[صحنه ی ما غزل پوش
صدا صدای گوگوش ....
فرق دیدگاه من و شما به خدا ، در فرق دیدگاه منو شما به کل مفهومه زندگیه !!
من زندگی رو یک مجموعه بی هدف نمیدونم که خداش برای سرگرمی فقط یکسری موجودو آفریده تا بعضیا بیفتن به جون هم ، بعضی ها به هم کمک کنن و اکثریت مطلق یه گوشه دنیا فقط به تولید مثل مشغول باشن و اکسیژن مصرف کنن !!
من صد در صد معتقدم این جهان هدف داره ، حالا اینکه اون هدف چیزی که اسلام میگه یا مسیحیت ، یهودیت میگه یا خود انسان ، این دیگه بحثش جداست .....
اما در مورد خوبی کردن به دیگران ، مطمئنا من هم همنوعان خودم رو دوست دارم(هرچند بازهم اکثریت مطلقشون رو آدم های پست میدونم ، اما بازم دوستشون دارم !!) ، پس کمکی که من به هم نوعم میکنم درسته در درجه اول به خاطر خداست (چون اولین رکن دین من توحیده) اما دلیل نمیشه در ابعاد دیگه از خود فرد مقابل غافل بشم ؛
در مورد اوقات شرعی هم که نظرمو گفتم ، اون فرد ایسلندی میتونه از اذان صبح شروع کنه ،بعدش مثلا حدود 15 ساعت بعد افطار کنه !! منم نمیتونم با اطمینان کامل بگم چنین فردی تو بهشته یا نه ، اما خدایی که من قبول دارم این عمل رو از اون فرد می پذیره ، اگر نپذیره هم خوشحالم میشم که از دستورات چنین خدایه زورگو و ظالمی سر پیچی کردم ؛
اول اینکه بگم ، هیچ وقت نگید من مثلا فقط در مورد فرهنگ حرف میزنم نه اجتماع ، در مورد اقتصاد حرف میزنم نه سیاست یا در مورد فرهنگ حرف میزنم نه سیاست !! اینا همه به هم گره خورده و غافل شدن از یک بعد یعنی ندیدن صورت مسئله به درستی ....
مثلا یک مثال از قرآن برام بیار ، که خدا دستور به انجام کاری رو داده اما :
1- بعدش دلیل انجام اون کارو خود خدا نگفته !!
2- با تفکر در مورد اون به نتیجه ای نمیرسی ،
نکته مهم اینه که فقط از قرآن باشه ، نه حدیث ، نه روایت ، نه شیخ گفتار !!
الان دعوا سر ایسلندیاست؟
اتفاقا خوش به حال اونا! این ماه رو سه بار ده روز مسافرت میرن بعدش اونور سال 1 ساعت بیشتر روزه نمیگیرن (البته فکر می کنم اینجوریه که روز تو زمستون اونجا یه ساعته دیگه نه؟)
[صحنه ی ما غزل پوش
صدا صدای گوگوش ....
منم ممکنه تا 70 سالگی فقط به دنبال جواب باشم ، بعد که تو 70 سالگی به جواب رسیدم دیگه دیره برا اقدام ، تازه اگر فرض رو بر این بزاریم که به جواب درست رسیدم( درست و غلط هم که نسبیه !!)
در مورد سوالت ، مثلا اگر فرض رو بر این بزاریم که جنابعالی یک بار مردی ، رفتی اون دنیا و آدم گناهکاری بودی ، بعد طلبکار وایسادی جلوی خدا
گفتی : خدایا منو تو شرایط بدی آفریدی ، اگر به جای فنلاند منو توی یک خانواده ایرانی میافریدی ، من تماسم با اسلام بیشتر بود و شاید ایمان میاووردم و کافر نبودم !! خدا هم بهت گفته قبوله ، فقط به یک شرط که حافظت پاک میشه ، بعد معامله انجام شده و شما الآن اینجایی !!
این فقط یک سناریو از هزاران سناریو ای بود که همین الآن به ذهنم رسید و گفتم ، چون توی عالم خیالات و فرضیات محدیدت وجود نداره ، هزاران ساله دو طیف بشر دارن سر وجود داشتن یا نداشتن خدا با هم بحث میکنن ، و چیزی که نتیجه شده این بوده : هیچی !!
فقط طرز دید افراد به دنیاست که هدف زندگی اونارو مشخص میکنه ، شما میگی من تا خودارو به چشم نبینم و با دستام لمس نکنم بهش ایمان نمیارم ، من میگم من خدا رو توی تنه ی درختا و ساقه گیاها میبینم ، حالا شما با من هم نظر نیستی پس بحثی نمیمونه ، شاید هدایت شما توی چیز دیگه ای باشه که امیدوارم بهش دست پیدا کنید ؛
من تا حدی با پوتین موافقم ؛ در مورد صحت احادیث و عدم تحریف و جعل اونا نمیشه به راحتی قضاوت کرد و به راحتی قبول کرد و یا به راحتی رد کرد .
مثلا این حدیث رو زدن رو پشت صندلی ِ راننده اکثر اتوبوس های درون شهری ِ شهر ما که :
پیامبر : هر زنی که خود را معطر کند و از خانه خود بیرون رود، تا زمانی که به خانه اش باز گردد مورد لعنت و نفرین (فرشتگان نگهبان خود ) قرار می گیرد
به نظر شما این حدیث معتبره ؟
اگه معتبره که هیچی | اگه معتبر نیست دید یه ملت رو به راحتی راجع به دین تغییر میده !
تشنه ی اشک هایی هستم که وحشیانه بر روی گونه هایت جاری خواهد شد ..
M-aB
[صحنه ی ما غزل پوش
صدا صدای گوگوش ....
طرح بزرگ رو خوندم ، جهان در پوست گردو همون نویسنده رو هم پیشنهاد میکنم ،
الهه خدایان نشنیدم ولی ارابه خدایان شنیدم که کتاب خیلی خوبیه ،
ممنون از معرفی ، اما مشکل من ترس از مخالفت با خدا نیست ، تا اول دبیرستان بچه ها به من میگفتن کمونیسم ، چون خدارو قبول نداشتم و با معلم دینی ها بحث میکردم !! تازه تو اون سنی که نیاز به خدا و ترس از دین و مذهب انقدر زیاده ؛ با این حال تشکر .
راستیتش من نه سنیم نه شیعه ، چون نه مثل سنی ها معتقدم از دو طرف یک جنگ میشه از هردو سمت طرفداری کرد(قضیه جنگ جمل ، عایشه مقابل علی)
هم نه مثل شیعیان معتقدم ائمه ابر قهرمان هستند و بتمن های زمان خودشون بودن !!
من علی (ع) رو دوست دارم چون نهج البلاغه رو خوندنم و لذت بردم ، من حسین(ع) رو دوست دارم چون تاریخ کربلا رو میدونم ، هم چنین به عمر بن خطاب احترام میزارم چون خوندم فرمانروای عادلی بوده و کلی به فتح سرزمین های جدید کمک کرده ،
اما باز هم تا وقتی قرآن وجود داره ، نیازی نمیبینم به نهج البلاغه ای رجوع کنم که حداقل 200 سال بعد از مرگ علی نوشته شده ، حالا احادیث دیگه بماند که سینه به سینه نقل شده و بعد از 1000 سال تازه مکتوب شده !!
پ . ن : راستی ، سنگسار تو قرآن نیست ، برا همین میگم به جای حدیث و روایت بشین حرف خود خدا(قرآن) رو بخون ؛
ویرایش توسط Putin : 29 خرداد 1394 در ساعت 01:25
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)