خانه شیمی

X
  • آخرین ارسالات انجمن

  •  

    نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4
    1. Top | #1
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات

      ***تاپیک جامع سفرنامه **(ایران)

      سلام دوستان
      توی این تاپیک از جاهای مختلف گردشگری ایران میگیم
      هرکی عکسی از یه جای بکر گرفته بیاد و اینجا بذاره تا ایرانمون رو بیشتر بشناسیم و موقع سفر فقط شمال یا اصفهان یا شیراز نریم و جاهای ناشناخته رو هم ببینیم
      عکس میتونه از همه چی باشه از غذا ها ،مکان ها ،آیین ها و رسم هاو .....
      این تاپیک یه مدل خارجی هم داره که هر کی خواست عکسی از خارج بذاره بره اون تاپیک

    2. Top | #2
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      زرگر، عجیب ترین روستای ایرانی!

      همه ما ممکنه روستاهای خیلی زیبایی رو تو اقصی نقاط ایران دیده باشیم و بهشون سفر کرده باشیم، ولی مطمئنا، کمتر کسی ممکنه بدونه که تو 100 کیلومتری غرب تهران، تو شهرستان آبیک استان قزوین، یه روستای عجیب هست، که یه قصه خیلی جالب داره، اونم اینه که اهالی این روستا، به زبون لاتین می‌نویسن و به رومانی(زرگری) صحبت می‌کنن، یعنی زبون مادریشونه، ولی در عین حال به زبون ترکی هم تسلط دارن. در واقع می‌شه گفت هم ایرانین، هم اروپایی. آدمای خیلی مهربونین که از نظر ظاهری صورتاشون، هم شبیه آریایی‌هاست هم گلادیاتورها و وایکینگ‌ها. قد و قامتای بلندی دارن، شغلشون هم مثل خیلی از روستایی‌های دیگه غالبا دامداری و کشاورزیه، دینشون اسلامه، مذهبشون هم شیعه‌ست. خیلی مهمون نوازن و در ابتدای ورود از مسافرا با یه دوغ خنک پذیرایی می‌کنن. بسیار عاشق پیشه و وفادارن، یعنی وقتی زنی تو روستا شوهرش رو از دست می ده دیگه هیچ وقت ازدواج نمی کنه، یا مردی که ازدواج کرده هیچوقت به همسرش خیانت نمی‌کنه، وگرنه از روستا طرد می‌شه.
      نکته مبهم و جالبی که وجود داره اینه که خودشون هم دقیق نمی‌دونن متعلق به کجای جهان هستن و اصلا چی شده که سر از ایران در آوردن و شدن یه رومانوی مسلمون شیعه ایرانی!!
      تنها چیزی که قدیمیای روستا یادشون میاد اینه که وقتی جوون بودن یه پیرمردی تو روستاشون بوده، که به زبون روسی همه حساب کتاباشو انجام می‌داده. ولی بعد از مرگ اون دیگه زبون روسی به طور کلی بر می‌افته و کل اهالی روستا به زبون رومانی صحبت می‌کنن و به لاتین می‌نویسن.


      تنها چیزی که قدیمیای روستا یادشون میاد اینه که وقتی جوون بودن یه پیرمردی تو روستاشون بوده، که به زبون روسی همه حساب کتاباشو انجام می‌داده. ولی بعد از مرگ اون دیگه زبون روسی به طور کلی بر می‌افته و کل اهالی روستا به زبون رومانی صحبت می‌کنن و به لاتین می‌نویسن.
      تا اینکه یه روز بچه های تحصیلکرده این روستا تصمیم می‌گیرن یه کاری کنن، تا هم وطنای خودشون رو تو دنیا پیدا کنن، واسه همین، چند تا کلمه رو به زبون رومانو تو اینتر نت منتشر می‌کنن و از همه مردم جهان می خوان که هرکس می‌تونه این کلمه هارو ترجمه کنه، یا در واقع زبان رومانویی بلده، به ایران بیاد. کارشونم نتیجه می‌ده و بعد از گذشت چند ماه 3 نفر از فرانسه و انگلیس به ایران میان و کلی خوشحال می‌شن از اینکه هم وطن‌های خودشون رو تو ایران پیدا کرده بودن. طبق گفته اهالی زرگر، این 3 مسافر از خیرین و تجار بزرگ کشور خودشون بودن که‌‌ یتیم های زیادی رو هم تحت حمایتشون داشتن، ولی چیزی که براشون عجیب بوده این بوده که رومانی های ایران چرا مثل بقیه هموطناشون که حدود 18000 نفر میشن، تو اروپا تشکیلات ندارن و تو نشست سالیانه ترکیه حضور ندارن، یا اینکه چرا زبان رومانی رو با زبان ترکی و فارسی آمیخته کردن و اصالتش به شکلی که تو اروپا تلفظ می شه از دست رفته!

      افسانه‌هایی در مورد رومانو
      به طور کلی می‌شه گفت رومانو ها آواره‌ اند و معلوم نیست از چه سرزمینی اومدن و اصلا چی شده که تو جهان پراکنده شدن. شخصی به نام سرهنگ تو اهالی آبادی زرگر هست، که از بقیه، به تاریخچه رومانو ها مسلط تره. اون می‌گه هیچ کس جز زرگر ها از زبان رومانی سر در نمیاره و حتی از این قضیه تو جنگ ایران و عراق هم استفاده می‌کردن و بیسیم چیا با این زبون با هم صحبت می‌کردن، تا عراقیا چیزی متوجه نشن. در ضمن می گه کسی قطعی نمیدونه که رومانی ها از کجا میان ولی یه افسانه هایی وجود داره، مثلا اینکه، رومانو ها طایفه‌ای هستن که از مرز های شمالی ایران وارد شدن و کم کم یکجا نشین شدن و مشغول به دامپروری. یه عده هم می‌گن اصالتا ایرانی‌اند و از سربازای شجاع قزلباش شاه عباس صفوی بودن، یه عده هم می‌گن تو جنگ ایران و روم 200 نفر از رومانی ها به دست سربازای ایرانی اسیر می‌شن ولی چون اندام های قوی و ورزیده داشتن پادشاه ایران می بخشتشون و تو یه جایی در قزوین ساکن می‌شن. آخرین افسانه هم اینه که رومانی های ایران از بقایای کولی های اروپا هستن، واسه همین زرگر ها نمیدونن اصالتا اروپایی هستن یا ایرانی، ولی بیشتر خودشون رو ایرانی می‌دونن و خیلی هم به ایران عشق می‌ورزن.

    3. Top | #3
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      ترسناک ترین نقطه ایران

      ریگ جن شگفت انگیزترین، ترسناک ترین و اسرار آمیزترین منطقه ایرانه که با باتلاق های زیاد و خطرناکی که داره، هر موجود زنده ای رو از بین می بره. اتفاق ها و رویداد های زیادی هم در این منطقه رخ داده که هنوز بی پاسخ و توجیه نشده است. وسیع بودن و نداشتن چشمه و چاه آب هم، باعث شده تا لقب ترسناک ترین و همین طور صعب العبورترین منطقه رو به خودش بگیره.

      فرو رفتن تو گل و *** یکی از خطرناک ترین اتفاق هایی که ممکنه برای هر کسی پیش بیاد، به همین دلیل هیچکس جرات اینکه به ریگ جن سفر کنه و راز این سرزمین نفرین شده رو کشف کنه رو نداشته.
      یه سری از مردم محلی معتقدن که اینجا نفرین شده است و ارواح پلید و شیطان ها در این منطقه حکومت می کنن و باعث میشن تا هر کسی که وارد این سرزمین بشه زنده نمونه و ناپدید بشه. به خاطر همین موضوع کسی به اینجا سفر نکرد تا اینکه چند گروه از محققین اروپایی به اینجا سفر کردن تا بتونن از نزدیک شاهد مثلث برمودای ایران بشن.

      اگه شما هم ماجراجو و کنجکاو هستین و دوست دارین به مثلث برمودای ایران سفر کنین حتما از بلد محلی کمک بگیرین، چون تو شرایط سخت خیلی خوب می تونن راهنمائیتون کنن. یادتونم باشه که به اندازه 15 روز آب، غذا و بنزین ذخیره داشته باشین تا توی دردسر نیوفتین.
      آدرس: گرمسار، پارک ملی کویر، جاده سنگفرش ملک آباد

    4. Top | #4
      کاربر باسابقه

      نمایش مشخصات
      تی یک دیدار سرپائی از نایبند، انسان را به مسافرت در تمام ایران تحریک می کند" این جمله، برگرفته از کتاب کویرهای ایران نوشته سون هدین یکی از بزرگترین کویرنوردان دنیا است.
      سون هدین سال 1906 از این روستا دیدار کرد و شیفته ی زیبایی این روستا شد. او می نویسد: "این ترکیب غریب از نخل های سبز و مزارع پله مانند و خانه هائی که شبیه به لانه ی پرستو بر بلندی، به سختی قابل تشریح اند...یک نقاش می تواند سال های زیادی در این جا به سر برد و در عین حال برای قلم مویش هر روز موضوع جدیدی پیدا کند و با تصویرهای زیبا به خانه اش بازگردد."



      ما در این سفر به دیدار نایبند خواهیم رفت. گفتنی است در این زمان، شکوفه های بهار نارنج در کنار نخل ها، زیبایی مضاعفی به نایبند می بخشد. در دیگ رستم، آب گرمی که در میان نخل های واقع شده آب تنی خواهیم کرد.
      در میان کویر، در درون تنگه‏ای پیاده روی خواهیم که در میان آن دو چشمه آبگرم و سرد جاری است.



      این چشمه ‏ها برای محلی‏ ها مقدس است.

      این دره به طاق بندی منتهی می ‏شود که قدمت آن به دوره صفوی بازمی گردد.




    افراد آنلاین در تاپیک

    کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

    در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلمات کلیدی این موضوع




    آخرین مطالب سایت کنکور

  • تبلیغات متنی انجمن