺮ ﺑﺎﺯ

      ﺷﻮﺩ

      ﺑﻨــــﻮﻳﺲ ﺍﺯ ﻟﺒـــــﺨﻨﺪ

      ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻫـــــــﻰ ﺑﻨﻮﻳـــــﺲ

      ﮐـــــﻪ ﭘــــــﺮ ﺍﺯ ﻋﺸــــــــﻖ

      ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﺎﻯ ﺟﻬـــــــﺎﻥ ﻣﻰ ﻧﮕﺮﺩ

      ﻗﻠﻤــــــﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ

      ﺭﻭﻯ ﮐﺎﻏــــــﺬ ﺑﻨﻮﻳﺲ

      ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺑﺎ ﻫﻤـــﻪ ﺗﻠﺨﻰ ﻫﺎ

      ﺑﺎﺯ ﻫــــﻢ ﺷﻴـــــﺮﻳﻦ ﺍﺳـــﺖ


    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات


      مهم نیست کجا مینویسی اما ….

      ” برای آنان که با خواندنت خواندند و با گریستنت گریستند … ”

      و

      ” برای کسی بنویس که تا ابد فرصت نوشتن به او را داشته باشی“…

      من باور دارم ، ایمان دارم به این گفته ات که

      ” آنچه تمام میشود هیچگاه نبوده است و آنچه آغاز میشود هرگز پایان نخواهد یافت”

      من دانه دانه کلماتت را زیسته ام ….

      همیشه خواهی بود...

    5. Top | #5
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      شعر کودکی رو میخوام دیکته کنم:
      اتل متل توتوله
      گاو حسن چه جوره
      خیابونا شلوغه
      حرفا همه دروغه
      کسی به فکر ما نیس
      یه گاو داری بسّته
      از سرتم زیاده
      شیرشو بدوش ماس بگیر
      ماسشو بده بقالی
      خرجیتو در می آری.
      اتل متل نداره
      بشین و زندگی کن
      خدارو بندگی کن
      اتل متل توتوله
      گاو حسن چه جوره
      روزگاری عجیبه
      بجای مشدی حسن
      حال گاوش چه جوره؟
      حال و هواش غریبه
      مشدی حسن مریضه
      پول دوا نداره
      اگه بخوای بشماری هزارتا غصه داره
      برای گفتن درد
      هزارتا قِصه داره
      حسن با پنج تا بچه
      یه گاو داره یه باغچه
      اگه بارون نباره
      مثل سال گذشته
      خرجی بچه هاشو از کجا در بیاره
      اتل متل توتوله-گاو حسن چه جوره
      گاوش براش عزیزه-اما کمی مریضه
      با این بهار امسال
      ابری به آسمون نیس
      امیدی در دلا نیس
      زمین همش کویره
      دستا روی زمینه
      یه گاو داره مشد حسن
      اونم داره میمیره
      اتل متل توتوله....
      مشدی حسن تو فکره
      روی لبای خشکش
      فقط همین یه ذکره
      که ای خدای خوبم
      رحمی بکن به جونم
      منم وهمین یه گاوه
      دلم براش کبابه
      اگه گاوم خوب یشه
      یه کمی روبراه شه
      میرم امام هشتم(ع)
      ادا کنم نذرمو
      کفیل خرجمون شه
      دوای دردمون شه
      آخه امام رئوفه
      یاور بی کسونه
      خدا کنه بتونم
      دامنشو بگیرم
      اتل متل توتوله-گاو حسن چه جوره
      آچین و واچین نداره
      بگیر و ببند نداره
      همه به فکر خویشن
      تو فکر قوم و خویشن
      گذشته ها گذشتن
      خونه و باغ و ویلا
      هی روهم گذاشتن
      برای دیگرون هم- یه جای تر گذاشتن
      ما که ضعیف ترینیم
      تا بوده هست همینیم
      یا که خوشه بچینیم
      یا که پا ور بچینیم
      خدا خودش می دونه
      که مثل مشدی حسن
      خیلی ها دیگه هستن
      تمام زندگیشون
      همش همین یه گاوه
      تازه همین یه گاو هم
      اگه یه روز بمیره
      با دست پینه بسته
      با دلهای شکسته
      می گن خدا که هسته
      همین خدای هستی
      همیشه مارو بسّه.
      قشنگ بود یانه؟؟؟؟؟
      نظراتتون رو در مورد این شعر بنویسید لطفا
      با تشکر


      Cyrus The Great
      King of persia , king of anshan , King of media , King of babylon , king of summer & akkkad , king of the four corners of the world





    6. Top | #6
      کاربر اخراجی

      Mamoli
      نمایش مشخصات
      نقل قول نوشته اصلی توسط T!G3R نمایش پست ها
      شعر کودکی رو میخوام دیکته کنم:
      اتل متل توتوله
      گاو حسن چه جوره
      خیابونا شلوغه
      حرفا همه دروغه
      کسی به فکر ما نیس
      یه گاو داری بسّته
      از سرتم زیاده
      شیرشو بدوش ماس بگیر
      ماسشو بده بقالی
      خرجیتو در می آری.
      اتل متل نداره
      بشین و زندگی کن
      خدارو بندگی کن
      اتل متل توتوله
      گاو حسن چه جوره
      روزگاری عجیبه
      بجای مشدی حسن
      حال گاوش چه جوره؟
      حال و هواش غریبه
      مشدی حسن مریضه
      پول دوا نداره
      اگه بخوای بشماری هزارتا غصه داره
      برای گفتن درد
      هزارتا قِصه داره
      حسن با پنج تا بچه
      یه گاو داره یه باغچه
      اگه بارون نباره
      مثل سال گذشته
      خرجی بچه هاشو از کجا در بیاره
      اتل متل توتوله-گاو حسن چه جوره
      گاوش براش عزیزه-اما کمی مریضه
      با این بهار امسال
      ابری به آسمون نیس
      امیدی در دلا نیس
      زمین همش کویره
      دستا روی زمینه
      یه گاو داره مشد حسن
      اونم داره میمیره
      اتل متل توتوله....
      مشدی حسن تو فکره
      روی لبای خشکش
      فقط همین یه ذکره
      که ای خدای خوبم
      رحمی بکن به جونم
      منم وهمین یه گاوه
      دلم براش کبابه
      اگه گاوم خوب یشه
      یه کمی روبراه شه
      میرم امام هشتم(ع)
      ادا کنم نذرمو
      کفیل خرجمون شه
      دوای دردمون شه
      آخه امام رئوفه
      یاور بی کسونه
      خدا کنه بتونم
      دامنشو بگیرم
      اتل متل توتوله-گاو حسن چه جوره
      آچین و واچین نداره
      بگیر و ببند نداره
      همه به فکر خویشن
      تو فکر قوم و خویشن
      گذشته ها گذشتن
      خونه و باغ و ویلا
      هی روهم گذاشتن
      برای دیگرون هم- یه جای تر گذاشتن
      ما که ضعیف ترینیم
      تا بوده هست همینیم
      یا که خوشه بچینیم
      یا که پا ور بچینیم
      خدا خودش می دونه
      که مثل مشدی حسن
      خیلی ها دیگه هستن
      تمام زندگیشون
      همش همین یه گاوه
      تازه همین یه گاو هم
      اگه یه روز بمیره
      با دست پینه بسته
      با دلهای شکسته
      می گن خدا که هسته
      همین خدای هستی
      همیشه مارو بسّه.
      قشنگ بود یانه؟؟؟؟؟
      نظراتتون رو در مورد این شعر بنویسید لطفا
      با تشکر

      خیلی عالی بود حاجی ...
      موفق باشید
      بای

    7. Top | #7
      همکار سابق انجمن
      کاربر باسابقه
      مدیر برتر

      Sheytani
      نمایش مشخصات
      به درخواست استارتر بسته شد.

    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن