*مشاوره و انگیزشی متفاوت*

[mohamadj07]

سلام و خسته نباشید به همه ی بچه های کنکوری
امیدوارم حالتون حساااابی خوب باشه...
خب بریم سر اصل مطلب...هدف از ایجاد این تاپیک این بود که برخلاف خیلی از اتفاقایی که اطرفامون ممکنه بیوفته و انرژی منفی بدن، مطالب انگیزشی+مشاوره ای+پاسخگویی به سوالات... بذارم
بیشتر سعی شده از تجربیات شخصی(به عنوان یه کنکوری...) استفاده کنیم به اضافه ی مطالبی که مشاور ها ارائه میدن
1- لطفا اسپم ندید!
2- نظم تاپیک رو بهم نزنید...
3-حاشیه و انرژی منفی ممنوع
4-شاید بحث ها طولانی باشه ولی با صبر و حوصله مطالعه کنید...
5- لطفا اجازه بدید مطالب پیوستگی داشته باشه
دنبال این نیستم تاپیک 600 صفحه بشه! همین که یک نفر بتونه از اینجا انرژی بگیره و تاثیر مثبتی توی درسش داشته باشه و پاسخ سوالات مشاوره ای خودش رو بگیره رضایت بخشه...
درصورتی هم که احساس میکنید هر قسمتی از صحبت های من اشتباه هست، پیام بذارید تا تاپیک رو به پیشرفت باشه...ضمن اینکه توی تاپیک همیشه سعی کنید با دید مثبت به مطالب نگاه کنید...
با ارزوی موفقیت برای هممون

-------------------------------------------------------------------------------------------------

خب اولین بحث رو شروع کنیم...
میشه گفت الان خیلی ها (ینی تقریبا همه :yahoo (4) میان از نا امیدی و بی انگیزگی و کم کاری میگن و دنبال انرژی مثبت هستن...
خیلی ها هم درگیر مشکلاتی به جز درس هستن که خب واقعا توی درسشون تاثیر زیادی داشته و مشکلی هم هست که برای زندگیشون مهم هست...
بهتره همین اول یه نگاه به هدفت بندازی...وقتی ندونی به کجا میخوای بری، چه فرقی داره از کدوم مسیر بری؟!؟! وقتی توی یه مسیری هستی که حق انتخاب داری از چه مسیری بری، ولی مقصدی رو انتخاب نکرده باشی چه فرقی میکنه از کدوم مسیر بری؟!!! پس اول هدفت رو محکم مشخص کن...محکم...مشخص کردی؟ افرین!
خب هدفت چیه؟ به کجا میخوای برسی؟ پزشکی؟ دندون پزشکی؟؟ مهندسی؟؟؟ یه زندگی خیلی خوب در آینده؟ چه اهداف قشنگی داری! چه اهداف بزرگی! مطمئن باش هرهدفی ک داری میتونی بهش برسی اگه بخوای! چرا میگم میتونی برسی؟ چون اگه توانایی اون رو نداشته باشی حتی هدفش به ذهنت هم نمیاد!! پس توانایی هست...تو توانایی هدفی ک داری رو در وجودت داری...فقط به سمتش حرکت نمیکنی!
یادت باشه همیشه هرتفکری که بکنی درسته! اگه بگی میتونم و بهش میرسم حق با توئه...اگه بگی نمیتونم و بهش نمیرسم بازم درست میگی..در هرحال همیشه حق با توئه!
این یعنی چی؟ ینی اینکه اگه بگی نمیتونم ک خب هیچ حرکتی نمیکنی...باور میکنی که نمیتونی! ولی اگه میتونم...میتونم...میتووووووو وووونم....براش میجنگی!
خب میگی عاغا :yahoo (4):من میخوام...میخوام به هدفم برسم! بگو ببینم...خواستن فقط به حرفه؟ خب تو گفتی میخوای...ولی فقط با گفتن که نمیشه! باید به اندازه بزرگی هدفت، به بزرگی دلت، به همون اندازه تلاش هم بکنی...وقتی میگی میخوام پزشک بشم...میخوام دندون پزشک بشم...میخوام برم تهران درس بخونم...با تک تک سلول هات باید باورش کنی...با همه ی وجودت بخوای!
هممون رویاهایی توی ذهنمون داریم...آینده ی خودمون رو تصور میکنیم...چه آینده ی قشنگی! ولی مواظب باش توی رویاهات غرق نشی...توی رویاهات غرق نشی و باور کنی که به هدفت رسیدی! اینجوری دیگه خودت رو پزشک میبینی...میگی خب من که در آینده پزشکم...توی تصوراتم خودمو با لباس پزشک میبینم...چرا اینقدر درس بخونم!!
درعوض حواست باشه این رویاها میتونن هر روز بهت انگیزه بدن!! انرژی بگیری از اینکه داری برای رسیدن به هدفت تلاش میکنی...

ببین سعی کن همیشه دیدگاهت مثبت باشه...به این فکر نکن که شرایط بسیار سختی دارم، کنکور هیچ تفریحی برام نذاشته، یه شب خواب راحت ندارم...همش کتاب و کتاب و کتاب! از مسیر حرکتت هم لذت ببر! فقط و فقط چشمت به مقصد نباشه! بذار یه مثال بزنم...راننده هایی که میخوان برن شمال وقتی از جاده چالوس میرن، پیچ های زیادی داره، ترافیک زیاد، جاده باریک، ولی از مسیر جاده لذت میبرن!جاده ی زیبایی هست! شاید وقتی رسیدن شمال یه شب استراحت کنن و دوباره برگردن! اگه بخوان فقط و فقط به شمال فکر کنن لذت بردن از مسیر جاده رو از دست میدن!!
تو هم از مسیر کنکورت لذت ببر! یادت باشه بعدهااااااا کنکور رو یاد میکنی! دو حالت داره:1- افسوس میخوری که چرا استفاده نکردی 2- دلت تنگ میشه برای این همه شور و اشتیاق و کنکوری که از اون به ارزوهات رسیدی!! دوس داری جزو کدوم دسته باشی؟
خب...
میگی من تا الان هیچی نخوندم...الان به یه سری مسائل عادت دارم که مانع میشن درس بخونم...مثل sms بازی، نت، بیرون رفتن هرروز، فیلم و tv ، یا ...اصن حس درس خوندن نیس!!!!میخوام و دوس دارم ک بخونم، ولی اصن نمیشه! خیلی سخته که نت رو بذارم کنار، گوشی رو بذارم کنار...باشه قبول سخته. ولی نه اینقدر که نتونی انجامش بدی! تا حالا دقت کردی وقتی یه کار خیلی سختی رو انجام میدی چه حس قشنگی بهت دست میده؟! تو یه درسی ضعیفی ولی میشینی میخونی و بعد 10 تا تست میزنی همشون صحیح باشن چقدر انرژی میگیری!از درسی که ضعیف بودی و همیشه کم میزدی داری 10 تا تست پشت سر هم صحیح جواب میدی!!حالا ببین اون گوشی که همیشه مانع درس خوندنت هست رو بذاری کنار چه اعتماد به سقفی:yahoo (4): بهت دست میده،حالا گوشی نه هرچیز دیگه...درواقع یه کار سخت رو انجام دادی!و یه اعتماد به نفسی که به دنبال داره!
همه ی ما مشکلاتی توی زندگیمون داریم...افرادی که انرژی منفی میدن...خونواده ات، فامیل، دوستایی که رفتن دانشگاه، دوستایی که پشت کنکور موندن،حتی همین انجمن، همشون زخم زبون میزنن...هروقت این اتفاق برات افتاد به خودت بگو یه لحظه stop ! بعد از کنکور میبینمت!!!! بعد از کنکور جوری خونواده ام خوشحال بشن! جوری اون دوست حسوده ضایع بشه اونموقع به خودت افتخار میکنی! همه به تو افتخار میکنن! بذار افتخار یه شهر باشه که اسم تو رو بزنه توی شهر !!!
برای اینکه میگی حس درس نیس ...اصن دلت سمتش نمیره...میتونی یه کاری بکنی، امتحان کن یکبار، همه ی چیزا رو بذار کنار برو بشین بخون! ببین انگیزه خودش میاد!! اصن خودت حال میکنی یه ساعت درس خوندی:yahoo (4):!
هرچقدر هم سخته، هرچقدر هم که هست، بشین چند ساعت بخون...اگه میبینی ابتدای درس خوندنت انرژی بیشتری داری برو یه درسی رو بخون که بیشتر دوسش داری...انگیزه میگیری از خوندنش...بعد که خسته شدی یه درس آسون تر...اون اخر که دیگه حالت میخواست از درس خوندن به هم بخوره برو کتاب ادبیاتت رو باز کن، کلی داستان توش هست! بشین کباب غاز رو بخون!!! بعد که روز تموم شد...خودت میبینی، با خودت میگی من که میگفتم حس درس خوندن نیس...نمیتونم بخونم...امروز که هیچ حالی نداشتم مثلا 4-5 یا حتی بیشتر خوندم!!!!! خب اینجوری باشه که فردا بیشتر میخونم! فردا رو میترکونم ...ببین یه روز درس خوندی چه انرژی و انگیزه ای بهت میده!!!
پس بشین کامل به دور از حاشیه و هر چیزی فقط و فقط بخون....فقط بخوون...فرداش دوباره به دور از حاشیه بشین بخون!!! فقط بخون...3 روز شب و روزت رو یکی کن...فقط درس...صبح تا شب!بدون برنامه بخون!بدون هیچ برنامه! بخون...تست بزن...کار کن...ولی نمیخواد درصد بگیری...تست زماندار نمیخواد بزنی! فقط کار کن! ولی محکم...مثل شب امتحان که 100 صفحه رو توی 2 ساعت جمع میکنی!! البته اونجور که سر سری از روی مطالب بگذری نه! منظور اینه ک مثل اونموقع توی زمان کم مبحثی رو جمع کن! کامل جمع کنی! اشکال نداره بذار خسته بشی...گرسنه بشی...از رو درس بلند نشو...خوابت رو به درس ترجیح نده...بذار همه بخوابن و تو بخون! در طول روز به هیچی فکر نکن...فقط درس...هیچ فکری نباید بکنی...اینکه اون روز چقدر میتونی بخونی؟...میتونی کم کاری ها رو جبران کنی؟....وقتی که دیگه درس تموم شد...اخر شب...چشماتو ببند و ارامش بگیر...چندتا نفس عمیق...بعد ببین اونروز چکار کردی!!!! ببین تا چه ساعتی خوندی! بگو کی الان تا اینوقت شب خونده؟! کی مثل من امروز رو کولاک کرده؟! یه ساعت مطالعه ی باور نکردنی! یه کار با کیفیت!
"طوفانی شروع کن و ایمان بیار که این تو هستی که این کار خارق العاده رو انجام دادی .... بعد کم کم به سمت دروسی برو که در اونا از نظر پایه یا مهارت قبلی پیشینه خوبی داری ... متوسطهای خودت رو تا به حد عالی برسون ... بعد بهش نگاه کن ... آره این کار خودت بود ... بذار تو یه آزمون چشمت درصد بالای 85 و رتبه زیر 500 ببینه تا کم کم یخ های درونت باز بشه و به عینه ببینی که تونستی خیلی ها رو کنار بزنی ....از پیله خودت بیا بیرون ... دنیا و موفقیت حق توست . اونوقت پیش خودت راضی باش به اینکه دیر شروع کردی و افسوس اونو نخور ... چون همین دیر شروع کردن و عقب افتادن باعث شد که مثل یه کش با سرعت تر و پر شتاب تر به سمت جلو حرکت کنی و این با ارزش هست / پیش خودت بگو ... خدا رو شکر که عقب افتادم که الان میتونم انقدر گام های بلندی بردارم و انقدر معرکه در مسیر هدفم پیش برم که فکر کنم دیگه هیچ مانعی نیست که بتونه منو از این حرکت فوق العاده باز داره .
پس بندهایی که دست و پای خودت بستی و گره زدی رو راحت باز کن ؛ خودت رو راه بنداز و این مدت باقی مونده تا پایان پاییز رو اونجوری که فکر میکنی شایسته توست تلاش کن و مطمئن باش که ارزش آینده با گذشته برابر نیست...(این قسمت توی پرانتز از استاد افشار....)"

یه توصیه هم از من: اول هر صبح همون لحظه که بیدار میشی 3 بار محکم و با اراده به خودت بگو: من به خودم ایمان دارم...من به خودم ایمان دارم....من به خودم ایمان دارم....

به امید روزی که دغدغه مون پاسخ به این سوال باشه: چای میل دارید یا قهوه؟!

زندگی کامل، یعنی رهاسازی،خداحافظی با لحظه ای که می گذرد و تولد دوباره با هر لحظه جدید ...

_______________
موضوع دوم: کی شروع کنیم؟

***مهم---> موضوع سوم:از الان شروع کنیم دیر نیس؟ ***

[venus95]

خیلی مفیدبود همه ی مشکلات کنکورروپوشش داده بودواقعا انگیزشی بود
یه سوال کل مطلب ازاستادافشاربود؟؟یاقسمت اخر؟رفع ابهام کن

[Lara27]

سلام دوستان
دستت درد نکنه محمد خوب بود واقعا

[mohamadj07]

خیلی مفیدبود همه ی مشکلات کنکورروپوشش داده بودواقعا انگیزشی بود
یه سوال کل مطلب ازاستادافشاربود؟؟یاقسمت اخر؟رفع ابهام کن

فقط قسمت داخل پرانتز...
بازم مطلب میتونم بذارم...ولی واقعا خیلی وقت گیره...
اگه خوب بود بازم میذارم...

[moon girl]

گاهی اوقات یه کنکوری بیشتر ازهر مشاوری حرف درست وپر ازانگیزه میزنه
خوبی این مطلبتون اینکه که حرف هاتون صادقانه هست
وبرای کسب منافع نیست
عالیه ادامه بدین
چون حتی اگه یه نفرهم با خوندن این مطلب امیدواربشه کافیه.
انگار به کل دنیا امیدواری دادید این مثل یه ایه توقران هست که میگه
اگه یه نفر رونجات بدید انگار کل دنیا رونجات بدید.

[Tinker Bell]

سرعت عملو برم من!:yahoo (94):
دست شما درد نکنه واقعا.خسته نباشید

هنوز نخوندمش!خوندم نظرمو همینجا میگم

.........................

خوندمش

خیلی خوب بود :yahoo (19):

واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم

خیلی زیبا بیان کردی جملاتو...

خیلی از جاهاش بود که من همینطوری بودم

هر روز صبح یا شب میخوام بخونمش که انرژی بگیرم:yahoo (4):

واقعا عالی بود.خوشمون اومد

امیدوارم بقیه ی مطالبتم با اشتیاق کامل بنویسی.ما همه حمایتت میکنیم

من به خودم ایمان دارم...من به خودم ایمان دارم....من به خودم ایمان دارم....

[niloojoon]

به خودت بگو یه لحظه stop ! بعد از کنکور میبینمت!!!! (اینجاش باحاله)
افرین ممد افرین خوشمان امد.ایشالا خودتم به این حرفا ایمان داشته باشی . بهشون عمل کنی
موفق باشی

[mohamadj07]

به خودت بگو یه لحظه stop ! بعد از کنکور میبینمت!!!! (اینجاش باحاله)
افرین ممد افرین خوشمان امد.ایشالا خودتم به این حرفا ایمان داشته باشی . بهشون عمل کنی
موفق باشی

اره منم بعد از اینکه شروع کردم به خوندن و این تاپیک رو گذاشتم....جوری باشه که خودم عمل کرده باشم و تجربه هامو میگم...
واسه همین دو روز بعد از اینکه با همه مشکلات کنار اومدم و شروع کردم تاپیک رو ایجاد کردم...ممنون توهم موفق باشی...
موضوع های بعدی هم قراره بذارم...

[-ava-]

ممد مرسی...عالی بود

من ب خودم ایمان دارم.......

[SonaMi]

می فشارم انگشت هایی رو که این متن زیبا رو نوشته

[M-Amin]

خوب بود اگه تاثیر بزاره...میتونست قوی تر و بهترم باشه

[eskalis]

اونایی که منو به حال خودم رهام کردن، که توی دردام ناله کنم، فعلا مهم هدفه،ولی وقتش که برسه زندگی نامه شونو پاره میکنم..

[amin dehghan]

حیفم اومذ نظر ندم
فوق العاده بود بخصوص اون یه تیکه که میگفت صبح تا شب بدون زمان گرفتن درس بخون

[Lara27]

دستت درد نکنه ممد
واقعا شروع کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خداروشکر که قسمت دادم گوش کردی
خیلیم قلمت خوبه ادامه بده
ولی خب خودتم انجام بده یعنی درساتو بخون تا متنات بیشتر اثر کنه

[mohamadj07]

موضوع دوم: کی شروع کنیم؟؟
توی موضوع اول خواستیم یه انگیزشی برای شروع ایجاد کنیم...خب حالا بعد از اون خیلی ها وقتی میخوان شروع کنن، محکم و مصمم، میان میگن امروز که دیگه 4-5 ساعت تا شب نمونده...اینو استراحت میکنم فردا شروع میکنم میترکونم! یا میان برنامه ریزی میکنن خیلی تمیز و مرتب، ولی برنامه رو از شنبه تنظیم میکنن!!!! حالا راه دور نمیریم مثلا اون روز پنجشنبه ست و میان میگن از شنبه میخونم!
یا اینکه میگه امروز که تموم شد از فردا میخونم!
و این شنبه هم میاد و درس خوندن نمیاد!!! قبلا هم بارها و بارها تکرار شده هااا !!! همینو هزار بار هم بهمون گفتنااا ولی گوش نمیدیم...الانم من میگم بازم گوش نمیدی
خب بذار یه داستان ساده و کوتاه بگم، همیشه هم یادت میمونه....از همین موضوع فردا:
یه نونوایی بوده که صاحب نونوایی یکی دوتا شاگرد میاره سرکار...توی نونوایی هم یه کنده ی درخت (تنه ی درخت) بوده که شبیه استوانه بوده و ازش به عنوان صندلی استفاده میکردن که کاملا کاملا هم خشک بوده...خلاصه یه روز خود صاحب نونوایی نبوده، یه نفر میاد نون میگیره به یکی از شاگردها میگه من اینجا بدهی دارم و این حرفا...خیلی وقت هم بوده ک پول اینا رو نیورده...بعد به شاگرده میگه من بعدا پولتو میارم...شاگرده میگه خب بعدا کی میشه دقیقا؟ ...طرف هم میگه خب میخوای فردا پولتو بیارم یا هروقت این تنه ی درخت سبز کرد؟ بعد شاگرده با خودش میگه خب این تنه ی درخت که خشکه خشکه و سبز نمیکنه! پس بذار همون فردا بیاره...خلاصه میگه فردا پولو بیار و اون طرف هم میگه باشه و میره...بعد صاحب نونوایی که میاد اینا قضیه رو تعریف میکنن براش...صاحب نونوایی میگه: بدبخت واسه چی گفتی فردا؟ این تنه ی درخت سبز میکنه ولی این فردا هیچوقت نمیاد!!!
تموم شد قصه دیگه تا شب نکنه میخوای داستان تعریف کنم؟!
خلاصه ک این فردا نمیاد! از این فردا و شنبه که بگذریم یه سریا تصمیم میگیرن همون فردا بخونن و واقعا هم تصمیمشون جدی هست...بعد ساعت رو تنظیم میکنن روی ساعت 8 صبح و برنامه میریزن که یه حجمی از مطالب رو تا شب بخونن و ساعت مطالعشون مثلا مثلا باشه 9 ساعت که تا اخر شب 9 ساعت بخونن...صبح ک میشه ساعت زنگ میزنه به هردلیلی خسته اش بوده ساعت 9.30 بیدار میشه!!! دیگه کلا اون روز رو بیخیال میشه!!!!!!
چرا؟ میاد میگه خب من میخواستم امروز 8 بیدار بشم، نشد...دیگه به امروز نمیرسم...به چه دردی میخوره دیگه؟ بذار فردا ساعت 8 بیدار میشم میخونم. امروز که دیگه نمیتونم 9 ساعت بخونم...برنامه ام خراب شد...!!
خب حالا چکار کنن؟الان میگم...عزیز من ساعت 9.30 بیدار شدی؟ یک ساعت بیشتر خوابیدی؟ خب همون حجمی که تنظیم کردی رو بخون...9 ساعت که قطعا میتونی برسونی...چون با یک ساعت دیر بیدار شدن دنیا که خراب نمیشه!!! نهایتا 9 ساعت نخونی 7 ساعت ک میخونی...
حالا این به کنار...میخوام اینو بگم همون تایمی که مشخص کردی با همون حجم، مثلا تو 9 ساعت بخونی، حالا دیر بیدار شدی، حالا بشین محکمتر بخون همون مقدار و همون حجم رو توی 8 ساعت جمع کن! ینی کار مفیدتری کردی!!! خودش دوباره اخر شب بهت انگیزه میده!
حالا از این هم که بگذریم دوباره یه دسته دیگه هستن وقتی میخوان شروع کنن باید حتما این ساعت روند باشه!:yahoo (4): مثلا از صبح 4 ساعت خونده، رفته استراحت کرده، حالا میخواد بیاد بخونه باید حتما ساعت روند بشه! مثلا 4:20 عصر باشه نمیخونه! حتما باید روند بشه 4:30 !! حالا اگه یه چیزی شد نتونست بره بخونه یه وقت کاری پیش اومد، دوباره باید روند بشه 4:45عصر!!
اما راه حل این چیه؟ شما هر ساعتی که شد برو بخون...حتی شده 4:55 شروع کن به خوندن، روی یه کاغذ بنویس از چه تایمی شروع کردی...با خیال راحت بشین بخون...دیگه ذهنت به این نمیره ک از چند شروع کردم...بعدا توی محاسبه تایمی که مطالعه کردی هم به مشکل نمیخوری
حالا اگه فرصت بشه برای برنامه ریزی هم موضوع میذارم...ولی یه نکته ی کوچیک بگم...اگه قصد کردی برنامه بریزی و با برنامه بخونی، سعی کن برنامه ات رو از همین اول خرد خرد بنویسی...نیا برای یه هفته برنامه بنویس!!!معمولا انجام نمیشه! ولی یه دیدکلی از هفته داشته باش...که تا اخر هفته تا کجا بخونی و چقدر جمع کنی...ولی ریز به ریز از همون اول تعیین نکن!به جاش صبح هر روز 10 مین وقت بذار برای همون روز یه برنامه ی ایده آل که بتونی انجام بدی بنویس...نهایت انرژیتو بذار که بهش برسی...سعی کن برنامه ات رو منعطف بنویسی که اگه وسط برنامه ات یه بیرون رفتنی یا مهمونی یا هر چیزی شد کل برنامه ات رو از بین نبری!!!

<اگر واقعا خواهان تغییر در زندگی هستی همین حالا بی درنگ اغاز کن>