امسال به اون چیزی که میخوام نمیرسم.خیلی خودمو سرزنش نمیکنم چون تلاشمو کردم.شاید کافی نبود. اره اینو میپذیرم.اشتباهاتی داشتم اینم قبول میکنم ..بعضیارو تونستم جبران کنم و بعضیاشو نه.با این وجود هیچوقت نذاشتم وقفه ای بین درس خوندنم بیوفته میخوندم حتی شده با ساعت مطالعه پایین ولی پیوستگی رو بهم نزدم.شاید یکی از دلایل فکر کردن به این موضوع همین بود.که عادت کردم به خوندن.
به نظرتون چه کاری درسته؟میدونم الان زمانش نیست ولی من تا زمانی که افکارمو ننویسم کلافه ام نمیتونم تمرکز کنم اونم با وضعیت الان که درجریانید چقدر کلافه کنندست..میگن اینو بیشتر کن که جبران اون بشه و من واقعا نمیدونم چه ربطی به هم دارن.نهایی های امسال از نظر اکثریت سطح بالایی داشت.لااقل کسی نمیتونه بگه اسون بود با یه دور خوندن و نمیدونم شب امتحانی اینا نمره بالایی میشه گرفت خلاصه.و از این بابت معتقدن تراز خوب میده مثل پارسال نمیشه.ولی بعد از ترازدهی اردیبهشت قابل پیش بینیه چه اتفاقی قراره بیوفته.
حالا یعنی هرچی شد بزنم و برم فقط؟مامان میگه ارزش نداره موندن عمرت هدر میره! یعنی اکثرا میگن.برای من سواله یه سال مجددا تلاش کردن اسمش هدر دادن عمره یا درس خوندن تو رشته تو دانشگاه و بعدها کار کردن تو محیطی که هیچ علاقه ای نداری؟نمیشه یه فرصت ..فقط یه فرصت دیگه به خودم بدم؟ ..البته به مامان حق میدم خودش تجربه بدی داشته.میترسه من با موندن نتونم پیشرفت کنم که هیچ وضعیت بد بشه.نمیدونم! شاید حق با اونه هرچی شد برم بهتره!
نمیتونم انقدر راحت شکستو بپذریم و باهاش کنار بیام.. بگم اوکی توقعتو بیار پایین بابا کلا توانت همین بوده دیگه هرچی اوردی چشم بسته برو! تو موارد دیگه شاید قبول کنم ولی درمورد درس نه نمیتونم.بیشتر دلم به حال خودم میسوزه تمام این 12 سال مطلقا فقط درس بهم تحمیل شد فقط و فقط درس! با اینم کنار میام با خودم میگم افرادی مثل من مگه با درس خوندن بتونن به جایی که میخوان برسن یعنی باید رو پای خودشون وایستن و گلیمشونو یه جوری از اب بکشن بیرون و اینطور نیست که راه ها و پلنای مختلفی جلوت باشه بگی درس نشد میرم سرووقت کار دیگه ام اینهمه گزینه روی میزه! من نظرم اینجوریه..یعنی دلم نمیخواد پرونده این 12 سال اینجوری بسته شه.مث این میمونه که هیچکاری نکردمو باز باید از صفر شروع کنم.متوجهید؟
دوهفته سختیه نمیدونی چکار کنی چیو مرور کنی ولی ادامه میدم باز.ناامیدم ولی خب این چیزا که مهم نیست..فقط اینکه نمیدونم چی میشه میذارن بمونم یا باید برم کمی اذیت کننده است.بحث کنکور صرفا مدرک گرفتن و دانشگاه رفتن نیست خب بحث یه عمر زندگی ادمه حق بدین این اشفتگیارو.اینکه تو این سن باید مشخص کنی شغلت محل زندگیت حتی جایگاهت تو جامعه و محل کارت و هرچی! یعنی چیز الکی ای نیست که بشه بیخیالش شد ازش راحت گذشت.فقط میشه کمتر بهش فکر کرد
شرمنده زیاد شد.واقعا نمیگفتم فکرم ازاد نمیشد