این روزها چیزی که هر روز اعلامیه اش رو روی دیوار ها می بینیم
" انسانیته "
واژه ای که از کردار خیلی از ادم ها رخت بربسته
اما یک ماه پیش واسه ی یکی از کارمندای من اتفاقی افتاد :
اون روز چند ساعت مرخصی گرفت تا با ماشین دوستش کارای
شخصیشو انجام بده
اون شخص که یه اقا بود و من دقیقا نمیدونم چه نسبتی با ایشون داشت
ماشینش رو واسه ی دو ساعت بهش قرض داد . . .
حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که کارمندم هراسان به دفتر اومد و گفت
که ماشین دوستش رو سرقت کردند . .
وقتی ماجرا رو تعریف کرد تنها ۱۰ دقیقه وارد یه مغازه میشه و وقتی
بر میگرده ماشین نبوده
تو نگاه اول سارق باید خیلی حرفه ای بوده باشه که توی این زمان کم
ماشین رو سرقت کرده باشه و یا اینکه کلید داشته باشه . .
دوستش هم از اون روز فشار زیادی می اورد که یا ماشینشو بده یا پول
ماشین رو
کارمند بیچاره هم تقریبا ۴ ملیون پول واسش اماده کرد و بهش تحویل داد
- - - - - -
یک ماه گذشت تا اینکه پلیس ماشین رو اطراف شهرستان های
اصفهان پیدا کرد
و جالب این بود که راننده ماشین همون صاحب خودرو بود . . .
اعترافات مالک و یا همون اقا دزده هم جالبه : که بعد از تحویل خودرو به
کارمند من ایشان رو تعقیب میکنه و وقتی وارد مغازه میشه با کلید
زاپاس ماشین خودش رو سرقت میکنه
و چون محل کارش یه منطقه ی حاشیه شهر بوده موقتا به اونجا می بره
تا ابها از اسیاب بیفته