[QUOTE=-Mahta-;1953451]راستش منم مثل اختمالا ۹۹ درصد دیگه از بچه ها خیلی خسته شدم. طبیعیه دیگه واقعا حق داریم توی این ماراتن کنکور خسته شیم… ولی خب راستش من خودم خیلیییی زیادددد به اهدافم فکر میکنم. کلا ادم رویاپردازیم. همیشع به اینده فکر میکنم و این واقعا جواب میده. تا یه ذره خسته میشم به خودم میگم اون اینده ای که میخوای بسازی ارزش این سختیا رو داره
به نظرم صحبت کردن با مامان بابا یا نزدیکان دیگه توی این مواقع هم خیلی جوابه حالا من دوستی ندارم زیاد معمولا مامانم خیلی به حرفام گوش میکنه بابام هم همیشه کلی انگیزه میده
اگر دیگه خیلی اوضاع خیطه به نظرم یکم برو بیرون قدم زدن خیلی خوبه میتونی به راهی که اومدی و راهی که در پیش داری فکر کنی
درکل مهم ترین چیز به نظرم اینه که خودت فکر نکنی که بریدی. حتی اگر واقعیت داره به خودت نگو بریدم خسته ام و افسرده ام. اینکه ادم خودش خستگیش رو باور کنه و بخواد به خودش حق بده که کم کاری کنه از همه چیز بیشتز عقبت میندازه. تلقین کن.
میدونم سخته توی این موقعیت ادامه دادن ولی اصلا به خودت حق نده که بخوای خسته شی. وقتی خودت خستگیت رو باور نکنی کم کم خودش اوکی میشه مثلا این نشونه هایی که گفتی رو منم دارم واقعا منم ادمیم که بیشتر از ۱ ساعت نمیتونم تمرکز کنم تازه این توی بهترین حالت ممکنه. من توی هر یک ساعت حداقل سه چهار بار از جام پا میشم. خب این اونقدرا موضوع مهمی نیست چون من از بچگی به این رفتارم عادت کردم ولی برای مهارش یا خودمو میبندم به صندلی ( کاملا جدی) و یا تکنیک پرومودو استفاده میکنم که به شدت برای امتحان ها جوابه چون تمرکزت رو صد برابر میکنه. یا اینکه مثل امروز با خودم میسازم. اشکال نداره از جات پا میشی یا نمیتونی دو ساعت متمرکز بمونی. به هرحال تو داری تلاشتو میکنی و خب همین ارزشمنده. یادت باشه الان هیچکس وضع بهتری نداره. هیچکس اون انرژی اول سال رو نداره هممون داریم به زور میخونیم پس به خودت سخت نگیر فقط یک ماه دیگه تمام تلاشتو بکن[/QUOTE
آره ولی سخته نمی دونم چرا هیچ حس قشنگی به هیچی ندارم فقط می خوام از شر کنکور خلاص شم انگار و می دونن این خیلی بده
من همین الان رفتم نرخ ویزیتای تراپیستا رو دیدم برا بعد کنکورم برم پیششون.. کرک و پرم ریخت..ریست شدم..تو شهر ما از ساعتی 550 به بالا![]()
که گمان داشت که هست اینهمه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آنروز چو میرفت کسی
داشتم آمدنش را باور.
من نمیدانستم معنی هرگز را.
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
یعنی با این حجم مشکلات و خود درگیری هایی که دارم اینو فهمیدم که پول تراپیست هم ندارم![]()
که گمان داشت که هست اینهمه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آنروز چو میرفت کسی
داشتم آمدنش را باور.
من نمیدانستم معنی هرگز را.
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
این یه شوخی باحاله که خودمم دوسش دارم.
اما واقعا بعضی رفتار ها و عادت ها و افکار شوخی بردار نیستن.
حتما باید به تراپیست مراجعه کرد.من اگه یک درصد بخوام بمونم پشت کنکور به جای مشاور تحصیلی همون پولو میدم مشاور فردی..روانم داغون تر نشه.
که گمان داشت که هست اینهمه درد
در کمین دل آن کودک خرد؟
آری آنروز چو میرفت کسی
داشتم آمدنش را باور.
من نمیدانستم معنی هرگز را.
تو چرا بازنگشتی دیگر؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربر و 1 مهمان)